سوالات عمومی جامعه شناسی فرهنگی ونظریه ها ی جامعه شناسی
استاد رستمی
جامعه شناسی بعنوان یک رشته علمی مشخص در جستجوی شناخت انسانها همانند یک انسان اجتماعی است و
مسائلی از قبیل اجتماعات انسانی و تطابق با آنها ، آداب و رسوم و نهادها ، الگوهای ثابت و دگرگونیهای اجتماعی را
مورد بررسی قرار می دهد .
عبارتند از مو قعیت ها ، رابطه ها یا واقعیاتی که بتوانند بنحوی یک یا چند جنبه از جنبه های مختلف حیات اجتماعی
را عرضه بدارند
خارجی بودن – جبری بودن – عمومیت داشتن
دورکیم در این مورد می نویسد : پدیده جمعی حالتی گروهی است که بر همه افراد تحمیل می شود و در همه بنحو
مکرر به چشم می خورد . چون در کل است در جزء نیز هست نه اینکه چون در اجزاء هست در کل هم یافت می شود
پیوندی است که میان پیچیدگی ، وسعت دامنه و غیر قابل پیش بینی بودن عواقب برخی از آنها وجود دارد
یکی از مفاهیم بنیادی ، وسیع و در عین حال مبهم جامعه شناسی است که کاربرد آن از حوزه بررسی این رشته نیز
فراترمیرود در مفهوم گسترده کلمه جامعه به معنای اجتماعی از انسانها ، نباتات و حیوانات را شامل می شود
-7 نظر ارسطو در خصوص جامعه چیست ؟
در نظر ارسطو جامعه در حکم موجود زنده ای است که تحت تاثیر قوانین ولادت و مرگ قرار دارد
فرهنگ مادى و معنوى هرچند به ظاهر ممکن است مشخص نباشد. اما این پیوند و تأثیرات متقابل را با
اندک دقتى مى توان دریافت. مانند مسجد که نمودى او فرهنگ معنوى دین اسلام است یا کلیسا یا معمارى
به سبک 'گوتیک' . 'کارل گوستا و یونگ' از دیدگاه روانشناسى به این موضوع توجه داشته است.
به این نکته اشاره دارد که زندگی انسان از زندگی حیوان متمایز است ( تنوع احتیاجات انسان در مقابل وحدت
احتیاجات حیوان ) و به علت تفاوت قابلیتهای افراد ( تقسیم کار ) افراد انسانی ناگزیر از برقراری نوعی تعاون میان
یکدیگر هستند
وی اظهار می دارد که افراد جامعه انسانی بر اثر آداب و رسوم با یکدیگر مربوط می شوند این آداب و رسوم به عادات
مبدل می شود و عادات سبب یکسانی رفتار می شود
-10 از نظر آگوست کنت جامعه شامل چه افرادی می شود ؟
جامعه شامل کلیه افراد زنده و مرده ای است که در فکر و ذهن نسلهای بعدی موثر بوده اند
جامعه بیش از تمام موجودات استعداد ترقی و پیشرفت دارد و عقیده داشت که نهاد های اجتماعی در حقیقت وظیفه
برقراری نظم در جامعه را بر عهده دارند
نظریه اسپنسر را فارابی به شکل دیگری بیان می کند او معتقد است ضرورت طبیعی عامل تشکیل جامعه است و آن را
به موجود زنده ای تشبیه می کند و همانگونه که هریک از اعضاء بدن دارای وظیفه خاصی هستند اعضاء جامعه هم
عهده دار نقش های مشخص هستند
جامعه را دسته ای از مردم تعریف می کند که با همکاری و تعاون با یکدیگر زندگی می کنند
جامعه را دسته ای از مردم تعریف می کند که به خاطر نیل به هدف عام المنفعه ای با همکاری و تعاون با هم زندگی
می کنند
جامعه عبارتست از نظام روابط اجتماعی که در آن و بوسیله آن زندگی می کنیم
جامعه را جمعی از موجودات انسانی می داند که تحت تاثیر ارتباطات مشترک زندگی می کنند
جامعه را دسته هایی از افراد می دانندکه به اشتراک زندگی کرده وکوشش دارند با هم به تامین وسایل زندگی پرداخته
و ادامه نسل دهند
3 الگو الف ) جامعه گروهی از افراد است که به شیوه ای کم و بیش منظم و سازمان یافته اند ب ) جامعه بزرگترین
گروهی است که فرد به آ ن تعلق دارد ج ) جامعه در حکم نظامی از روابط اجتماعی برقرار میان افراد جامعه است
روابط میان افراد بر اثر نیازمندیها و مناسبات گوناگون انسانی صورت می گیرد
جامعه انسانی شامل عده قابل ملاحظه ای از انسانهاست که دارای سازمانها و تاسیسات خاصی هستند ، امور و مسایل
مشترک دارندو انواعی از رابطه ها آنها را با هم پیوند می دهد
وقتی عده ای بنا به هدف و قصد خاصی گرد هم جمع می شوند و روابط موجود درمیان آنها مشخص باشد در این
حالت جامعه ایجاد شده است
جامعه تمامی افراد را همچون یک سازمان عظیم حیات در بر می گیرد – استمراری که درجامعه مطرح است از سطح
فردی در
می گذرد افراد در جامعه ای که باید با آن تطابق یا بند بدنیا می آیند و پس از چندی از میان می روند این جریان
دائمی است – هر جامعه ای دارایب استقلال عملی در کارکردها و ایفای نقش هاست – در هر جامعه برخی تفاوتهای
داخلی از نظر روابط ، وظایف و نقش ها وجود دارد – مشارکت کم و بیش فعال و ارادی افراد برای آنها اساسا هو
شیارانه درک شده است
مولف قابوس نامه اشاره می کرد که انسان را غذا و جامه و منزل و همسر باید
نظام ارتباطی یکی از اولین ضروریات کارکرد جامعه هاست اعم از جوامع حیوانی یا انسانی
نظام ارتباطی – نظام تولید نظام توزیع – نظام جایگزینی – نظام نظارت اجتماعی
از 2 دیدگاه بدنی و روانی – برای زنده ماندن و سالم بودن انسان از نظر بدنی باید شرایط خاصی را رعایت کند
تمایل به کسب تجربیات جدید – تمایل به تامین – جلب توجه و تایید به دیگران – ابراز و جلب محبت
همزیستی و همکاری با دیگران – حفظ موجودیت و شخصیت فردی – محرک جنسی
تمامی شرایط طبیعی و اجتماعی و فرهنگی است که می تواند بر زیست فرد یا گروه موثر واقع شود
در مفهوم خاص که مورد نظر ما می باشد کلمه محیط برای مجزا کردن عوامل طبیعی از عوامل اجتماعی – فرهنگی
به کار می رود
وی می گفت که شرایط طبیعی در خصوصیات روانی ، جسمی و اجتماعی انسان موثر است به اعتقاد وی ساکنان
نواحی سرد بلغمی مزاج ، کم عاطفه و احساس ، کم شهوت و بی باک هستند و از نظر جسمی قویتر و دلیرترند در
مقابل مردم نواحی گرمسیر شهوت ران ، حساس ، جاه طلب و حریص بوده و از نظر جسمانی لاغر تر هستند
عامل تعیین کننده اقلیما تنها درجه حرارات نیست بلکه مجموعه است مرکب از عوامل رطوبت ، ارتفاع با دو ماهیت
خاک
این نکته را بشر از خیلی سال پیش می دانست نور خورشید دارای اشعه ماوراء بنفش است که اگر مقدار آن افزایش
یابد سلولها را ازمیان می برد و ایجاد سوختگی می کند اما اگر مقدار کم آن برای ارگانیسم ضروری است چرا که
را امکان پذیر می سازد این عمل از نظر متابولیسم و تغییر و تبدیلات کلسیم ضرورت D ترکیب شیمیایی ویتامین
دارد
آب آبادانی است – آب به آبادانی می رود – آب داند که آبادانی کجاست – آب در دست یزید افتاده
اساسی ترین وسیله حمل و نقل در میان اسکیمو ها بویژه آن گروههایی که هنوز در انقیاد طبیعت زندگی می کنند با
توجه به پوشیده بودن زمین از یخ و برف سورتمه است که از استخوانهای حیوانات ساخته می شود و چند سگ تنومند
با سرعتی حدود 40 کیلومتر آن را به حرکت در می آورند
مرفولوژی اجتماعی اساسا متکی به مظاهر حیات جمعی است و اگر توجه خاصی به مظاهر مادی دارد علت آن است که
در وراء آن بتواند گوشه ای از روانشناسی جمعی را نشان دهد.
مذهبی ، سیاسی ، اقتصادی و جمعیتی
معمولا بر اساس ضابطه قرار دادن یک عامل مسلط بوده است برخی به عامل جمعیتی توجه داشته اند ، برخی به عامل
فنی ( سنگ ، گل فلز ، ماشین و ... ) برخی به نظام ارتباطی ، برخی به روش های شناختی و یا نظام اقتصادی
الف – خانواده نیمه متشکل که در آن نظام مادر نسبی وجود دارد ب – قبیله که در آن ملاک شناسائی افراد تغییر می
کند و پدر نسبی رواج دارد ج – ملوک الطوایفی که اساس آن بر حکومت دسته های مختلف است و مدت زیادی در
دنیا دوام داشت د – دمکراتیک که نظامی است مبتنی بر مساوات و آزادی
در طبقه بندی اجتماعات بشری ضابطه ای است اخلاقی بر این اساس جامعه ها به دو گونه اصلی تقیسیم می شوند
مدینه فاضله و مدینه غیر فاضله در بحث از مدینه غیر فاضله خواجه نصیر الدین طوسی از سه نوع جامعه مختلف نام
می برد که در حقیقت هر سه دسته انواعی انحرافی به حساب می آیند و به نامهای مدینه جاهله ، مدینه فاسقه و
مدینه ضاله خوانده شده اند لازم است اشاره کنیم که از انواع فوق به اعتقاد این فیلسوف حالتی ایستا ندارند و به عل
گوناگون مکن است فاضله به غیر فاضله مبدل شود
فرهنگ شیوه عمومی زندگی گروه یا گروه هائی از مردم است
عناصر فرهنگی از قبیل عادات ، سنت ها ] اعتقادات ، ارزشها و نقاط نظر مشترک انسانها را به یکدیگر پیوند می دهند
و وحدت اجتماعی خاصی را بوجود می آورند
عناصری مانند زبان ، مناسک و مراسم ، سنت های اسطوره ای ، پوشاک ، مسکن ، صنایع ، هنرها و علوم همه سازنده
مبانی اساسی فرهنگ هستند
می توان خلاصه کرد که فرهنگ مجموعه ای است که نسل به نسل انتقال می یابد ، عناصر آن بر روی هم انباشته می
شود
از محلی به محل دیگر نشر می یابد ، دست به گزینش می زند ، می تواند ابعاد تخصی پیداکند ، به برخی پاره فرهنگها
تقسیم می شود و بالاخره دستخوش بحران می گردد
فرهنگ ضابطه هایی در جهت اجتماعی کردن و مراقبت از فرزندان برقرار می کند ،
فرهنگ وجود آورنده نظام آموزشی است
فرهنگ فراهم آورنده ارزشهاست
فرهنگ بوجود آورنده قهرمانانی است که سرمشق سایرین قرار می گیرند
مشخص کردن نیازهای اقتصادی برقراری وسایل نظارت اجتماعی و تنظیم رابطه میان انسان و عوامل فوق طبیعی .
رالف لینتون اشاره کرده است جامعه فرهنگ و شخصیت بنحوی با یکدیگر پیوستگی دارند که به نظر می رسد
پژوهندگان به هنگامی که سعی می کنند آنها را از یکدیگر جدا کنند دچار اشتباه شوند
اجتماعی شدن استناد به تمامی تجربیاتی است که از طریق آنها اعضای جوان و تازه وارد جامعه فرهنگ و اجتماع
خویش می آموزند و این وقتی است که ما از دیدگاه اجتماعی به این مفهوم نگاه می کنیم
سرکوب گرانه – توام با مشارکت
الف – اصول مرتبط با نظم و انظباط روزمره که در حکم مهارتهای اصلی برای زندگی در جامعه هستند مثل : روشهای
شستشو یا خوردن
ب – آرزوها که ارزشها و هدفهای مورد تاکید جامعه را در بر می گیرد مثل : انگیزه ها موفق شدن یا ثروتمند شدن
ج – مهارتها که عبارتند از آن دسته از آموختنیها که از طریق آنها نیل به هدف و آرزوها امکان پذیر می گردد مثل
معاملات بزرگ
د – نقشها که عبارتند از الگوهای رفتاری که برای کسب و حفظ پایگاههای اجتماعی رعایت آنها لازم است
بطور کلی می توان جامعه را در تمامیت خویش عامل اجتماعی کردن دانست – میان جامعه در مفهوم گسترده و فرد
بسیاری از گروههای کوچک نقش واسط را بازی می کنند و در حقیقت این گروهها عوامل اصلی اجتماعی کردن
هستند
فرهنگ از طریق زبان و سایر نماد ها انتقال می یابد با اینکه در میان برخی از انواع حیوانات صدا نوعی وسیله ارتباطی
محسوب می شود اما اصوات دارای نقش موثری در انتقال فرهنگی نیستند انسان از طریق زبان گذشته و حال و آینده
را با هم مرتبط می کند
اصطلاح سرمایه فرهنگی که در سالهای اخیر متداول گشته است در حقیقت از طریق قیاس با سرمایه مالی مورد توجه
بوده است سرمایه اجتماعی از مجموعه روابط و شناختهائی که فرد می تواند به منظور تجهیز برای دفاع یا غلبه بر
موقعیتها در جامعه فراهم آورد تشکیل می شود
3 دسته 1 - حالتهای ذهنی و درونی 2– عینی و برونی 3 – نهادی و سازمان یافته از طریق مدارک رسمی یا تحصیلی
3 دسته : شیوه های قومی – رسوم اجتماعی – قوانین که هنجارهایی هستند که توسط مقامات دولتی برقرار می
شوند
طبقه بندی فرهنگ به دوگونه مادی و غیر مادی نیز حالت کلاسیک دارد بر این اساس فرهنگ مادی در برگیرنده آن
عناصری از فرهنگ است که حالت شیئی دارند و مواردی مانند وسایل حمل و نقل مسکن و لباس و ... در مقابل
فرهنگ غیر مادی یا معنوی فاقد تظاهر خارجی مستقیم هستند مانند ایدئولوژی مذهب فلسفه اعتقادات و ارزشهای
اجتماعی
دوگونه فلسفی و پهلوانی
پاره فرهنگ عبارتست از فرهنگی کوچکتر در داخل یک فرهنگ بزرگتر که علیرغم ویژگیهای خاص آن بعنوان جزئی
ازیک نظام فرهنگی گسترده به حساب می آید
پاره فرهنگهای منطقه ای - پاره فرهنگهای روستایی - پاره فرهنگهای مبتنی بر طبقات اجتماعی – عضویت در پاره
فرهنگهای نژادی پاره فرهنگهای ملی یا قومی - پاره فرهنگهای مذهبی - پاره فرهنگهای شغلی – ضد فرهنگ
فرهنگ را اگر از افق زمانی مورد بررسی قرار دهیم مشاهده خواهیم کرد که همواره در حال تغییر است حتی در جانعه
هایی که در مقیسه با ما به نظر می آید ساکن باشند از آنجا که الگوهای فرهنگی یک جامعه در تمامیت خود از شیوه
های قومی و نهادها و سایر عناصر به هم پیوسته و منسجم تشکیل شده است تغییر در بخشی از فرهنگ سبب ایجاد
تنش و فشارهایی در بافت یا سایر قسمتهای فرهنگ خواهد گردید در این حالت ضرورت یا نیاز به تطابق و تنظیم
مجدد فرهنگ سبب خواهد شد ساخت کلی فرهنگ مجددا به تعادل برسد که احتمالا منجر به دگرگونیهای تطابقی
خواهد شد و البته با گذشت زمان که جامعه شناسان این حالت را تاخر فرهنگی می نامند
وی معتقد ا ست کلیه اجزا یک فرهنگ با هم تغییر نمی کند برخی از عناصر سریعتر از دیگر جنبه ها پیش می رود و
بقیه رشد کمتری دارند که نتیجه این امر تاخر فرهنگی است
62 -خانواده را تعریف کنید ؟
خانواده یک واحد اجتماعی است مشتمل بر دو یا چند نفر که باهم زندگی می کنند و از طریق خون ازدواج یا فرزند
پذیری به هم پیوند می خورند در واقع خانواده گروهی از انسانها ست که بر محور پیوندهای خویشاوندی سازمان می
یابد و در هر جامعه ای نوعی نظام نهادین اساسی به شمار می رود
او خانواده را گروهی از افراد می داند که روابط آنان با یکدیگر بر اساس همخونی شکل می گیرد و نسبت به یکدیگر
خویشاوند محسوب می شوند
مالینوفسکی مردم شناس لهستانی الاصل انگلیسی خانواده را قراردادی می داند برای بوجود آوردن فرزندان و حفظ و
نگهداری آنان
1 - تنظیم روابط جنسی و مشروعیت بخشیدن به آن : روابط جنسی و تنظیم و مشروعیت بخشیدن به نیازهای
جنسی توسط خانواده صورت می گیرد و انتظار می رود که روابط جنسی عموما بین زن و شوهر استمرار یابد شکی
نیست که اگر این نیازها وجود نداشت خانواده نیز تشکیل نمی شد 2- تولید و تداوم میراث ژنتیکی 3 – اجتماعی
شدن کودکان و تداوم میراث فرهنگی
خانواده گسترده - خانواده هسته ای
پدر مکانی – مادر مکانی
همان خانواده مادر مکانی است که داماد از خانواده پدری جدا شده و در خانه پدر زن زندگی جدید خود را آغاز می
کند
خانواده هسته ای ساده ترین شکل خانواده انسانی و در برگیرنده دو نسل – پدر و مادر و فرزندان – است که باهم
زندگی می کنند در واقع خانواده هسته ای از زن وشوهر و فرزندان که هنوز ازدواج نکرده اند تشکیل می شود و تقریبا
به طور کامل از سایر بستگان جدا می گردد و اینان گاه به دیدار یکدیگر می روند
خانواده خواه هسته ای باشد خواه گسترده تا آنجا که به تجربه هر فرد مربوط می شود آنها را می توان به خانواده های
راهیابی و خانواده فرزند زایی تقسیم کرد
قدیمی ترین مجموعه قوانین غیر مدرن بشری است در ساده ترین مفهوم به معنی شخص یا چیزی است که تماس با
آن ممنوع و لازم الاجتناب است و شامل برخی محرمات می گردد
ازدواج پیوندی است بین زن ومرد که بر پایه روابط پایاپای جنسی شکل می گیرد تا بچه هایی که آن زن به دنیا می
آورد فرزندان مشروع والدین شناخته شوند ازدواج روابط اجتماعی و حقوق و وظایف تازه ای را میان همسران و
خویشاوندانشان برقرار می سازد و حقوق و پایگاه فرزندان را در هنگام تولد نیز تعیین می کند
کارکرد اساسی ازدواج آن است که دو طایفه یا دوخانواده را که باهم رابطه ای ندارند به یکدیگر مربوط کند
کلن به گروهی از خویشاوندان گفته می شود که به یک توتم معتقد باشند
توتم حیوان گیاه یا چیزی است که افراد یک کلن اصل و خاستگاه خود را از آن می دانند توتم علاوه بر مشخص کردن
موقعیت اعتقادی و سیاسی از کلن نظر خویشاوندی آن را از دیگر کلن ها مجزا می مند و نشان دهنده واحد اجتماعی
در جامعه ابتدایی است
یک همسری – چند همسری – ازدواج گروهی
معمولا دو شیوه همسر گزینی داریم : برون همسری و درون همسری
در دین یهود پس از مرگ برادر یکی از برادران وظیفه دارد و مجبور است با همسر برادر خود ازدواج کند که آن را
لویرات گویند
یعنی ازدواج با خواهر زن پس از مرگ همسر براساس این رسم مرد مجبور است بعد از مرگ همسرش در درجه اول با
خواهر زن ازدواج کند این رسم در ایران وجود دارد ولی اجباری در کار نیست
یکی آشکار و دیگری ضمنی