دانشگاهی

آموزشی، اجتماعی،فرهنگی،هنری،ورزشی

دانشگاهی

آموزشی، اجتماعی،فرهنگی،هنری،ورزشی

جزوه اخلاق اسلامی-استاد اختری

بنام خدا

اخلاق اسلامی

تاریخچه علم اخلاق

بی شک بحثهای اخلاقی از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد، زیرا ما معتقدیم که حضرت آدم علیه السلام پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خداوند از همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهی اش به او آموخت.

سایر پیامبران الهی یکی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تکمیل اخلاق که خمیر مایه سعادت انسانها است پرداختند، تا نوبت به حضرت مسیح علیه السلام رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل می دهد، و همه پیروان و علاقه مندان او،  وی را به  عنوان  معلم  بزرگ  اخلاق می شناسند.

اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود که با شعار «انما بعثت لا تمم مکارم الاخلاق» مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است: «و انک لعلی خلق عظیم؛ اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است>>.

در میان فلاسفه نیز بزرگانی بودند که به عنوان معلم اخلاق از قدیم الایام شمرده می شدند، مانند: افلاطون، ارسطو، سقراط و جمعی دیگر از فلاسفه یونان.

به هر حال بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله امامان معصوم علیهم السلام به گواهی روایات اخلاقی گسترده ای که از آنان نقل شده، بزرگترین معلمان اخلاق بودند؛ و در مکتب آنها مردان برجسته ای که هر کدام از آنها را می توان یکی از معلمان عصر خود شمرد، پرورش یافتند.

زندگانی پیشوایان معصوم علیهم السلام و یاران با فضیلت آنان، گواه روشنی بر موقعیت اخلاقی و فضائل آنها می باشد.

اما این که «علم اخلاق» از چه زمانی در اسلام پیدا شد و مشاهیر این علم چه کسانی بودند داستان مفصلی دارد که در کتاب گرانبهای «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام» نوشته آیت الله صدر، به گوشه ای از آن اشاره شده است.نامبرده این موضوع را به سه بخش تقسیم می کند:

الف - می گوید اولین کسی که علم اخلاق را تاسیس کرد امیر مؤمنان علی علیه السلام بود که در نامه معروفش (به فرزندش امام مجتبی علیه السلام ) بعد از بازگشت از صفین، اساس و ریشه مسائل اخلاقی را تبیین فرمود؛ و ملکات فضیلت و صفات رذیلت به عالیترین وجهی در آن مورد تحلیل قرار گرفته است.این نامه را (علاوه بر مرحوم سید رضی در نهج البلاغه) گروهی دیگر از علمای شیعه نقل کرده اند.بعضی از دانشمندان اهل سنت مانند ابو احمد حسن بن عبدالله عسکری نیز در کتاب الزواجر و المواعظ تمام آن را آورده و می افزاید:<<لو کان من الحکمة ما یجب ان یکتب بالذهب لکانت هذه؛ اگر از کلمات پندآموز، چیزی باشد که با آب طلا باید نوشته شود، همین نامه است>>.

 

جهت مطالعه بیشتر

ب - نخستین کسی که کتابی به عنوان «علم اخلاق» نوشت اسماعیل بن مهران ابی نصر سکونی بود که در قرن دوم می زیست، کتابی به نام صفة المؤمن و الفاجر تالیف کرد (که نخستین کتاب شناخته شده اخلاقی در اسلام است) .

ج - نامبرده سپس گروهی از بزرگان این علم را اسم می برد ( هر چند صاحب کتاب و تالیفی نبوده اند)، از آن جمله: سلمان فارسی- ابوذر غفاری- عمار یاسرو ...

ضمنا در طول تاریخ اسلام کتابهای فراوانی در علم اخلاق نوشته شده است که از آن میان، کتب زیر را می توان نام برد:

در قرن سوم کتاب «المانعات من دخول الجنة» را نوشته جعفر بن احمد قمی که یکی از علمای بزرگ عصر خود بود می توان نام برد

در قرن هفتم به آثار معروف خواجه نصیر طوسی، کتاب اخلاق ناصری و اوصاف الاشراف و آداب المتعلمین برخورد می کنیم که هر کدام نمونه بارزی از کتب تصنیف شده در این علم در آن قرن است.

مرحوم علامه تهرانی نام دهها کتاب را که در زمینه علم اخلاق نگاشته شده است در اثر معروف خود «الذریعه» بیان نموده است.

این نکته نیز حائز اهمیت است که بسیاری از کتب اخلاقی به عنوان کتب سیر و سلوک، و بعضی تحت عنوان کتب عرفانی انتشار یافته است، و نیز بعضی از کتابها فصل یا فصول مهمی را به علم اخلاق تخصیص داده بی آن که منحصر به آن باشد که نمونه روشن آن کتاب بحار الانوار و اصول کافی است که بخشهای زیادی از آن در زمینه مسائل اخلاقی می باشد و از بهترین سرمایه ها برای این علم محسوب می شود.

 

جهت مطالعه بیشتر

 خوشبختانه کتاب های اخلاقی بسیار ارزشمندی توسط علمای بزرگ علم اخلاق به زبان های مختلف تدوین شده است که از بین کتاب های اخلاقی به زبان فارسی می توان به کتابهای زیر اشاره کرد

1 - معراج السعادة، اثر ملا احمد نراقی

2 -المقامات العلیه (خلاصه معراج السعاده)، اثر شیخ عباس قمی، انتشارات نهاوندی، قم

3  - قلب سلیم، اثر شهید سید عبدالحسین دستغیب

4 - گناهان کبیره، اثر شهید سید عبدالحسین دستغیب 

5- اخلاق الاهی، اثر مجتبی تهرانی

6 - مراحل اخلاق در قرآن، اثر عبدالله جوادی آملی 

7 -نقطه های آغازین در اخلاق عملی، اثر محمد رضا مهدوی کنی

8 - به سوی خود سازی، اثر محمد تقی مصباح یزدی 

9 - اخلاق و راه سعادت، اثر بانو مجتهده امین 

10 -  گناه شناسی، اثر محسن قرائتی، انتشارات پیام آزادی، تهران 

و از بین کتاب های اخلاقی به زبان عربی می توان به کتاب های زیر اشاره کرد

1- اخلاق شبٌر، اثر سید عبدالله شبر 

 2- محجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، اثر ملامحسن فیض کاشانی،

 

 

 

ادامه تدریس استاد

تعریف علم اخلاق:

اخلاق جمع خلق به معنای سرشت و سجیت میباشد.

علم اخلاق عبارت است از صفات و ویژگی های پایدار در نفس انسان که موجب می گردد.کارهایی متناسب با آن صفات به طور خود جوش و بدون نیاز به تآمل و تفکر از انسان صادر گردد.

اگر صفات خوب صادر گردد اخلاق <<فضیلت>> نام دارد.

اگر صفات بد صادر گردد اخلاق<< رذیلت >>نام دارد.

در تعریف فوق سه نکته ی مهم وجود دارد:

نکته اول: اخلاق از صفات نفس است نه از صفات عقل و بدن.

نکته دوم: این صفات نفس باید در وجود افراد پایدار و مداوم باشد یعنی در شخص نهادینه شده و ساختگی نباشد.

نکته سوم :اخلاق فقط شامل رفتارهای اختیاری و ارادی انسان می شود.

تعریف اخلاق از دیدگاه علامه طباطبایی و مرحوم نراقی

علامه طباطبایی ( رضوان اله تعالی علیه) می گوید:

اخلاق جمع خلق و خوی ملکه ای را گویند که مقتضی سهولت صدور فعل بدون تعمل و تفکر است. اخلاق فنی است که درباره ملکات انسانی بحث می کند و هدف آن این است که معلوم شود کدام یک ازملکات انسانی خوب و مایه ی فضیلت و کمال است و کداک یک منشآ رذیلت و نقص است ، تا آدمی با شناسایی آنها کوشش می کند خود را از رذایل دور وبه فضایل آراسته گرداند. اخلاق شاخه ای  از علوم انسانی است که آن را علم سلوک یا تهذیب اخلاق یا حکمت عملی نامیده اند.

مرحوم نراقی در کتاب جامع السعادات  می گوید:

علم اخلاق دانش صفات و ملکات مهلکه و منجیه است.

 

 

 

جایگاه علم اخلاق در آموزه های آسمانی اسلام

علم اخلاق در عالیترین جایگاه واقع گردیده تا جایی که هدف از بعثت انبیاء ، بویژه پیامبر اسلام (ص) را تطمیم و تکریم اخلاق عنوان میکند.

قال رسول اله (ص) می فرمایند: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق من برای تکریم و مکارم اخلاق مبعوث شدم

بعلاوه کمال و ترقی روحانی و معنوی انسان ها نیازمند کمالات اخلاقی است. فیلسوف شرق و اسلام شناس اسلامی معاصر شهید مطهری درکتاب انسان و ایمان (ص 63)فرمودند:

 دین اسلام بر سه پایه استوار گردیده

·        اعتقادات

·        اخلاقیات

·        احکام

حال ببینیم با این تعبیر در جامعه اسلامی ما و یا در هر یک از خانواده ها تا به چه میزان در خصوص اخلاق سرمایه گذاری میشود.

موضوع علم اخلاق : نفس ناطقه و روح انسانی است.

همانگونه که می دانید برای هر علمی ارکانی سه گانه شناخته شده است  که عبارتند از:

·        موضوع آن علم

·        مسائل آن علم

·        مبادی آن علم

موضوع آن علم : آن چیزی که از عوارض ذاتیه ی آن علم بحث می کند.

مسائل آن علم : زیر نظر موضوع علم قرار دارد.

مبادی آن علم : اساس و پایه های علم  که به دو صورت تصدیقیه و تصوریه می باشد.

همانگونه که موضوع علم پزشکی بدن انسان (صحت و مرض انسان )

موضوع علم فلسفه وجود (هستی)

موضوع علم فیزیک ماده (متریال)

موضوع علم حساب اعداد

- ابزار های شناخت (معرفت) برای انسان چیست ؟

* حواس

* عقل ( فطرت غریزه )

* الهام و اشراق ( عالیترین الهام و اشراق وحی است که ویژه فرستادگان الهی است)

*وحی

 

نکته1 :

·        شریعت : گفت پیامبر است.

·        طریقت : فعل پیامبراست.

·        حقیقت : دید پیامبراست.

باید از طریق شریعت و دین به طریقت رسید و از طریقت به حقیقت نائل شد. حقیقت نهان و پنهان در شریعت است مانند گل و بوی گل و یا بادام و مغز بادام.

  نکته 2:

دل: تجلیگاه حق است

 

در علم اخلاق دل چگونه تبیین می شود؟

کل جهان جلوه ای بیش نیست کثرات ، آئین هایی هستند که جمال حق را می نمایانند.

آینه خانه ای را در نظر بگیرید اگر جلوه ای در آینه خانه بتابد در هزاران آینه جلوه می کند. جهان عبارت است اسماء اله ، اسم نشانه هر جا نگاه می کنیم مظهری از اسم خدا است. ضربان قلب ، طپش مغز ، جهش اندیشه همه اینها اسماء خدا می باشد. یکدم قطع نظر از فیض الهی جهان هستی، عدم و نیستی است. کائنات ممکن الوجود اند . ممکن ، وجودش عاریتی است از خود وجود ندارد و سراسر وجودش فقر ذاتی است . یا ایها الناس انتم الفقراء الی اله

                           سیه رویی ز ممکن در دو عالم                    جدا هرگز نشد اله و اعلم   

 

هر یک از گفتار ، کردار ، رفتار انسان ها از کجا ناشی می شود؟

هر یک از موارد فوق از جهان بینی به نوع مگرش انسان نسبت به جهان گفته میشود. به طور کلی دو گونه جهان بینی تعریف شده است الف ) جهان بینی الهی  ب ) جهان بینی مادی

 

 

منظور از سر و علن ، روح و بدن  در علم اخلاق چیست ؟

منظور آن است که سرشت انسان ها ترکیبی از دو عنصر ماده و روح ، جسم و روح ، درون(ناظربر روح آدمی) و برون( ناظر بر جسم آدمی) ، ملک و ملکوت  است.

هریک از جسم روح دارای اسقام و آلام ( دردها و رنج هایی) ، خوشی ها و سرورها و ناخوشی ها و بلایا است.برای رفع آلام و رنج های جسم ، علم پزشکی و معالجه بدن انسان لازم و ضروری است.و برای آلام روحی، علم اخلاق و معالجه روح است .

با توجه به اینکه در خلقت انسان روح شریف تر از جسم آدمی است و فانی نخواهد شد پس رسیدگی به آلام روحی دارای الویت بوده و ضروری تر است. آراستگی به علم اخلاق سبب ساختن شخصیت معنوی انسان می گردد و در اثر ممارست و تمرین راههای فیوضات ربانی بصورت پنجره های رحمت بسوی انسان ها گشوده می گردد و در ان معارف و حقایق الهی به قلب بشر تابانده می شود و بازتاب آن سبب می گردد. افراد به صورت فردی و جامعه از آن بهره مند میگردد   .

انسان شناسی اخلاقی چیست ؟

انسان شناسی اخلاقی تحولی رفتاری است بدین معنت که انسان در حال حرکت ( در حال شدن) را موضوع بررسی خود قرار می دهند.انسان تنها موجودی است که به اذن خداوند اختیار معماری شخصیت خود را دارد و می تواند سرنوشت خود را ، خود تعیین کند. سرنوشت انسان معدلی از خصلت های خوب و بد است که در زندگی با آن ها سرو کار داریم و زندگی می کنیم . اوست که تصمیم می گیرد ، عمل می کند و این ویژگیها را در دفتر عمر خود ثبت می کند و در صحنه ی قیامت کبری خوشبختیش و بدبختیش بر همین اسای رقم می خورد و محاسبه می شود ارزش هر انسانی در دنیا و آخرت نیز بر همین معیار تعریف می شود.

خداوند متعال در سوره اسری آیه 14 می فرمایند: اقراء کتابک و ...... بخوان کتابت را امروز این سند برای محاسبه ی کارهای تو کافی است.

 

گستره حوزه علم اخلاق:

اخلاق گستره وسیعی از ارتباطات انسان را فرا می گیرد .این ارتباطات عبارتند از :

أ‌-      اخلاق بندگی ( رابطه آدم با خدا): به داشتن و یا نداشتن ایمان و لوازمات مربوط به ایمان بستگی دارد و رابطه فرد با خداوند از لحاظ بندگی مشخص می کند.

ب‌-  اخلاق فردی(رابطه فرد با خود): ارزشها ی اخلاقی مربوط به حیات فردی انسان را در بر می گیرد.

ت‌-  اخلاق اجتماعی( رابطه فرد با اجتماع) : ارزشها و ضد ارزشهای حاکم بر رابطه ی فرد با دیگر انسانها را در بر می گیرد.

ث‌-  اخلاق زیست محیطی ( رابطه فرد با محیط پیرامون): احکام مربوط به مناسبات انسان با طبیعت را در بر می گیرد.

 

مقصد رشد اخلاق و ارزشهای اخلاقی

به دو طریق این مقصد به سرمنزل مقصود میرسد:

الف) مقصد رشد اخلاق و ارزشهای انسانی در حیات فردی

ب) مقصد رشد اخلاق و ارزشهای انسانی در حیات اجتماعی

 سوال - مقصد رشد اخلاق و ارزشهای انسانی در حیات فردی توضیح دهید؟

در قرآن و روایات دینی آخرین مقصد حرکت انسان در دنیا منتهی به «قرب  »میگردد. قرب یک مقام معنوی است به معنای نزریک شدن انسان به خداست در این مفهوم فاصله زمانی و مکانی وجود ندارد بلکه به معنای کاملتر شدن انسان است. خداوند کمال مطلق است هر چه قدر انسان کاملتر گردد صفات خدایی پیدا میکند مانند اینکه وقتی می گوییم دانشجوی کوشا به استاد نزدیک تر است ، مراد نزدیکی زمانی و مکانی نیست بلکه مراد اصلی از جهت کمالات علمی و اخلاقی است.

فیض کاشانی در کتاب علم الیقین فی اصول الدین (جلد دوم صفحه 610) حدیث قدسی مربوط به کمال انسان را در ذیل مفهوم آورده است

« عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی»

بنده ی من اطاعتم کن تا تو را مانند خودم قرار دهم

 

سوال – مقصد رشد اخلاقی و ارزش های انسانی در حیات اجتماعی را توضیح دهید ؟

با توجه به مطالب کتاب می توان گفت این طور استنباط می شود که در حیات اجتماعی ، ارزش انسان به خدمات اوست هر چه خدمات انسان نسبت به دیگران و جامعه بیشتر باشد تآ ثیر وجود فرد در جامعه افزون تر است. از این رو انسانهای شایسته تلاش میکنند تا در جهت خدمات به جامعه ازیکدیگر سبقت بگیرند. در آموزه های دینی رسیدگی به کار دیگران بسیار با اهمیت و سفارش شده است .

قال رسواله (ص) می فرمایند : « من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس مسلم »

هر کس سر از خواب نوشین صبحگاهی بر دارد و اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد مسلمان نیست

(کتاب اصول کافی محمد بن یعقوب کلینی جلد دوم صفحه 163)

همچنین حضرت امام علی (ع) می فرمایند:

« افضل الناس انفعهم للناس »

بهترین مردم سودمن ترین آنها برای مردم است

( کتاب غررالحکم تمیمی آمدی حدیث 10300)

 

 

انسان آرمانی و جامعه آرمانی در مقصد رشد اخلاقی و ارزشهای انسانی

زمانیکه انسان ها خود را می شناسند برای دستیابی به وضعیت بهتر تلاش می کنند همانطور که موظف به خود سازی فردی هستند باید به خود سازی اجتماعی نیز بپردازند. دراین راه از ظرفیت ها ، فرصت ها ، نیاز ها ، استعداد ها ، بایسته ها ، وظایف و حتی ضعف ها و کاستی های خود آگاهی داشته باشند تا میان رشد فردی و رشد اجتماعی تضاد و تضاهمی بوجود نیاید. انسان اسلامی همواره در پی تحقق انسان آرمانی که با جامعه ی آرمانی  است می اندیشد و در پی ان است تا با کسب مهارت ها و توانا ییهای لازم خود را برای خدمت بیشتر و حتی برای کارگزاری دولت موعود آماده نماید تا در زمان حضور امام  بازوی شایسته ای برای خدمت باشد.

 

 

 

 موانع رشد اخلاقی

عوامل سقوط اخلاقی انسان یا موانع تکامل او هنگامی رخ میدهد که قصد حرکت به سمت کمال ایجاد شود ، زیرا مانع همواره در برابر حرکت قرار دارد برخی از موانع حرکت در مسیر رشد اخلاقی غیر ارادی است مانند عوامل تاریخی ، عوامل اجتماعی ، عوامل و یا شرایط جسمانی و وراثتی

موانع درونی :

* هوای نفس و تمایلات هوای نفسانی : از آنجا که وجود انسان دو سرشتی است و به طور فطری خوبیها و بدیها به وی الهام شده هر شخصی نسبت به خوبیها و بدیها آگاه است و میتواند آزادانه از هر یک پیروی کند .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند : « اعددی عدوک نفسک التی بین جنبک»

دشمن ترین دشمن تو نفس توست که میان دو پهلوی تو قرار دارد

( ابن فهد حلی کتاب عد ه الداعی)

*جهل : کسی که ضرورت رفتن  و حرکت در مسیر رشد اخلاق را نمی داند یا قاعده آنرا نمی شناسد ، راه حق را نشناخته و تلاش نمیکند . کسی که بدون بصیرت عمل کند مانند کسی که به بیراهه می رود سرعت و شتابش سبب گمراه تر شدن میگردد.

*عجز: یکی از موانع رشد اخلاقی که ظرفیت و توانایی روحی ، صلابت شخصی ندارد و از عبادت و مجاهدت و مناجات با خدا بهره ای ندارد.

*عادتهای ناپسند: کسانیکه از نادرستی ، بدی ، گمراهی عمل ، آگاهی کامل دارند و مکرر بر آن پدیده ی نادرست اسرار میکنند مانند معتادان دست از راه نادرست بر نمی دارند ، راهی بسوی  رشد اخلاق نمی یابند.

*دنیا: تمام مظاهر دنیوی و مادی که برای آدمی جذابیت دارد و بیش از حد  اعتدال انسان  را بسوی خود جذب میکند از موانع فرا راه رشد اخلاقی است.

پیغمبر(ص) میفرمایند:

حب الدنیا رآس کل خطیئه

دنیا دوستی جان مایه هر اشتباهی است

 

*شیطان: همواره دشمن اوج گرفتن و تقرب آدمی است چگونگی تآثیر او بر انسان مانند سایر عوامل محیطی دیگر بصورت تحریک،دعوت و اقتضاء است.  

انسان را مجبور به گناه نمی کند کار او صرفآ وسوسه است .(سوره ابراهیم ،آیه 22).

 

*طاغوت : به هر عامل طغیانگر بیرونی گفته میشود که با استفاده از قدرت خود حیطه ی اختیار دیگران را در رشد و تعالی محدود می سازد و مانع حرکت اخلاق انسان می گردد .

خداوند متعال در سوره بقره ، آیه 256 میفرماید: .......فمن یکفر با الطاغوت و یومن بالله فقد الستمسک باالعروه و الوثقی

هر کس به طاغوت کفر بورزد و ایمان به خدا بیاورد پس چنگ زده است به رشته محکم الهی

عوامل و امکانات رشد اخلاقی ازنظر اسلام

در اسلام سه واژه ی علم ،توجه و توان (استطاعت) به عنوان سه شرط عمده تکلیف برای انسان و سه عامل مهم در مسیر رشد اخلاقی است. در واقع کسی که (نمیداند ، غافل است و نمی تواند) تکلیف از چنین فردی برداشته شده است خوشبختانه خلقت وجودی انسان به گونه ای است که پیوسته در مسیر امکانات رشد قرار می گیرد و خداوند علم و آگاهی ، توان و استعداد و توجه به صورت میل شدید و از روی اراده به انسان داده است. انسان نمیتواند همواره با دیدن و شنیدن و یافتن هر گونه آگاهی ها را در خود به غفلت تبدیل نماید.

سوال ) ابزار علم چگونه در مسیر رشد اخلاقی راهگشا است ؟

انسان در مسیر زندگی بر مبنای خلقت وجودی به گونه ای است که هیچگاه از آ گاهیهای لازم تهی نیست . میوه دانش و علم در حقیقت کاربردی ساختن آنها است. هر کس به علم خود عمل کند خداوند وعده داده که آگاهیهایش را گسترده سازد.

                                   امام علی (ع) فرمودند : ان لکم علما فاهتدوا بعلمکم

                            براستی برای شما علمی است پس هدایت میشوید به علمتان

                                                    ( خطبه 176 نهج البلاغه )

 

 

 

 

داستان علامه حلی (ره) و کمک امام زمان (عج) به او در نوشتن کتاب

کمک امام زمان (عج) به علامه حلی

از جمله مقامهاى بزرگى که براى آیة اللّه حلّى امتیاز به شمار مى آید آن است که جزء افراد با ایمان به شمار مى آید. یکى از دانشمندان سنّى که در بعضى رشته هاى علمى استاد علّامه حلّى بود، کتابى در مورد مذهب شیعه امامیّه نوشته بود ودر مجالس، آن را براى مردم مى خواند وآنها را گمراه مى کرد واز ترس آنکه نکند کسى از دانشمندان شیعه نوشته هاى آن را ردّ کنند کتاب را به کسى نمى داد که بنویسد وجناب شیخ همیشه در فکر طرح نقشه اى بود تا آن را بدست آورد ونوشته هاى آن را ردّ کند.

ناچار از محبّت بین استاد وشاگرد استفاده کرد واز او خواهش کرد تا آن کتاب را به او قرض بدهد. چون استاد سنّى نمى خواست که بلا فاصله دست ردّ بر سینه او بزند گفت: (من قسم خورده ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسى نگذارم). علّامه حلّى نیز آن مدّت زمان را غنیمت شمرد وکتاب را گرفت وبه خانه برد که در همان شب آن کتاب را تا جایى که ممکن است بازنویسى کند.

چون به نوشتن مشغول شد ونصفى از شب گذشت خوابش گرفت، ناگهان حضرت صاحب الامر (علیه السلام) ظاهر گشت وبه علّامه حلّى گفت: (کتاب را به من بده وتو بخواب). وقتى که شیخ از خواب بیدار شد دید که باز نویسى شده آن کتاب از کرامت صاحب الامر (علیه السلام) تمام شده است. در نقل دیگرى آمده است: علّامه حلّى کتابى از بعضى از دانشمندان خواست که نسخه بردارى کند. استاد سنّى آن کتاب را به علاّمه نداد چون آن کتاب مهمّى بود تا اینکه این اتّفاق افتاد که به او کتاب را داد به شرط آنکه یک شب بیشتر پیش او نماند ونسخه بردارى آن کتاب کمتر از یک سال نمى شد که انجام شود. پس علّامه حلّى کتاب را به منزل خودش آورد ودر همان شب شروع به نوشتن آن کرد، پس از اینکه چند صفحه نوشت خسته شد. ناگهان دید مردى که شبیه مردم حجاز است از در وارد شد وسلام کرد ونشست.

آن شخص گفت: (اى شیخ! تو این اوراق را مسطر بکش ومن مى نویسم). پس شیخ براى او مسطر مى کشید وآن شخص مى نوشت واز سرعت کتابت، مسطر به او نمى رسید. وقتى خروس هنگام صبح شروع به خواندن کرد کتاب تمام شده بود.  بعضى گفتند: چون شیخ خسته شد خوابید و وقتى بیدار شد کتاب نوشته ش

 

 

فتوای اشتباه شیخ مفید و عنایت غیبی

شخصی روستایی خدمت شیخ رسید و سؤال کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است؛ آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون بیاوریم و یا این که با آن حمل، او را دفن کنیم»؟ شیخ پاسخ داد: «با همان حمل او را دفن کنید»!

آن مرد برگشت. در میان راه دید سواری از پشت سر می‏تازد و می‏آید، چون نزدیک رسید، گفت: «ای مرد، شیخ فرموده است که شکم آن زن را پاره کرده و طفل را بیرون آورده و زن را دفن کنید». آن مرد چنین کرد.

بعد از مدتی، به خط سبز جواب نوشته شده بود که: «انت شیخی و معتمدی و الحق مع ولدی علم الهدی ؛ ای شیخ مفید! تو محل اطمینان منی؛ ولی حق با فرزندم علم الهدی (سید مرتضی) است»

پس از چندی ماجرا را برای شیخ نقل کردند. شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص صاحب الامر (عج) بوده است. حالا که در احکام شرعیه خطا می‏کنم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهم». لذا به خانه رفت و در خانه را بست و بیرون نیامد و پاسخ مراجعین را نمی‏داد.

تا اینکه از سوی حضرت ولی عصر(عج) توقیعی (نامه‏ای) برای شیخ بیرون آمد با این مضمون که: «وظیفه‏ی شماست که فتوا بدهید و وظیفه‏ی ماست که شما را حمایت کرده و نگذاریم که در خطا بیافتید». پس از این دستور، شیخ بار دیگر بر مسند فتوا نشست.

نقل شده است که در مدت 30 سال، 30 توقیع از ناحیه مقدس امام عصر(عج) برای شیخ مفید صادر شد و در عنوان توقیع نوشته بود: «للاخ الاعز السدید الشیخ المفید ؛ برای برادر گرامی و استوار، شیخ مفید».

 

 

 

 

 

 

 

اسلام تنها دینی است که در آن بطور گسترده از علم تجلیل شده و همواره مردم را به فراگیری از علم در هر شرایطی توجه می دهد..

 

سوال ) عامل توجه چگونه در مسیر رشد اخلاقی انسان را یاری می کند ؟

یکی از مهمترین امکانات و ابزارهای رشد اخلاقی توجه است . انسان غافل و بی توجه مانند انسانی است که الکل مصرف کرده و یا بر اثر موادی مانند آن  هوش خود را از دست داده ، چنین انسانی در دین اسلام تا زمان افاقه و بازگشت به روان سالم تکلیفی ندارد .

خداوند در قرآن کریم میفرماید : ولا تقربوا الصلاه و انتم سکاری

به نماز نایستید مادامی که حرفهای خود را نمی فهمید (توجه ندارید)

دانشمندان عامل توجه را چنین بیان می نمایند :

1-    تفکر : در اسلام یه موضوع تفکر که یکی از ابزارهای توجه است اهمیت زیادی داده شده است تا جایی که در قرآن کریم به طور مکرر انسان ها را به تفکر در آثار خلقت آسمان و زمین و درون خود انسان تآکید شده است.

                سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم افلا تبصرون

حضرت علی  (ع)میفرمایند :

تفکر الساعه خیر من عباده الثقلین (سبعین سنه )

2-    تداعی معانی : ذهن تلازم برقرار میکند و اغلب از یکی به دیگری منتقل میگردد.

مثال : یاد آوری تصاویرذهنی از مناظر یا مفاهیمی که قبلآ با آن مواجه شده ایم . صور،بد و خوب تصویر ذهنی چناچه بعد از سالیانی در ذهن ما تکرار شود تداعی معنی است.   

3-    موعظه : به مفهوم شنیدن سخن دیگران که درما آگاهیهای جدیدی ایجاد کند. موعظه ممکن است خیر خواهانه و یا غیر آن باشد .

امام سجاد (ع) میفرمایند :

ای انسان تو بسوی خیر میروی مادامی که واعظ درونی داشته باشی و برمحاسبه و مراقبه همت کن

4-    تذکر : یکی از اسباب و لوازم توجه می باشد که در انسان آگاهی را باز یاد آوری می کند. تذکر نوعی موعظه است

      در قرآن کریم تذکر به عنوان سودمند ترین سخن توجه شده است

                              و ذکر فان الذکری تنفع المومنین

همواره تذکر بده به راستی که تذکر برای مومنین سود بخش است.(سوره الذاریات آیه55)

5-    مشاهده : ازابزار های توجه و تذکر غیر مستقیم می باشد .و در بر انگیختن خاطرات ذهنی و احیای آنها تآثیر گذار است. مشاهده از گفتار بالاتر و تآثیر گذار تر می باشد.مانند داستان وضوگرفتن و تذکر دادن پیر مردی در حضور حسنین (ع).

        ازسوی دیگر امام صادق (ع) فرمودند: کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم

       همواره مردم را دعوت کنید به غیر از زبانهایتان ( یعنی به عمل خود )

6-    تجربه : یکی از مهمترین منابع توجه که از ابزارهای علمی محسوب میگردد تجربه است. التجربه الفوق العلم.

                            خداوند در سوره صف آیه 2 میفرمایند

                            یا ایها الذین آمنو لم تقولون مالا تفعلون

            ای کسانیکه ایمان آوردهاید چرا چیزی میگویید که به آن عمل نمی کنید

 

سوال ) آیا از دیدگاه قرآن کریم انسان برای رسیدن به مقاصد رشد اخلاقی باید نسبت به دنیا و مظاهر آن بی توجه باشد ؟

از دیدگاه اسلام سعادت دنیا و آخرت در پرتو عمل به مقررات دینی حاصل میگردد و اخلاق اسلامی اصالتآ در پی تحول معنوی انسان است. اخلاق اسلامی همواره به بهسازی و جامعه سازی اهتمام و توجه دارد.

خداوند در قر آن کریم در سوره (قصص ، آیه 77 ) میفرمایند

.....ولا تنس نصیبک من الدنیا ........

در میان آنچه را که خدا به تو عطا کرده است سهم و نصیب خود را پیدا کن

پیامبر اکرم (ص): الدنیا مزرعه الاخره

آیا سرمایه گذاری در حوزه اخلاق و کاربردی ساختن آن در جامعه می تواند نقش مهمی در سلامت اجتماعی جامعه و شهروندان داشته باشد؟ آثار و پیامد های آن کدام است؟

·        افزایش اعتماد و اطمینان در روابط اجتماعی شهروندان.

·        تقلیل محسوس جرائم و کاهش رشد جمعیت کیفری جامعه.

·        ایجاد امنیت اجتماعی.

·        سبب افزایش رشد فضائل اخلاقی .

·        سبب شکوفایی اقتصادی و برکت در معاملات.

·        سبب بازدارندگی فساد و ناهنجاریهای اجتماعی .

·        سبب باز اجتماعی شدن مجرمین .

·        باعث کاهش اختلافات ملی، مذهبی ، قومی ، قبیله ای و ....

·        سبب اصلاح نهاد های حاکمیتی و دولتمردان .

·        موجب رشد موقعیت فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی .

·        موجب رشد استعدادها ، خلاقیتها و آفرینش علمی، فرهنگی و هنری.

·        موجب کاهش تسهیلات ، مخاطرات و دغدغه های اجتماعی.

·        موجب افزایش همدلی ، همزبانی، هم افزایی جامعه و شهروندان .

·        باعث کاهش هزینه های نگهداری ، مراقبت اطلاعاتی و امنیتی .

·        سبب افزایش طول عمر جامعه و شهروندان .

·        سبب خوشنودی و رضایت پروردگار عالم.

آثارو برکات روانی اخلاق کدام است ؟

کاربرد اخلاق در جامعه سبب تآثیر در رفتارهای روحی و روانی جامعه میگردد. بطوریکه زندگی را گوارا و ارزشمند سازد. این آثار و برکات و تغییر رفتارفردی و اجتماعی باید در سه حوزه ی ذیل ظهور و بروز نماید

الف ) اخلاق بندگی ( رابطه آدم با خدا).

ب) اخلاق فردی ( رابطه فرد با خود )

ج) اخلاق اجتماعی ( رابطه فرد با اجتماع )

 

از جمله این آثار و برکات روانی میتوان به :

1-آرامش : وجود چنین فردی مملو از آرامش و سکینت بوده و از پریشانی و اظطراب رهایی میشود.

2- موفقیت : آراستگان به اخلاق توانمندیهایی را بدست می آورند که مرهون موفقیت پی در پی است.

3- امیدواری : ایمنی از پوچی و احساس سرگردانی سبب رشد شخصیت اخلاقی می گردد و افراد امیدوار ، قلبی سرشار از امید و موفقیت دارند.

4- شادکامی : از آنجا که دلبستگی شدید به دنیا ندارند هیچگاه بر خود سخت نمیگیرند لذا در همه حال شادکام بوده و در زندگی آن چه را که از دست بدهند یا بدست بیاورند غمگین نمی شوند و کارهای خود را تمامی حالات به خدا میسپارند.

( و افوض امر الی اله ان اله بصیر بالعباد ).

5- زیبایی : بازتاب تناسب و هماهنگی مادی و معنوی وجود آدمی است.

6- لذت : حالتی که در اثر تآ ثیر بر آورده شدن نیاز ها به انسان دست می دهد.

7- خلاقیت : کشف حقایق جدید و انجام کارهای بی سابقه ضرفیتی می خواهد که فقط اخلاق میتواند آن را ایجاد کند.

8- محبوبیت : کانون و مرکز اصلی محبوبیت خدا و ارتباط با اوست هر کس در رفتار فردی و اجتماعی با بندگان خدا محبت کند مورد محبت خدا قرار می گیرد.(  خداوند متعال در دو آیه ، سوره های  مریم آیه 19 و سوره آل عمران آیه 32اشاره فرمودند).

9- توانمندی : انسانی که بر خودسازی اخلاقی در اثر مجاهدی نفس و دور کردن رذایل اخلاقی و اصلاح نقاط ضعف خود می پردازد نه تنها به صلابت و انضباط شخصی پیدا میکندبلکه این صلابت و انظباط سه دستاورد هم با خود به همراه دارد از جمله اینکه :

الف ) رابطه اش با خداوند محکم میگردد.

ب ) دستیابی به اهدافش آسان تر یا راحت تر  می گردد.

ج ) پیوسته مشمول لطف و امداد خداوند قرار میگیرد.( سوره قصص –موسی بن عمران ).

دانش خانواده و جمعیت (جمعی از نویسندگان) فصل چهارم- ایمن سازی خانواده

1-چندموردازمشکلات خانواده امروزی رابنویسید؟

1-گسترش روابط جنسی لذت گر ا  .

2-افزایش میزان هم خانگی مشترک .

3-افزایش آماروالدین مجرد.

4-گسترش هم جنس گرایی وبی پرده تر شدن این نوع رابطه.

5-فرزندسالاری

 6-تغییرنقشهای اعضای خانواده

 7-کاهش اقتداردینی

 8 -افزایش سالمندان تنها

9-افزایش قابل ملاحظه طلاق

10-افزایش آمارخانواده های مبتنی برروابط ناتنی

11-کاهش تعداداعضای خانواده.

2- خانواده هسته ای چه نوع خانواده ای است ؟

خانواده ای که از دو نسل والدین و فرزندان تشکیل شده است

3- صنعتی وشهری شدن چه مشکلاتی رابرای خانواده هابوجودمی آورد؟

1-افزایش سن ازدواج ومجردزیستن

 2-افزایش اختلافهای خانوادگی

 3-ضعف در کارآمدی خانواده.

3- فلسفه جواز تعددزوجات برای مردان چیست؟

1-تعداد زنان همواره بیش ازمردان است2-براثرحوادث مانندجنگ مردان زیادی کشته

میشوند3-موقعیتهایی مانندبارداری و...محدودیت های فراوانی رابه وجود می آورند.

4-اسلام بنایش برعدم سختگیری درزندگی است وخداوند دوست دارد بندگانش از

نعمتهای خلق شده استفاده کنند5-غریزه جنسی درمردان تهاجمی است ودر زنان

انفعالی6-دربسیاری از مواقع تعددزوجات برای زن اول منافع فراوانی دارد یعنی علاوه

براینکه شوهر اورااز آلوده شدن به گناه حفظ میشود ازتحمل خواسته های مردبه زن اول

جلوگیری می کند.

4- عوامل تضعیف خانواده رانام ببرید؟

الف)عوامل شناختی:1-فقدان اطلاعات موردنیاز2-انحرافات شناختی3-ضعف سواد

رسانه ای

ب)عوامل رفتاری:1-خودبرتربینی یا خود محوری (تکبر)2-ارتباط کلامی نامناسب 3-عدم ارضای نیازهای جنسی

4-رفتارهای اقتصادی نامناسب 5-اعتیاد.

5- برخی از انحرافات شناختی که باعث تضعیف خانواده می شود را ذکر کنید؟

1-      نسبی گرایی در ارزشهای اخلاقی خانوادگی

2-      اولویت حقوق نسبت به تکالیف

3-      اعتقاد به خرافات

6- علل وعوامل طلاق رابنویسید؟

1-طلاق درایران:عوامل فرهنگی اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل اخلاقی. عوامل روان شناختی، عوامل جنسی

2-طلاق درجهان:تغییرارزشها،تغییرنگرش نسبت به ازدواج، تغییر ساختار خانواده

 

7- پیامدهای طلاق را نام ببرید؟

پیامدهای فردی: 1-کاهش شدیداعتمادبه نفس2-افسردگی3-عصبانیت و ...

پیامدهای خانوادگی: 1-کاهش ضریب امنیت و اقبال اطرافیان2 – عدم توانایی فرد در مدیریت روابط با همسر 3-مشکلات عاطفی فرزندان و ...

پیامدهای اجتماعی:1- کاهش انسجام و یکپارچگی خانواده 2- تعادل روحی نیروی انسانی را در تولید و خدمات برهم می زند  3-موجب افزایش آسیب های اجتماعی از قبیل اعتیاد به مواد مخدر ،الکل می شود 4- موجب افزایش خودکشی  و ...

 

 

 

 

 

 

 

 

8- تدابیری که برای کاهش طلاق اندیشیده شده است را بیان کنید ؟ (یا) راهکارهای کاهش طلاق را ذکر کنید؟

1-پیشگیری از ایجاد اختلاف بین زن و شوهر

2-گذشت خردمندانه برای پیشگیری از فروپاشی خانواده

3- محدودیت زمانی خاص برای طلاق

4- لزوم حضور دو شاهد عادل

5-لزوم حضور در مرکز مشاوره

6-وساطت داوران

7- توجه به مشکلات فرزندان

8- توجه به پیامدهای اقتصادی طلاق

9-ایجاد زمیته آشتی مجدد

 

 

9- رایج ترین شیوه ترمیم خانواده های آسیب دیده از طلاق را بیان کنید؟

1-       تقویت فضایل اخلاقی  

2-      پذیرش موقعیت جدید

3-      تقویت پیوند های اجتماعی

4-      توجه به نیاز های فرزندان پس از طلاق

5-      تقویت نقش پدر پس از طلاق

6-      ازدواج مجدد

10- راه های ایمن سازی خانوادهها از آسیب ها چیست ؟

      1- -آموزش همسران

     2-ارزسابی مستمر روابط خانوادگی

     3-پرهیز از بدگمانی و سوء ظن

     4-مواجهه صحیح با عیوب همسر

5مدیریت خشم و غضب

6  --کسب مهارت حل مسئله

11- پایان زندگی زناشویی به چند طریق است؟

قهری مثل مرگ و ارادی مثل فسخ نکاح یا طلاق

12- فسخ به چه معناست و فسخ نکاح به چه طریق ایجاد میشود؟

فسخ به معنای اختیار به هم زدن عقد است. در فسخ نکاح مقدمات طلاق و نیز وقوع صیغه طلاق لازم نیست،هر چند مطابق قانون ،طرفین باید به دادگاه مراجعه  و فسخ نکاح را ثبت کنند.حق فسخ نکاح یا به دلیل عیوبی که در زن و مرد قبل از عقد وجود دارد ایجاد میشود و یا به دلیل فریب در نکاح تحقق می یابد.

13- طلاق یعنی چه ؟ انواع آن را توضیح دهید؟

طلاق یعنی جدا شدن زن از مرد ، رها شدن از قید نکاح و رهایی از زناشویی که ممکن است به در خواست مرد یا زن باشد.این درخواست به دادگاه خانواده ارائه میشود و دادگاه به درخواست  مردپس از تحقیق و رعایت شرایط قانونی  رسیدگی می کند.همچنین با توجه به ماده 1119 قانون مدنی ، به درخواست طلاق از سوی زن در صورت وجود شرایط قانونی رسیدگی می شود.

طلاق رجعی ، طلاقی که به در خواست مرد باشد (یعنی در ایام عده(سه ماه) شوهر میتواند رجوع کند،زن باید در منزل شوهر در تمام مدت سه ماه سکونت داشته باشد،مگر آنکه ترس از ضرر جانی یا مالی یا حیثیتی داشته باشد).در این ایام مرد با کلام یا رفتار خود ، تمایلی برای رابطه همسری داشته باشد آن دو بدون نیاز به عقد ازدواج مجدد ، دوباره زن و شوهر خواهند شد.

طلاق خلع ، طلاق از طرف زن و به سبب کراهت او باشد . شوهر دیگر نمیتواند رجوع کند و در مقابل ،زن تمام یا بخشی از مهر خود را می بخشد.

دانش خانواده و جمعیت(جمعی از نویسندگان) فصل سوم(تحکیم خانواده)

1-عوامل تحکیم خانواده رانام ببرید؟(توضیح دو مورد)؟

1-دینداری2-همدلی3-ارضای نیازهای جنسی4- مدیریت اقتصادی خانواده  محبت به اعضای خانواده

5- محبت به اعضای خانواده 6- مشخص ومتعادل نمودن انتظارها7-مشورت وکسب توافق درخانواده

8- رازداری:( روابط زن و شوهر از تمامی روابط انسانی صمیمانه تر و نزدیکتر است.اقتضا میکند هر یک حافظ اسرار همسر خود و مسائل خانوادگی باشد چرا که خداوند در سوره بقره آیه 187 زن و شوهر را لباس یکدیگر معرفی کرده است) 9 - عفووگذشت:( شرط اصلی استمرار و استحکام پیوند زناشویی و بقای خانواده است پس باید از خطاهای یکدیگر بگذرند و کاستی های همدیگر را صبورانه تحمل کنند)

 2-پیامدهای دینداری رابنویسید؟ ( یا) چگونگی تآثیر گذاری دین داری بر استحکام خانواده بر شمارید ؟

1-معنادار کردن زندگی2-تقویت بردباری3-هماهنگی زن وشوهر نسبت به حقوق و

وظایف همسران4-توجه به نظارت دائمی خداوندوپرهیزازستم به همسر5-رعایت

واجباتی که به استحکام خانواده می انجامد(پرهیزازغیبت همسر،تهمت به او)

6-رعایت فضائل اخلاقی موثردرتحکیم خانواده7-تقویت خلاقیت درمواجهه بامسائل

خانوادگی.

 3-همدلی را تعریف کرده و روایاتی که بر لزوم همدلی همسران تآکید شده است بیان کنید؟

همدلی به معنای توانمندی درک همسر و برخورد مناسب و تآیید نظر های  اوست.

همدلی در حقیقت همیاری با همسر برای گذراندن موفق یک مرحله است

حضرت محمد(ص) میفرماید: شفقت زن نسبن به شوهر و لطف به او را ارزشی اخلاقی برای زنان برشمرده .

همچنین: بهترین مردان کسی است که پناه همسرش باشد تا همسرش به دیگری پناه نبرد

امام سجاد(ع) میفرمایند: همسر را مایه آرامش و انس مهرفی نموده و حق همسر را مصابحت نیکو با او دانسته

همچنین : زن و شوهر خوب کسی است که اهل وفاق و همدلی با همسر خویش باشد.

 

 

 

 4- پیامدهای همدلی رابنویسید؟

1-پیشگیری ازقضاوتهای عجولانه2-جلب اعتمادهمسر3-شناخت بهترهمسر

4-امنیت روان وآرامش همسران5-ایجادصمیمیت بیشترباهمسر6-خشنودی خدا

7-بهره مندی ازنعمتهای بهشتی

 5- فواید همسری که با او همدلی شده است را بیان کنید ؟ ( سه مورد است)؟

اعتماد به نفس او افزایش می یابد -  در مواجهه با مشکلات توانمند تر است – روابط او با همسرش بهبود می یابد.

 6- پیامدهای ارضای نیازهای جنسی رابنویسید؟

1-لذت بخشی به زندگی2-تقویت سلامت جسم3-آرامش روان4-رشدشخصیت

5-حفظ ایمان ازدستبردشیطان.

 7- چه نکاتی درباره روابط جنسی زن و شوهر باید رعایت شود ؟

پس از هر بار رابطه باید غسل جنابت کرد. – رابطه زناشویی در حال روزه و احرام سفر حج و ...حرام و کفاره

دارد.- استفاده از داروهای محرک با مشورت پزشک باشد. سرد مزاجی که اغلب جنبه ی روانی دارد

 8- اثرات ابراز محبت خانواده به یکدیگر را بیان کنید؟(5 مورد)

ا- دلگرمی تمام اعضای خانواده

2- بهره مندی فرزندان از چتر حمایتی خانواده

3- دلگرمی به کسب و کار و معاش خانواده

4-شکوفایی استعدادها و توانمندی اعضای خانواده

5- لذت زندگی و ارتباط با دیگران

 

 9- مهارتهای تحکیم خانواده رانام ببرید؟

1-اظهار محبت2-ارتباط کلامی مناسب3-روابط زناشویی مطلوب4-کسب درآمدو مدیریت

مصرف.

 

 10- چند مورد در ارتباط کلامی مناسب همسران (مهارت خوب سخن گفتن و خوب شنیدن)را اشاره نمایید؟

-          در کلام از همسر خود تمجید وبه او احترام بگذارید و در مواقعی که مشغول کار هستید ، کار را رها و به صحبتهای او گوش دهید.

-          هنگام حرف زدن همسر با تکان دادن سر و یا سوالاتی پیرامون مطالب گفته شده نشان دهید که به سخنان او گوش می دهید همدلی نمایید از جبهه گیری و سرزنش همسر و تجسس در اموری که مطرح میکند و قضاوت سطحی و عجولانه نداشته باشید که مانع همدلی و ارتباط کلامی است.

-          هنگام صحبت کردن با همسر ابراز خستگی ، بی حوصلگی و ...نکنید و صبور ،علاقه مند و مشتاق باشید.جهت تآثی گذاری در هنگام گفتگو از کلمات زیبا ،ملایم و دوستانه استفاده شود.

-          تکرار نظر خود در مورد موضوعی به همسر در صورت لزوم و اجتناب از عباراتی مانند صدبار گفتم و ...

-          از طرف همسر خود صحبت نکنید مانند عبارت تو فکر می کنی من ...ولی در عوض درباره افکار و احساساتش سوال کنید مانند تو در مورد ...چی فکر می کنی

-          در سخن گفتن از توهین ،تحقیر ،کنایه و تهمت بپرهیزید

-          در هنگام گفتگو دچار  مشکل عاطفی و  یا هیجان شدید از ادامه صحبت صرف نظر و آن را به فرصت مناسب دیگری واگذار کنید.

-          هنگام نگرانی ،اضطراب و یا غمگین هستیدممکن است حرفها و یا کار های همسرتان را منفی دریافت کنید و واکنش منفی بروز دهید . ضمن احساس آرامش فرد است که درک احساسات از سوی همسر افزایش مییابد

 

11- عوامل تقویت کارکردهای خانواده رانام ببرید؟

1-رعایت حدود ومرزها درخانواده2-تامین نیازهای عاطفی همسران،فرزندان ووالدین

3-فرزندآوری4-تقویت نقش تربیتی خانواده

    12-  رابطه اعضای خانواده و در نتیجه نقش های آنها را برشمارید؟

·         زن و شوهر

·         فرزندان و پدر و مادر

·         همسران و بستگان آن دو

13- رابطه زن و شوهر به لحاظ نقش را مختصر توضیح دهید؟

در اسلام متناسب تفاوت ها نقش متفاوت برای زن و مرد تعیین نموده .مسئولیت تآمین مخارج ،انجام کارهای سخت و سنگین ،مدیریت ،مراقبت و حمایت همسر برای مردان و ایجاد محبت و گسترش عواطف و رفع کدورت ها در خانواده ،آراستگی ظاهری برای جذب همسرو رابطه معقول با یکدیگر برای زن متصور است.

 14- در احکام فقهی اسلام تفاوت نقش ها در روابط زن و شوهر چیست؟

در قالب وجوب پرداخت نفقه برای مرد و وجوب تمکین برای زن ذکر شده است

 15 - نتیجه پذیرش نقش های متمایز زن و مرد را بیان کنید؟

1-      همنوایی اعتقاد ، گرایش و عمل با طبیعت و فطرت ،باعث نشاط و رضایت مندی  و برآیند تعادل میان درون و برون،ذهن و قلب است.

2-      در حیات خانوادگی به تعادل کار آمدی خانواده و محل پرورش انسان های متعالی می انجامد.

 

 16- نتایج تحقیقات در ماهیت روابط میان فردی هر شخص (در تعامل میان مادر و نوزاد) را بیان کنید؟

اگر میزان تماس بدنی ،دیداری و کلامی ، آگاهی و پاسخ دهی مادر به نیازهای کودک کافی باشد، او دارای الگوی دلبستگی بخش می شود که با آینده فرد از قبیل عواطف مثبت ، همدلی ،عزت نفس بالا و تعامل های بدون تعارض با همسالان و بزرگسالان مرتبط می گردد. اسلام به تناسب این نقش عبارتی مانند ««بهشت زیر پای مادران است»» سخصیتی والا از ایفای نفش مادری ارائه نموده است.

17-  به اختصارنقش والدین و فرزندان در خانواده بیان کنید؟

وظیفه پدر و مادر = مراقبت ،حمایت و تربیت فرزند است.

وظیفه پدر = علاوه بر مراقبت ،حمایت و تربیت فرزند ، تآمین معاش فرزند است.

وظیفه فرزند = احترام به والدین و اطاعت از دستورات مشروع آنها و رسیدگی به آنان در ایام سالمندی است.

 18- از نظر اسلام اثرات ارتباط با بستگان (صله رحم)  را بگویید ؟

سبب نزدیکی فرد به خدا .

پاداش آن سریعتر از پاداش هر عمل خیر دیگری است.

پیشگیری از بروز بلایا و مرگ ناخوشایند .

نیکو شدن اخلاق فرد ی.

دانش خانواده و جمعیت(جمعی از نویسندگان) فصل دوم(حقوق،مسئولیت و تعالی خانواده)

دانش خانواده و جمعیت(جمعی از نویسندگان)

فصل دوم(حقوق،مسئولیت و تعالی خانواده)

1-اصول حاکم بر خانواده را ذکر نمایید؟

الف) اصول ناظر بر روابط اعضای خانواده

ب) اصول ناظر به ماهیت جمعی خانواده

2-اصول ناظر بر روابط اعضای خانواده چند قسم است ؟ (5 قسم)

·         اصل مکمل بودن: زن و مرد مکمل یکدیگر هستند. با مراعات این اصل اگر کوتاهی و یا نقصی در منش و شخصیت و نوع ارتباطات رفتاری و عاطفی مشاهده گردد با صبر و شکیبایی اصل تفاوت و مکمل بودن به اصلاح و تکمیل شخصیت یکدیگرپرداخته تا از زندگی بهتر بهرمند گردند .

·         اصل تعاون : همکاری و تعاون از اصول مهم حاکم بر خانواده است.این همکاری گاهی درون خانوادگی یا برون خانوادگی است.با چنین اصلی زنان با ایثار و قناعت و تحمل مشکلات زندگی و مردان با یاری رسانی به همسرذر زندگی مشترک تجلی پیدا میکند.

·         اصل مودت : حس خودخواهی انسان در خانواده را به حس دگر خواهی تبدیل میشود که ریشه آن دو عنصر مودت و رحمت است که هر یک تصویر زیبایی از خانواده را به نمایش می گذاردو خداوند با ایجاد آن بین زوجین ، تحکیم و تقویت رابطه عاطفی آنان را وسیله آسایش و آرامش یکدیگر قرار داده است.

·         اصل معاشرت به معروف: محیط خانواده ، فضای ویژه ای است و ظابطه ی رفتاری مناسب را می طلبد. برای همسران به معنای معاشرت شایسته و رفتار انسانی مناسب با زنان و برای مردان به واسطه نقش مدیریتی در خانواده نیازمند احترام و حفظ جایگاه و منزلت خود در خانه هستند تا نظام خانواده را با پایداری و ثبات به اهداف خود برسانند.

·         اصل تناسب حق و مسئولیت: خداوند نظام حقوق خانواده را عادلانه و حکیمانه تعیین کرده است یعنی قواعد حاکم بر روابط خانوادگی را گاه متضمن حق ها و گاه بیان کننده مسئولیتها و تکالیف با تناسب حق و مسئولیت بر قرار نموده است.

3-  اصول ناظر به ماهیت جمعی خانواده چند قسم است ؟(6)

·         اصل قداست: خانواده در اسلام دارای یک ارزش بنیادین در جهت کمال انسانی است.چنین قداستی زمانی پدیدار میگردد که عقد و نکاح به عنوان پیوند دهنده زن و مردکه مورد تآیید و توصیه الهی استبرقرار می گرددو.یکی شدن نه صرفآ لذت گرایی ، خود خواهی بلکه موجب تعالی معنوی و شکوفایی جسمی ، روحی و اخلاقی را موجب می شود.

·         اصل استحکام : روح حاکم بر خانواده ، کمک و همیاری و اصل در در آن ، بقا و دوام است.تلاش زوجین باید در جهت استحکام خانواده باشد و ناملایمات و کاستی های طرفین آن را متزلزل نساخته .

·         اصل وحدت : بر اساس نظام حقوقی اسلام ، دین عنصر سعادت و نظم دهنده به زندگی انسان است.وحدت در دین شرط شروع زندگی است یعنی زن مسلمان نمی نواند با مرد غیر مسلمان ازدواج کند و یا زن و شوهری که یکی از آنان دین خود را از اسلام  به غیر اسلام تغییر دهد ازدواج انان فسخ می شود.پس علاوه بر حاکمیت قانون واحد در خانواده حفظ کرامت اعضای خانواده برای اداره ان نظام مدیریتی واحدی خانواده پیش بینی شده و یکی از امتیازات نظام حقوقی اسلام است.

·         اصل مراعات حریم خصوصی: خلوتگاه انسان که هیچ کس بدون مجوز ، حق ورود به آن را ندارد.در این حریم شخص باید ایمن بماند بدون نگرانی. این اصل در درون خانه نیز باید برای اعضاء خانواده مورد احترام باشد .روابط زن و شوهر خاص است و نسبت به دیگران از جمله فرزندان حریم محسوب می شود.

·         اصل رعایت مصالح کودک : اصل حمایت از فرزند برای پدر و مادر مسئولیت ایجاد می کند از جمله به دنیا آوردن کودک مشروع و سالم و تربیت صحیح.

·         اصل حمایت : این اصل دو قسم است حمایت  درون خانواده با حمایت اقتصادی و غیر اقتصادی و حمایت بیرون خانواده  که توسط دولت در چارچوب اختیارات با رعایت مصلحت نهاد خانواده اعمال می کند.

 

4-      حقوق  و تکالیف اعضای خانوده چند قسم است ؟

الف ) حقوق و مسئولیت های مالی همسران در خانواده .

ب ) حقوق و مسئولیت های غیر مالی همسران در خانواده

 

5- حقوق و مسئولیت های مالی همسران در خانواده به چه صورتی است ؟ شامل دو بخش است:

بخش اول: آزادی اقتصادی همسران در خانواده و بیرون خانواده

بخش دوم: حقوق و مسئولیت های اقتصادی از جمله نفقه (زوجه و بستگان) ، مهریه و ارث می باشد.

 

6- حقوق و مسئولیت های غیر مالی همسران در خانواده به چه صورتی است ؟ شامل دو بخش است:

بخش اول : حقوق و مسئولیت های مشترک که شامل 1- حسن معاشرت 2- اسکان مشترک 3- وفاداری 4- مشارکت و همکاری در امور خانواده 5- حضانت و تربیت فرزندان.

بخش دوم : حقوق و مسئولیت های اختصاصی مردان که شامل 1-مدیریت خانواده 2- تمکین زوجه 3-ولایت بر فرزندان

7-برخی فضایل اخلاقی و معنوی خانواده را بیان کنید ؟

·         توجه به حضور خداوند در زندگی.

·         شناخت معصومین(ع) و عمل به سیره ی آنان

·         شناخت رذائل و فضائل اخلاقی. 

7- وضعیت اشتغال زنان طبق قوانین اسلام و قانون مدنی به چه صورت می باشد ؟

-          ممنوعیت ارجاع کار های سخت و زیان آور و خطر ناک به زنان و مزد مساوی برای انجام کار مساوی (قانون کار).

-          شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که با مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن مناقات داشته باشد منع کند(ماده 1117 قانون مدنی).

-          زن در اشتغال خود با مردان نامحرم روابط غیر متعارف و یا دائم در معرض نگاه های الوده مردان باشد.دادگاه به درخواست شوهر می تواند زن را از کار منع کند 

8-نفقه زوجه یعنی چه ؟

مخارجی که شوهر باید به همسر خود بپردازد.

9- نفقه اقارب یعنی چه ؟

انفاقی که شخص باید در حال نیازمندی والدین و فرزندان بپردازد تا صرف فرزندان صغیر یا فقیر و یا پدر و مادر نیاز مند او شود. نفقه اولاد بر عهده پدر است .پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به عهده اجداد پدر است با رعایت نزدیکترین فرد .در صورت نبود پدر و اجداد پدری یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است.

10- مهریه چیست ؟ عطیه و بخشش است که مرد هنگام ازدواج به همسر خود می پردازد.

11- آثار روان شناختی مهریه در مردان را بیان کنید ؟

الف ) هزینه نمودن برای کسی که به علاقه مند و دوستش دارد.

ب)تآثیر مهریه ، سرمایه گذاری عاطفی و مادی گسترده

12-توصیه اخلاقی در مورد مهریه به بیان حضرت علی (ع) را ذکر کنید ؟

«مهریه  را زیاد قرار ندهید ، زیرا سبب دشمنی می شود»

13- ارث زن بر اساس نظام مالی خانواده در اسلام به چه صورت است ؟

زن همانند مرد حق ارث دارد البته در میزان ارث تفاوت وجود دارد یعنی سهم ارث زن نصف سهمی است که مرد می برد.شوهر می تواند از طریق وصیت بخشی از اموال خود را در صورتی که لازم بداند به زن ببخشد.

14- در اصطلاح حقوقی حضانت به چه معناست ؟

قدرتی برای نگهداری و تربیت اطفال که به پدر و مادر اعطا شده است و قانون گذار طبق نظام خلقت ، وظیفه حفاضت جسمی و روحی فرزند را به والدین سپرده و آن را حق و تکلیف ایشان دانسته تا نگهداری و تربیت کودک تضمین و تامین گردد.

15- موارد انحطاط اخلاقی پدر و مادر طبق قانون چیست ؟

اعتیاد، فساد اخلاقی ، بیماری روانی ، سوء استفاه ار اطفال ، ضرب و جرح غیر متعارف

16- همسران برای رشد و تعالی یکدیگر چه اقداماتی می توانند انجام دهند ؟

-          ایجاد آگاهی از خیر و شر در محیط خانواده و اجتماع

-          صبر و راست گویی

-          احترام متقابل

-          مدارا با یکدیگر

-          دلسوزی و مهربانی نسبت به یکدیگر

-          عدم استفاده از برنامه های مبتذل رسانه ای دیداری و شنیداری

-          رفت و آمد با افراد اهل گناه

-          داشتن یک برنامه جمعی مانند مطالعه دسته جمعی و یا بازگویی مطالب علمی مفید در جمع خانواده

-          شرکت جمعی در مراسم مذهبی

-          همکاری و فعالیت های خیر خواهانه

-          ایجاد ارتباط خانوادگی با خانواده های با ایمان و درستکار

-          انتقال تجربه های سازنده و مفید