افزایش شمار گردشگران موجب رونق یافتن کسب و کار-- افزایش درآمد شرکت ها و موسساتی-- عامل موثری در مقابله با فقر است و موجب افزایش درآمد-- کاهش بیکاری و رونق اقتصادی-- بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی-- تنظیم تراز پرداخت های بسیاری از کشورها به لحاظ ارزی میشود-- عنوان صنعت بدون دود-- نقش اقتصادی گردشگری-- بعد فرهنگی، قرابت و روابط فرهنگی ملل-- جنبه دینی در اسلام بر اهمیت سیر و سیاحت
الف )گردشگری درقدیم اروپا مسافرتهای اشراف و شاهزاده های جوان به نقاط مختلف برای آشنایی با شیوه های مختلف حکومت و زندگی مردم بود .
ب )در قرون وسطی در انحصار بازرگانان و دریا نوردان جهت تجارت بود. همچنین سفرهای زیارتی پیروان ادیان مختلف.
ج) در سده چهارده تا هفده ، بیشتر مسافرتها با هدف کسب دانش و تجربه انجام می شد.
د )درانقلاب صنعتی به موجب پدید آمدن ماشین ها ، قطار و کشتیها که با نیروی بخار کار می کردند و می توانستند افراد را به نقاط دور و با سرعت بالا برسانند .
-در اقطارعالم سفر کردن و شناخت.
- مسافرت برای تفریح و سرگرمی .
- سفری که در آن مسافر به مقصدی می رود و سپس به محل سکونت خود باز می گردد.
در تعریف فنی ، سه عنصر اساسی مد نظراست:
1-هدف سفر مانند تجارت ، دیدار با دوستان و آشنایان یا اهداف دیگر
2- بعد زمانی سفر که بیانگر حداقل و حداکثر زمان اقامت فرد در مقصد است
3-موقعیتهایی که مسافران ممکن است گردشگر محسوب شوند یا خیر ، مانند مسافران عبوری و گردشگران که اقامتشان در مقصد کمتر از 24 ساعت به طول انجامد .
تعریف اول ):گردشگر به کسی اطلاق می شود که برای سرگرمی و تفریح یا به قصد امور فرهنگی سفر می کند .
تعریف دوم ): کسی که در اقطار عالم بسیار سفر میکند(سیاح).
زمانی که انسان فارغ از مسائل کاری و شغلی مشخص می تواند به خودش برسد.
بهترین زمان اوقات فراغت : آن بخش از بیداری که انسان از تعهدات شغلی و کار مولد آزاد است و به طور دلخواه به استراحت، ترمیم قوا ، رفع خستگی جسمی و روحی میپردازد.
اوقات فراغت در زبان فرانسه (Loisir) در زبان انگلیسی(Leisure) در زبان آلمانی(Frezilt) می باشد
گروه اول)گردشگر: به قصد رضایت در سفرهای مختلف مانند درمان ، تجارت ،ورزش، و ....است.
گروه دوم) فعالین بازارگردشگری : به قصد در آمد و کسب وکار مانند تورها ، سازمان گردشگری و سازمانهای هواپیمایی.
گروه سوم) مدیران سازمانی: به قصد سازماندهی کارمندان جهت برگزاریهای سمینا ، همایش ، و ....
گروه چهارم) محل گردشگری : به جهت بازدید موزه ها ،اماکن تاریخی ، رویداد علمی،زیارت و ....
تورینست(Tourinst): واژه آن راکه ریشه ی یونانی ، اسپانیایی، فرانسوی و انگلیسی است میتوان بکار برد.
تعریف توریسم : متشکل از دو واژه تور یعنی (سفر،گشت،مسافرت،و سیاحت) و ایسم (یک مکتب ،یک ایدئولوژی ،یک تفکر) است. در واقع مکتبی که پایه ی فکری آن سیاحت و جهانگردی است.
معادل فارسی توریسم (جهانگردی) و معادل عربی توریسم(سیاحت) می باشد.
ارتباط بین گردشگری و اوقات فراغت:
بین ساعات کار افراد و اوقات فراغت رابطه ی معکوس و بین اوقات فراغت و توسعه گردشگری رابطه ی مستقیم وجود دارد. در واقع{ کاهش ساعات کار افزایش اوقات فراغت را به دنبال دارد و این افزایش خود زمینه مناسبی را برای افزایش تقاضای گردشگری فراهم می کند.}
انواع گردشگری:
1- گردشگری ماجراجویانه: انجام دادن کارهای متهورانه و خطر آفرین
2-گردشگری فرهنگی: هدف اصلی گردشگر دیدن جلوه های فرهنگی از قبیل مراسم ، رفتارها ، نمایشنامه ها، نمایشگاه ها و هنر و موسیقی آن است. برای مثال بازدید از موزه ها ،اماکن تاریخی
3-گردشگری طبیعت گردی: نوعی از گردشگری با انگیزه و هدف گرایش به طبیعت، که مستقیماً با منابع و جاذبه های طبیعی سروکار دارند.
4- گردشگری ورزشی: هر نوع مسافرتی که به منظور فعالیتهای ورزشی باشد و این مسافرتها ممکن است به صورت انفرادی یا دسته جمعی صورت گیرد .
5- گردشگری درمانی: این نوع شامل افراد و گروههایی هستند که برای استفاده از تغییر آب و هوا ( با هدف پزشکی و درمانی ) استفاده از آبهای معدنی ، گذران دوران نقاهت ، معالجه و نظایر آن اقدام به مسافرت می کنند .
6- گردشگری نوستالژی(خاطره انگیز):جهت تجدید خاطرات در ادوار و سفرهای گذشته در مکانی که حضور داشته اند.
7- گردشگری روستایی: گردشگری روستایی اغلب با گردشگری مزرعه شناخته می شود اما گردشگری روستایی مفهوم گسترده تری را شامل می شود که در برگیرنده مسیرهای ویژه طبیعت گردی ، مکانهای گردش دسته جمعی ، مراکز تفسیر و موزه های کشاورزی و مردم شناسی است.
8-گردشگری عشایری:حضور گردشگر در چادرها و کپرهای عشایری و تجربه زندگی ساده سالم که اغلب به شغل دامداری مشغولند وبه ییلاق و قشلاق میروند .
9-گردشگری شهری:جابجایی و سفر افراد به محیط شهری به جز محیط محل اقامت و زندگی خود.
10-گردشگری کسب و کار: سفرهایی که افراد برای شرکت در بازار و نمایشگاه های کالا و صنایع و یا سرکشی و بازدید تاسیسات و کارخانه ها و نظایر آن انجام می دهند در زمره این نوع از گردشگری است.
11-گردشگری علمی( اساتید و محققین): با هدفهای آموزشی ، تحقیقاتی و پژوهشی ، صورت می گیرد .
12- گردشگری مذهبی: یکی از رایج ترین اشکال جهانگردی در سراسر جهان است . جاذبه های مذهبی ، زیارتگاهها و اماکن مقدسه هر ساله تعداد زیادی از جهانگردان را به سوی خود جلب می کنند .
13-گردشگری مبتنی بر رویدادها : وقایعه ای که در یک نقطه از جهان(داخلی ویا خارجی) قرار است اتفاق بیفتد مانند ماه گرفتگی، گلاب گیری کاشان و ....
14-گردشگری برون مرزی : گردشگری توسط ساکنین یک کشور به مقصد سایر کشورها
15-گردشگری سیاسی: مسافرت به منظور شرکت در اجلاس و مجامع بین المللی ، کنگره ها و سمینارهای سیاسی ، جشنهای ملی و مذهبی ، مراسم ویژه سیاسی مانند تدفین رهبران و شخصیتهای سیاسی ، پیروزی رهبران احزاب و به حکومت رسیدن آنها و نظایر آن جهانگردی سیاسی خوانده می شود .
گونه شناسی گردشگران:
گردشگران انبوه سازمان یافته ) :
گردشگران به شدت وابسته به سازمانهای خدماتی مرتبط با صنعت گردشگری و تعطیلات برنامه ریزی شده و آماده هستند.
گردشگران انفرادی سازمان یافته):
از تسهیلات ویژه سیستم گردشگری استفاده می کنند و سعی می کنند تا حدامکان قبل از ترک خانه، برنامه سفرشان مشخص باشد.
گردشگران اکتشافی):
به دنبال مقاصد جدید و ناشناخته می
گردند. بیشتر علاقه دارند که مقصد خود را نه از طریق بروشورهای تبلیغاتی، بلکه از
درون مقالات و کتابهای مربوط به مسافرت پیدا کنند.
گردشگران آسانگرد):
در پی چیزهای نو و جدیدند و در این راه
هزینه ها و حتی سختی ها و خطرهای سفر را نیز متقبل می شوند.
گردشگران ماجراجو):
افرادی ورزیده و آموزش دیده و در پی کسب
تجارت نو و ملاقات با مردمان و زمین های جدیدند. سفر در زندگی آنها نقش مهمی دارد.
گردشگران محافظه کار):
کسانی که اعتماد به نفس لازم برای
سفرهای دشوار یا طولانی را ندارند. بیشتر تمایل دارند که تعطیلات را در سفرهای
داخلی دارای امنیت بگذرانند.
گردشگران رویایی):
اشتیاق زیادی به سفر و دیدار از مقاصدی
دارند که در شرایط عادی امکان ان وجود ندارد. تمایل دارند از نقشه ها برای سفر
استفاده کنند.
گردشگران مرفه):
عموماٌ افرادی ثروتمندند که اهمیت زیادی
برای تسهیلات و خدمات بیشتر در سفر می دهند.
گردشگران مقتصد:
این گروه برای کسب تجربه و اشنایی به اماکن جدید مسافرت نمی کنند بلکه از دیدن
انها روشی برای ارامش وتمدد اعصاب است. انها تمایلی به دادن هزینه بیشتر برای
تسهیلات و خدمات بهتر در سفر ندارند.
رویکردسازمانی—{تاکید بر عملکرد موسسات و سازمان های گردشگری که به صورت زیر مجموعه نظام مدیریت طبقه بندی شده اند}.
رویکرد تولیدی –{ مطالعه تولیدات صنعت گردشگری و چگونگی بازاریابی آن}
رویکرد تاریخی –{تاکید بر روند تکامل صنعت گردشگری و افت و خیزهای آن در گذشته }
رویکرد مدیریتی{ بررسی روند مدیریت سازمان های گردشگری، جهت پاسخ گویی به الگوهای متغیر تقاضا در جامعه.}
رویکرد اقتصادی { بررسی دیدگاهی اقتصادی درباره عوامل مختلف عرضه و تقاضاست ، بازده اقتصادی، میزان اشتغال و توازن پرداختها.}
رویکرد اجتماعی{برسی رفتارهای اجتماعی گردشگران،الگوهای مشارکت و تاٌثیر آن بر جامعه.}
رویکرد جغرافیایی{ بررسی مسائل مربوط به تاثیرات محیطی و فضاهای گردشگری در دامنه ی وسیع.}
رویکرد میان رشته ای{ بررسی علومی چون انسان شناسی – روان شناسی و علوم سیاسی به عنوان عواملی در درک وفرهنگ و دیگر ابعاد اجتماعی گردشگری.}
رویکرد سیستمی{ این رویکرد گردشگری را به عنوان مجموعه ای از عناصر و بخشهای مرتبط به هم می داند که به عنوان یک کل واحد در جهت تحقق اهدافی خاص حرکت می کند.}
عناصر
صنعت گردشگری:
حمل و نقل :
شبکه حمل و نقل، مبدا و مقصدگردشگری را
به هم متصل می کند.
انواع حمل و نقل بصورت : هوایی ، دریایی
، زمینی (جادهای ،ریلی ،مترو ) میباشد.
خدمات
گردشگران:
خدمات اقامتی، اصطلاحی است برای تهیه
تسهیلات خواب و استرحت، با محوریت تجاری که در صنعت گردشگری و مهمان یاری به کار
می رود.
* هتلداری یا اقامتی)
هتل که دارای تریا ، استخر ، فروشگاه ،رستوران ،سالنهای سمینار و جشن
*متل( در حاشیه های کمربندی شهرها که دارای ساختمان های یک و دو طبقه
ساخته میشود .دارای اتاقهای متعدد که هر اتاق دارای حمام و سرویس جداگانه می
باشد .
* مسافر خانه) ارزان
قیمت و کوچکند ، سرویش بهداشتی و آشپزخانه ی مشترک
دارند وبه علت رفت و آمد زیاد در مراکز شهرها قراردارند.
*زائرسراها) عموماٌ وابسته به
ارگانها و مراکز دولتی هستند ، مستقل و حداقل امکان ( فقط جای خواب )و پرداخت
هزینه با توجه به امکانات می باشد.
*اتاق و خانه های اجاره ای ( هزینه
پایین و برای خانواده های پر جمعیت مناسب است.
* پلاژ ( در مجموعه های تفریحی و سرگرمی هستند ،اتا قکها در سواحل دریا
، دارای امکانات محدود و بهداشتی مشترک.
* مجموعه مشارکتی زمانی ) واحد اقامتی مشتری دو هفته یا مدت
کوتاهی در یک آپارتمان به صورت اجاره بسر میبرد. مشتری امکان استفاده از خدمات
اقامتی ، مجتمعی را طی دوران معینی که گاه تا 30 سال نیز می رسد خریداری کرده است
و همینطور مشتریان دیگری همان فضا را خریداری و در اختیار دارند.
*کاروان ) مراکز تفریحی هستند که در سال 1930 برای اولین بار در کشور
انگلستان طراحی و اجرا شد.
* کمپین) استراحتگاه
های بین راهی در مناطق دیدنی و خوش آب و هوا و سرویس بهداشتی و استراحتگاه سر
پوشیده هستند.
تسهیلات واسطه ای:
عامل سفرگذاری ها و گشت پردازها است که حلقه
اتصال خدمات محصولات گردشگری به مصرف کنندگان محسوب می شوند.
جاذبه گردشگری:
برای جلب گردشگران از کشورها و مناطق
مختلف و با انگیزه متفاوت، وجود منابع و جاذبه هایی در مقصد ضروری است.
آثار گردشگری :
الف )آثار اقتصادی توسعه گردشگری :
آثار مثبت )افزایش عرضه نیروی
کار، افزایش استاندارهای زندگی، افزایش سرمایه گذاری، ایجاد اشتغال، افزایش میزان
دسترسی به امکانات و تسهیلات.
آثار منفی) -- افزایش تورم و
قیمت زمین،-- افزایش واردات،-- فصلی شدن تولید، مشکلات مربوط به وابستگی بیش از حد
به یک محصول،-- تأثیر نامطلوب برتراز پرداختها، هزینههای سنگین زیر ساختها،-- تأثیر
بر رشد بیش از اندازه نیروی کار شاغل در یک صنعت خدماتی با بهرهوری پایین.
ب ) آثار اجتماعی – فرهنگی توسعه گردشگری:
آثار مثبت) -- تقویت ارزشها و سنن محلی در منطقه. -- افزایش غرور جامعه میزبان و تقویت روح همبستگی.-- تقویت شناخت و روابط بین الملل. -- توسعه مهارتهای برنامه ریزان. -- بهبود کیفیت زندگی-- افزایش امکانات تفریحی و سرگرمی-- بهبود کیفیت خدمات شهری -- بهبود کیفیت خدمات عمومی از بهداشت، پلیس و ...
آثار منفی
▪ افزایش ناهنجاری هایی مانند قمار، فحشا و....
▪ افزایش درخواست مردم بومی برای برخورداری از همه امکانات رفاهی و غذاهای وارداتی که گردشگران در استفاده از آنها افراط می کنند.
▪ افزایش تنش های نژادی به ویژه در مناطقی که تفاوت نژادی آشکاری میان گردشگر و میزبان وجود دارد.
رواج نگرش منفی نسبت به مشاغل مربوط به صنعت گردشگری.
▪ تولید صنایع دستی و هنری تقلبی، به منظور ارائه به گردشگرانی که قصد خرید سوغاتی و یادگاری دارند.
▪ از بین رفتن غرور و تعصب ملی و فرهنگی، اگر فرهنگ کشور میزبان از جانب بازدید کنندگان مورد تمسخر و بی حرمتی قرار گیرد.
▪ تغییرات خیلی سریع روش زندگی بومی، به سبب تهاجم فرهنگی گردشگران.
▪ افزایش نامحدود و نامتناسب کارگرانی با دستمزد پایین، که اغلب در هتل ها و رستوران ها به کارهای پست اشتغال دارند.
ج ) آثار محیطی توسعه گردشگری: احداث و بهبود زیر ساخت های منطقه ، محافظت از میراث باستانی، توسعه تسهیلات جدید.
عوامل بروز اثار گردشگری:
•
تعداد گردشگر و فعالیت هایی که برای تامین نیازهای این افراد هنگام مسافرت انجام
می شود وهمچنین چگونگی و زمان استفاده این افراد ازمکانهای مورد بازدید نقش مهمی
در ایجاد اثار گردشگری دارد.
• نوع فعالیتی که مسافر یا
گردشگر در مسیر یا مقصد انجام می دهد.
• نوع محیطی که تحت تاثیر قرار
می گیرد. محیط ها از نظر حساسیت و اسیب پذیری متفاوت اند.
• شیوه مدیریت و برنامه ریزی
برای گردشگران.
منشور جهانی اخلاقیات برای گردشگران:
اصل اول: در توسعه گردشگری باید درک دو جانبه ای بین گردشگران ومیزبانان وجود داشته باشد.
اصل دوم: گردشگری محملی است برای رشد وتکامل فردی وجمعی.
اصل سوم: گردشگری یکی از عوامل توسعه پایدار است.
اصل چهارم: گردشگری از میراث فرهنگی نوع بشر استفاده می کند وعاملی برای تقویت ان است.
اصل پنجم: گردشگری فعالیتی خیر خواهانه برای جوامع وکشورهای میزبان است.
اصل ششم: تعهد افراد ذی نفع به توسعه گردشگری.
اصل هفتم : حقوق گردشگری (همه انسانها حق گردشگری دارند)
اصل هشتم : ازادی جابه جایی گردشگران(گردشگران وبازدید کنندگان باید بتوانند در ممالک خود یا سایر کشور ها بدون محدویت یا تبعیض از اماکن و جاذبه های فرهنگی دیدن کنند)
اصل
نهم : حقوق کارکنان و کار افرینان صنعت گردشگری (حقوق پایه ودستمزد کارگران وسایر
شاغلان در فعالیت های مرتبط با گرشگری باید تحت نظارت و با تضمین دولت تعیین شود ;
زیرا بسیاری از صنعت مشاغل فصلی اند)
اصل دهم : ذی نفعان بخش خصوصی وعمومی بایددر توسعه گردشگری مشارکت داشته
باشند وبر اجرا واثر بخشی کاربرد این اصول نظارت کنند همچنین در توسعه
گردشگری باید نقش نهاد های بین المللی به خصوص سازمان جهانی گردشگری را شناسایی
کنند.
فرهنگ وگرشگری :
رفتار هایی از
جمله سیر و سفر –تحرک و جابه جایی برای دیدن – شنیدن واحساس کردن انچه تا حال تجربه
نکرده یا به ان علاقه مند نبوده ایم خصیصه هایی مانند سایر رفتارهای اویند که
ماهیت فرهنگی دارد به این معنی که انگیزه ها – اهداف و رفتارها گردشگران و میزبانان
با توجه به فرهنگی که به ان تعلق دارند از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است.به بیان دیگر گردشگری پاسخی به نیاز
فطرت جست وجو گرانسان به کشف اسرار زندگی گذشتگان است.
محصولات فرهنگی :
با وجود رشد تقاضای گردشگری فرهنگی شواهدی دال بر هدایت هین تقاضا به وسیله عرضه
وجود دارد. بر اساس گزارش کنوانسیون میراث فرهنگی و طبیعی (یونسکو) تعداد مکان های
فرهنگی وطبیعی فهرست شده در حال افزایشند.
با وجود رشد جهانی مکان های میراث فرهنگی فهرست ثبت شده نشان می دهد که بیشتر انها
متعلق به اروپایند به طوری که در سال 1984 سهم اروپا از این مکان ها 6/41 درصد و
در سال 1994 معادل 56درصد بوده است.
در سال های اخیر موانعی در راه توسعه موفقیت امیز این بازار وجود داشته
است.کمیسیون گردشگری کانادا تعدادی از این موانع را به شرح زیر اعلام کرده است :
موانع توسعه بازار گردشگری
1.
فقدان اگاهی دو جانبه .
2. فقدان پیوند های رسمی .
3. توجه ناکافی به نقش گردشگری فرهنگی.
4. نااگاهی از اثار ومنافع اقتصادی گردشگری.
5. فقدان منابع فرهنگی.
6. فقدان نیروهای متخصص.
7. مشکل دوری مسافت وسختی دسترسی به مکان های فرهنگی.
8. فقدان محصولات اماده.
9. نبود راهبرد مناسب برای توسعه گردشگری فرهنگی و فقدان هدایت
ملی.
منشور بین المللی گردشگری فرهنگی :
اصل1: از انجا
که گردشگری داخلی در زمره مهمترین بستر های تبادل فرهنگی است حفاظت از محیط زیست باید غرصت
های مسئولانه وهدایت شده هی را به منظور کسب تجربه وشناخت دست اول از میراث و
فرهنگ ان جامعه برای اعضای جامعه میزبان و بازدیدکنندگان فراهم کند .
اصل 2: رابطه بین مکان های میراث فرهنگی و گردشگری( هدایت مکانها) رابطه ای پویاست وممکن است شامل ارزشهای متضاد شود .این رابطه
باید به شیوه ای پایدار برای نسل امروز و فردا هدایت شود.
اصل3: برنامه ریزی برای حفظ ونگهداری مکانهای
میراث وهمچنین
برنامه های ترویج گردشگری باید بازدیدی ارزشمند- رضایت بخش و
دلپذیر را برای گردشگر تضمین می کند.
اصل4: ( مشارکت مردم در حفظ و نگهداری )جوامع میزبان و مردم بومی باید در
برنامه ریزی های توسعه گردشگری وحفاظت ونگهداری میراث مشارکت داشته باشند.
اصل5: فعالیت های گردشگری وحفظ و نگهداری منابع باید به نفع جامعه میزبان باشد.
اصل6: برنامه های ارتقای گردشگری باید خصوصیات
طبیعی ومیراث را حفظ وتقویت
کند.
عوامل انگیزاننده گردشگران:
1.انگیزاننده های جسمانی، روحی و
فیزیکی: این انگیزه ها مربوط به سلامت جسمی افراد وشامل فعالیت های ورزشی وفیزیکی
است.(جسمی ، روحی ، سلامتی)
2.انگیزاننده های فرهنگی: تمایل به شناخت
جوامع و فرهنگ های دیگر و
آشنایی با آداب و رسوم و سایر آدیان و
مذاهب یکی از انگیزه های مهم
گردشگران است که در
سال های اخیر در کانون توجه جهانیان قرار گرفته است. ( تمایل به شناخت فرهنگ ادیان و مذاهب)
3.انگیزاننده های ارتباطی: دیدار از اقوام - خویشان و دوستان از جمله
انگیزاننده های با سابقه گردشگری است. (ارتباط با اقوام و
دوستان)
4.انگیزاننده های شان و منزلت
اجتماعی:یکی از نیاز های انسان که در نظریه های انگیزشی نیز به ان اشاره شده منزلت
اجتماعی است. این عامل انگیزه برخی از سفر هااز جمله شرکت در گرده هماییها یا
نمایشگاه های بین المللی است.( شاٌن و منزلت اجتماعی)
اهداف گردشگران:
1- مسافرت برای تفریح 2- مسافرت برای تجارت و بازرگانی 3- سایر مسافران (در تقسیم
بندی سازمان جهانی گردشگری به کسانی اطلاق می شود که با هدف دیدار دوستان و بستگان –
برای درمان –
شرکت در مراسم مذهبی و...
سفر می کنند.
مدیریت بازاریابی گردشگری :
تعریف بازاریابی : فرایندی اجتماعی
ومدیریتی که طی ان افراد وگروه ها نیازمندی هایشان را از طریق مبادله کالاها
وخدمات با یکدیگر براورده می سازند.( رفع نیازاجتماعی + مدیریتی از طریق مبادله
کالاها وخدمات)
چند ویژگی کلیدی بازاریابی :
1. ناملموس بودن : یعنی کالاهایی که به
طور مستقیم قابل رویت – احساس ویا آزمایش برای خرید وفروش نیستند.
2. تفکیک نا پذیری : یعنی هم زمان بودن تولید ومصرف خدمات گردشگری .
3. تغییر ناپذیری : خدمات گردشگری در هر تعامل تولید/ مصرف,تغییر ناپذیری زیادی
دارند;برای مثال صرف یک وعده غذا در یک رستوران تحت تاثیر عوامل انسانی متعدد از
جمله روحیه و انتظارات میزبان ومهمان هنگام عرضه ودریافت خدمت مورد نظر قرار دارد
.
4. ناپایداری : محصولات گردشگری را نمی توان امروزتولید وبرای مصرف در زمانی دیگر
ذخیره کرد .
5. فقدان مالکیت : مشتری هنگام خرید یک خدمت به تسهیلات و مطلوبیتی دست می یابد.او
در پایان معامله هرگز مالک چیزی نمی شود . خرید ومصرف خدمات اغلب موجب احساس رضایت
فرد می شوند وبرخلاف خرید کالاهای
فیزیکی نمی توان خدمات را نگهداری کرد وبه دیگران نشان داد.
ویژگیهای خاص خدمات گردشگری :
1. گردشگری نسبت
به سایر خدمات بیشتر از
طریق عرضه هدایت
می شود. معمولاً ( برنامه
ریزی بازاریابی از پایین به بالا )صورت می گیرد ; به
این ترتیب که تجزیه و تحلیل ها از سطح مشتریان آغاز می شود , سپس بازار و محیط بررسی می شوند و آنگاه
برنامه بازاریابی طرح ریزی می شود , اما در بازاریابی گردشگری عکس این الگو ( برنامه ریزی از بالا یه پایین )عمل
می شود .
2. محصول گردشگری با مشارکت عرضه کنندگان مختلف تولید می شود.(
هتل،بازار،رستوران،اماکن) گردشگری اغلب محصولی ترکیبی دارد که تولید آن مستلزم
همکاری و مشارکت بخشها و سازمانهای مختلف است.
3. محصول گردشگری در یک دوره زمانی و طی مراحل مختلف تجربه می شود و همین امر ارزیابی آن را دشوار و پیچیده می کند.
4. محصول گردشگری برای مصرف کنندگان آن پرمخاطره است.
برای مردم تصمیم گیری در مورد گذراندن تعطیلات بسیار مهم است ; زیرا باید مشکلات
احتمالی مختلف را در نظر بگیرند . هر گونه پیش بیبنی نادرست در خصوص مقصد سفر باعث
اتلاف منابعی می شود که در این راه صرف می کنند. هزینه های فرصتی یک تعطیلات نا مناسب جبران ناپذیر است.
5. بخشی از محصول گردشگری مبتنی بر
رویاها
و امیال شخصی مصرف کنندگان است . مصرف خدماتی مانند خدمات بانکی , بهداشتی یا تعمیر خودرو به دلایل منطقی یا
کارکردی صورت می گیرد.
6. صنعت گردشگری نسبت به نیروهای بیرونی که خارج
از کنترل عرضه کنندگان هستند , آسیب پذیر و شکننده اند
.
بخش بندی بازارگردشکری :
یکی از روش های شناخت بازار گردشگری و
پیش بینی رفتار مشتریان , بخش بندی بازار است.
بازار را می توان به اشکال و با معیارهای مختلف بخش بندی کرد. هر بخش بازار معرف
افرادی با خصوصیات و نیازهای متفاوت است. بر اساس این معیارها , هر بخش به زیر
مجموعه های کوچکتر تقسیم می شود.
بازار گردشگری به طرق مختلف قابل بخش بندی است. برای مثال می توان به بخش های زیر
اشاره کرد :
بخش بندی بازار گردشگری
1-
ملیت یا خاستگاه فرهنگی .
2- جنسیت .
3- مرحله زندگی.
4- موقعیت یا طبقه اجتماعی .
5- ویژگی های روحی – روانی .
6- انگیزش و علاقه مندیها .
7- روش مسافرت و مسافت طی شده برای سفر.
پژوهش
در گردشگری :
پژوهش را می توان تلاش منظم و سازمان یافته برای بررسی مسئله ای خاص که به یک راه
حل نیاز دارد توصیف کرد. این فرایند شامل گامهایی است که طراحی و پیگیری می شوند
تا پاسخ هایی برای مسئله مورد نظر به دست آید.
پژوهش در صنعت گردشگری عبارت است از بررسی مسائل مربوط به سفر و گردشگری به صورتی
منظم و منطقی که ممکن است مراحل مختلف پیش از سفر , حین مسافرت و بعد از آن ,
همچنین امکانات , تسهیلات و برنامه ریزیهای مربوط را در بر گیرد.
پژوهش ابزاری است که بخش عمومی و خصوصی از آن برای شناخت جنبه های مختلف گردشگری
از جمله این موارد استفاده می کنند :
• تهیه اطلاعات برای برنامه ریزی و مدیریت در سطوح محلی , منطقه
ای, ملی یا بین المللی;
• تهیه اطلاعاتی در مورد تاثیرات اجتماعی , فرهنگی, زیست محیطی
و اقتصادی گردشگری;
• شناسایی انگیزه ها, نیازها, انتظارات و میزان رضایت گردشگران
از خدمات گردشگری;
• مقایسه عملکردهای صنعت گردشگری در مقاطع زمانی مختلف;
• ارزیابی فعالیت های گردشگری و پیامد های مختلف آن برای
متولیان این صنعت و دولت;
1. جاذبه های گردشگری : نیازهای اطلاعاتی این بخش عبارت اند از :
• ترسیم سیمای مقصد .
• تعیین کیفیت خدماتی که کارکنان به گردشگران عرضه می کنند .
• طرح الگوهای بازدید گردشگران از جاذبه ها .
• تعیین ویژگی بازارهای هدف فعلی و بالقوه گردشگری.
• ارزیابی آثار اجتماعی, فرهنگی,زیست محیطی و اقتصادی فعالیت
های گردشگری در مقصد.
• تعیین موقعیت محصول گردشگری بر اساس مدل چرخه حیات.
• تعیین راهبردهایی برای برنامه ریزی و بازاریابی محصول گردشگری
در آینده.
2. بخش حمل و نقل : یکی از بخش های گسترده و بسیار تاثیرگذار در صنعت گردشگری حمل
و نقل است که به مجموعه اطلاعات متنوعی نیاز دارد; از جمله :
• توسعه و ارزیابی راهبرد های قیمت گذاری .
• تعیین کشش تقاضا, درامد و کشش قیمت ها.
• داده های در مورد کنترل کیفیت .
• شناسایی بازارهای هدف .
• پیش بینی نیازهای آینده بخش حمل و نقل.
• مدیریت مسائل در این بخش.
3. بخش مهمان داری : فعالیت های بخش مهمان یاری در جهت تامین غذا, مواد آشامیدنی و
اقامتگاه است.
این بخش اطلاعات تخصصی و گسترده ای لازم دارد که برخی از آنها عبارتند از :
• ارزیابی نیازهای مشتری با توجه به کیفیت خدمات و تسهیلاتی که
عرضه می شود.
• اطلاعاتی راجع به مسائل تامین و ایمنی.
• بررسی سیاست های مدیریت.
• دولت.
4. گردشگران : بخشی دیگر از نیازهای اطلاعانی صنعت گردشگری از جمله مواردی که در
پی می آید مربوط به گردشگران است :
• گونه شناسی گردشگران یک منطقه و بخش بندی بازار.
• شناسایی و درک انگیزه های گردشگران به منظور تامین نیازهای
آنها و برنامه ریزی برای توسعه فضای گردشگری منطقه.
5. جامعه میزبان : در بهترین شرایط , اگر جامعه میزبان پذیرای گردشگران نباشد و
احساس خوشایندی از حضور مهمانها نداشته باشد, برنامه های توسعه گردشگری توفیقی
حاصل نمی کنند. بنابراین باید تمهیداتد لازم برای جلب نظر ساکنان محل اندیشیده
شود. تامین این منظور مستلزم دو دسته فعالیت های پژوهشی است :
• پژوهش هایی در مورد مشارکت جامعه میزبان در برنامه های توسعه
گردشگری;
• پژوهش هایی در مورد تاثیرات گردشگری در جامعه میزبان و بررسی
دیدگاه ساکنان.
6. محیط : چنین پژوهشی باید مشتمل بر این موارد باشد .
• شناسایی روشهای حفاظت و صیانت از محیط.
• نظارت بر آثار محیطی و راهبردهای حفاظتی.
• تعیین ارزشهای اقتصادی مربوط به عناصر محیطی.
گردشگری در قرن بیست و یکم :
با ورود به هزاره جدید صنعت گردشگری نیز عصری نوین را آغاز کرده است و با وجود
مشکلات متعددی که در پیش دارد , انتظار این است که در سیستم اقتصادی جهانی بیش از
پیش بر اهمیت آن افزوده شود ، لذا سیاست گذاران باید پیوسته به مسائل اصولی یا زیر
بنایی در مورد رشد , جهت و آثار این صنعت در آینده توجه کنند .
چند عامل موثر بر توسعه گردشگری امروز , که در هدایت آینده آن نیز باید مد نظر
قرار گیرد , عبارتند از :
1. رشد درامدهای واقعی.
2. افزایش اوقات فراغت .
3. افزایش توان مالی افراد .
4. صلح بین ملتها .
5.توسعه بازارهای پولی بین المللی.
6-افزایش سرعت دسترسی وسیع به حمل و نقل
عمومی و گسترش دسترسی به شبکه حمل و نقل بخش خصوصی .
گردشگری
پایدار و آینده :
هر چند امکان دارد مزایای حاصل از رشد
اقتصادی چشمگیر باشند اگر به محیط و منابع انسانی که پایه و اساس رشدند توجه نشود
این مزایا دوام نخواهد یافت. در حالی که دنیا به عصری جدید وارد می شود
, این مسئله بسیار روشن است که پدیده پایداری آرمان نیست بلکه ضرورت است.
به هر حال در قرن کنونی گردشگری تغییراتی را برای بسیاری از محیط ها به همراه
خواهد داشت که میزان این تغیییرات و آثار مثبت و منفی آن در آینده تا حد زیادی به
ارزش های حاکم بر جوامع و نوع قضاوت ها در آن زمان بستگی خواهد داشت .
دستور زبان فارسی (جمله)
جمله:
جمله مجموعه اى است به هم پیوسته از کلمات که پیامى را بیان
مى کند. جمله داراى اجزاءو ارکان است . ارکان جمله آن قسمتهایی هستند که اگر حذف
شوند،ساختمان جمله از هم میپاشد. اجزاى جمله آنها هستند که حذفشان به ساختمان جمله
آسیبى نمى رساند.
اقسام جمله از لحاظ ارکان
. نهاد(مسندالیه یا
فاعل) + فعل خاص: محمد آمد .1
2. نهاد+ مفعول + فعل خاص :محمد کتاب را آورد.2
3. نهاد + مسند + فعل ربطی: محمد با هوش است .3
هر یک از این سه هسته، معمولا اجزایى مى پذیرند از قبیل
متمم، قید، بدل، و مضاف الیه.
اقسام جمله از لحاظ پیام
. خبرى: جمله اى که به یکى از صورت هاى اِخبارى یا التزامى
و مثبت یا منفى، درباره تحقق کار یا حالتى سخن مى گوید : هوا گرم است
. پرسشى: جمله اى که به وسیله آن، ظاهراً یا حقیقتاً درباره
امرى پرسش شود : حال شما چطور است؟
. امرى: جمله اى که به وسیله آن، راجع به تحقّق کار یا حالى
درخواستى صورت پذیرد :عصبانی نشوید.
وجه امرى شامل هر دو صورت امر و نهى (مصطلح در عربى) است.
در جمله هاى امرى خطابى، معمولا نهاد حذف مى شود.
. عاطفى: جمله اى
که با آن، یکى از عواطف و احساسات انسانى بیان شود، از قبیل تحسین، تعجّب، آرزو، و
افسوس . شما چقدر خوش ذوق هستید.
اقسام جمله از لحاظ نظم
. 1- جمله مستقیم: جمله اى که ارکان یا اجزاى آن، در
جاى خود قرار دارند:
مریم دیروز مارا به خانه خود دعوت کرد.
. 2-جمله غیر
مستقیم: جمله اى که نظم دستورى یک یا چند رکن یا جزء آن به هم خورده است:
« .مکّه پر است از کوه هاى سنگى کوچک و بزرگ»
نکته : کاربرد جمله غیر مستقیم معمولا براى تنوع بخشیدن به
نوشته است. البته از آن جا که چنین جمله اى، نوشته را به زبان محاوره نزدیک مى کند،
باید در کاربرد آن به سبک و حال و هواى اثر توجه داشت. از نمونه هاى خوب کاربرد
چنین جمله هایى، آثار «جلال آل احمد» است.
اقسام جمله از لحاظ فعل
. جمله فعلى = جمله اى که داراى فعل تام است . ماه تابید -1
. 2-جمله اِسنادى = جمله اى که داراى فعل ربطى
است.امین با هوش است.
. جمله بى فعل = جمله اى که فعل ندارد- 3
حذف جمله حتماً باید با قرینه لفظى یا معنوى، و یا ساختارى
باشد.
اقسام جمله هاى داراى فعل
. جمله ساده = جمله اى که داراى یک فعل است .امین خوابید -1
2 - جمله مرکب = جمله اى که داراى بیش از یک فعل است
.همین که به خانه رسیدم، مهمانان آمدند.
اقسام جمله مرکب
.: ترکیب شده از جمله هاى کامل
«و مى دانستیم که با نخستین چراغ، شادى ها همه باز خواهند
گشت و ما بازخواهیم خندید.>>
: ترکیب شده از جمله هاى ناقص و کامل
جمله ناقص آن است که به تنهایى داراى معنایى روشن و کامل
نیست و معمولا به شکل جمله پیرو به کار مى رود. در این حال، جمله کامل را جمله
پایه مى نامند.به درماندگان یاری کن تا خدا مدد کارت باشد.
جمله پایه مقصود اصلى نویسنده را بیان مى کند، در حالى که
جمله پیرو به جمله پایه وابسته است و معمولا مفهومى از قبیل علّت، شرط، نتیجه،
زمان، و مکان را به آن مى افزاید. جمله پیرو همواره ناقص است و معمولا با حرف ربط
مى آید. جمله پیرو گاه پیش و گاه پس از جمله پایه قرار مى گیرد.
جمله معترضه
جمله معترضه جمله اى است که حذف آن به مفهوم اصلى جمله آسیب
نرساند.این گونه جمله معمولا مفهومى از قبیل دعا، نفرین، آرزو
یا توضیح را به مفهوم اصلى جمله مى افزاید. جمله معترضه گاه
پس از حرف ربط مى آید و گاه به طور مستقل میان دو خطّ تیره قرار مى گیرد:
استادم- که روانش شاد باد-در عرفان بی نظیر بود.
حذف ارکان یا اجزاى جمله
حذف باید به یکى از سه قرینه زیر صورت پذیرد:
.<< قرینه ساختارى (= عرف زبانى): «به چپ، چپ!»،
«برپا!» -1
:قرینه لفظى -2
« (یک طرفم دریاست و طرف دیگرم، دشت بى انتها (است.»
:قرینه معنوى
- 3
« << چه
کسى در بستر پیامبر به استقبال خطر رفت؟
ـ على (رفت)>>
دستور زبان فارسی (ضمیر)
ضمیر:
ضمیر کلمه اى است که به جاى اسم مى نشیند
و نقشهای مختلف آنرا می پذیرد.
مرجع ضمیر همان اسمى است که ضمیر جانشینِ آن شده است. البتّه
گاه ضمیر مرجع ندارد، یعنى خود به حالت اسم بروز مى کند . مرجع معمولا قبل از
ضمیر، و گاه پس از آن مى آید.
ضمیر داراى هشت گونه است: شخصى، مشترک، اشاره، پرسشى، مبهم،
تعجّبى ،شمارشی،ملکی(اختصاصی).
ضمیر شخصى
ضمیرى که جانشین شخص مى شود، خواه گوینده، خواه شنونده، و
خواه دیگرى.
این ضمیر، خود، دو گونه دارد: گسسته (منفصل) و پیوسته
(متّصل).
*ضمیر شخصى
منفصل
ضمیری است که تنها به کار مى رود و معنی مستقل دارد: من،
تو، او، ما، شما، ایشان.
*ضمیر شخصى
متّصل
ضمیری است که به کلمه دیگر مى پیوندد و معنی مستقل ندارد:
م، ت، ش، مان، تان، شان. این ضمیر معمولا به اسم و گاه به فعل و حرف مى پیوندد.
ضمیر مشترک
ضمیرى که همواره یک صورت دارد و میان شش ساخت مشترک است:
خود، خویش، خویشتن.
جز در زبان محاوره، این ضمیر جمع بسته نمى شود.
همان صفت هایى که در این چهار دسته جاى دادیم، اگر داراى
موصوف نباشند، ضمیر محسوب مى شوند.
ضمیر اشاره
ضمیریست که مرجع آن به اشاره معلوم شود:آن/ این و ترکیباتش
مثل اینان/ آنها
(.کتاب را بگیر و
آنرا بخوان)
ضمیر پرسشى
واژه های پرسشی اگر به تنهایی در جمله بیایند .(بدون همراهی
اسم): که/ چه/کدام/کی/ کجا/چگونه/چند/چقدر
(تا یار که خواهد و
میلش به که باشد.)
ضمیر مبهم
واژه هایی که بر شخص یا مقدار مبهمی دلالت می کنند.
چند/همه/هیچ/یکی/هرکه/کمی/دیگری
( چند مى گردى به دور خویشتن؟)
دستور زبان فارسی(قید)
قید :
قید کلمه اى است که معمولا فعل و گاه کلمات دیگر را به
مفهومى مقیّد مى سازد و به این ترتیب، در باره آن توضیح مى دهد.
قید، بر خلاف انواع دیگر کلمه، از طرفى نوع است و از طرفى
نقش. آن جا که به جایگاه صرفى کلمه نظر داریم، آن را از نوع قید مى نامیم و آن جا
که به جایگاه نحوى مى نگریم، آن را داراى نقش قید مى دانیم.
قید داراى ساخت یا ساخت هاى ویژه نیست. البتّه مى توان گفت
که واژه هاى عربى تنوین دار معمولا در زبان ما قید هستند.
«اگر ما مطلقاً مطابق فضیلت رفتار کنیم، اجباراً دستور عقل
را به کار برده ایم.>>
نکته نگارشى: در نوشته هاى امروز، بهتر است تا جایى که مى
توانیم، از کاربرد قیدهاى تنوین دار خوددارى کنیم. البته برخلاف پندار برخى،
استفاده از قیدهاى عربى تنوین دار نادرست نیست. آنچه نادرست است، افزودنِ تنوین به
واژه هاى فارسى است.
ساختمان قید
*ساده
قیدی که یک واژ بیشتر نیست و نمی توان آنرا به جزء های معنی
داری تقسیم کرد.
پیرمرد ،آهسته به راه افتاد.(آهسته)
*مرکّب
داراى چند جزء معنى دار یا ترکیبى از اجزاى معنى دار ومعنى
ساز که همراه با هم یک مفهوم دارند.
هرروز به کتابخانه میروم. (هرروز)
اقسام قید از لحاظ نقش
*مختص
قیدى که همواره نقش قیدى دارد و نقش دیگری را نمی پذیرد:
البتّه، خوشبختانه، هرگز.
اوهرگز دروغ نمی گوید.(هرگز)
*مشترک
بعضی از اسمها یا صفتها یا کلمات دیگر گاهی در جمله نقش
قیدی می پذیرند: خوب، تند، صبح.
احمد شب به خانه برگشت.(شب اسم است که نقش قید زمان دارد).
اقسام قید از لحاظ معنى و کارکرد
1 - زمان: امروز، در آن هنگام...
… 2 -مکان: این جا، آنجا
. مقدار: یک کیلو، بسیار، کم ،زیاد 3-
4- حالت: آهسته، گریان،نالان...
…5 - نفى:
هرگز،اصلا، هیچ، نه
…6-استثنا: مگر،
جز، وگرنه، غیر
تأکید: آرى، بى گمان، بلکه، راستى، ناچار، -7
هرآینه، بى چون و چرا...
.کیفیت: خوب، به آرامی -8
. 9-استفهام:
براى چه، آیا، چون، کى، چرا، چطور، چگونه
… 10 تاسف:افسوس
، متاسفانه
…تعجب: چه عجب، عجبا 11
….شک و تردید:شاید 12
دستور زبان فارسی (حرف)
حرف:
حرف کلمه اى است که معنى جداگانه اى ندارد، بلکه مفهومى را
در پیوند با کلمات دیگر پدید مى آورد.
انواع حرف از نظر کارکرد
*حرف ربط
میان کلمات یا گروه کلمات پیوند ایجاد مى کند.
علی و محمد را در مدرسه دیدم.( علی – محمد: مفعول، و حرف ربط)
ساده
از یک تکواژ ساخته شده اند و قابل تجزیه نیستند.
و، اگر، تا، پس، زیرا، که، مگر، نیز، ولى، یا، چون، نه، هم.
مرکّب
مجموعه ای از دو یا چند واژ هستند.
آن گاه، ازاین رو، اگرچه، بااین که، بلکه، بنابراین، تاجایى
که، هرچند،همان که، چنانچه.
*حرف اضافه
میان کلمات یا گروه کلمات وابستگى برقرار مى سازد.این حروف
معمولا کلمه یا گروهی از کلمات را به فعل نسبت می دهد.
با اتوبوس از خانه به مدرسه رفتم.
ساده
از یک تکواژ ساخته شده است.
از، با، بر، براى، به، بى، تا، جز، در، چون.
مرکّب
مجموعه از دو یا چند واژ است.
از براىِ، غیر از، علاوه بر، راجع به، درباره، از روى،
همانند.ِ
*حرف نشانه
نشان مى دهد که کلمه داراى چه نقشى در جمله است.
مثل:الف در خدایا (نقش مناد).
علی را دیدم.( را نشانه مفعول).
برخى از حروف گاه حرف ربطند و گاه حرف اضافه.
به این مثالها توجه کنید:
تا: این حرف اگر نشان دهنده دلیل چیزى یا کارى باشد، حرف
ربط است.
مثال: «پیامبر مشتاق و بیتاب به خانه آمد تا اوّلین فرزند
فاطمه را ببیند.>>
و اگر پایان چیزى یا کارى را نشان دهد، حرف اضافه است.
چون: این حرف اگر دلیل یا شرط را نشان دهد، حرف ربط است:
«غروب من چون درست بنگرى، طلوع من است.>>
و اگر براى مثال آورى باشد، حرف اضافه است: «انسان هایى چون
على هرگز تکرار نمى شوند.>>