نمونه سوالات درس رسانه های تصویری و فرهنگ - استاد خالدی
رسانه یا( Media) در لغت به معنی رساندن است و به آن دسته از وسایلی گفته میشود که انتقالدهنده فرهنگها و افکار عدهای باشد. رسانه از تمدنهای جدید بوجود آمده و مورد توجه است. اکنون آنچه که مصداق این تعریف است وسایلی همانند: روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، CDها، ویدئو و... میباشد.
ﺑﻪ ﻛﻠﯿــﻪ اﻣﻜﺎﻧﺎﺗﯽ گفته ﻣﯽﺷــﻮد ﻛﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺷﺮاﯾﻄﯽ را در ﻣﺤﯿﻂ آﻣﻮزﺷﯽ ﺑﻮﺟﻮد آورﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ آن ﺷﺮاﯾﻂ، ﻓﺮاﮔﯿﺮان، اﻃﻼﻋﺎت، رﻓﺘﺎر و مهارتهای ﺟﺪﯾﺪی را ﺑﺎ درک ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺪﺳﺖ آورند.
هر یک از قالبهای بیان یا ارتباط از طریق وسایل هنری مثل گرافیک ، سینما ،نقاشی ،عکاسی و ...
رسانههای شنیداری:رادیو، نوار شنیداری(حلقهای، کاست، سیدی)، صفحه، رادیو، تلفن و کارت شنیداری. امروزه کمتر کسی است که به نقش رادیو در شکلدهی به افکار عمومی و تقابل رسانهای میان کشورها و جمعیتهای سیاسی واقف نباشد برخی صاحب نظران تا آنجا پیش رفتهاند که یکی از دلایل فروپاشی بلوک شرق و شوروی سابق را فعالیت رادیو آزادی دانستهاند.
رسانههای دیداری: فرآیند انتقال صدا و تصویر مانند تلویزیون و ماهواره، انواع تصاویر، کتابها، مجلهها، راهنماهای مطالعه، نمودارها، نقشهها، پوسترها، کاریکاتورها، روزنامهها، سینما و فیلم، اینترنت، منبر
رسانه های دیداری شنیداری :
رسانه های دیداری- شنیداری ساکن شامل : کتاب ونوار ویا صفحه همراه،مجموعه عکس ونوار ویا صفحه همراه،مجوعه اسلاید ناطق،فیلم استریپ ناطق.رسانه های دیداری – شنیداری متحرک؛شامل :فیلم متحرک،تلویزیون،ویدئو،رایانه
- رسانهها بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان هستند.
- موجب سهم خواهی نیروهای اجتماعی ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش.
تقریباً تمامی رسانههای مسلط جهان اعم از مکتوب، صوتی و تصویری عملاً به ابزاری برای استکبار جهانی تبدیل گردیده اند؛ در جهت ترسیم سیاستهای بینالمللی و منطقهای و ترویج فرهنگ غربی و لیبرالیسم سکولاریسم و نفی تنوع فرهنگی و تشویق به تمرد از اصول و ارزشهای اسلامی و ملی.
رسانه های نوین در میان رویداد و مردم، مسیری مجازی ایجاد کرده و در مدلهای رسمی، نیمه رسمی یا غیر رسمی که بر خبرگزاریها و سایتهای رسمی، وبلاگها و سایتهای نسبتا معتبر دلالت دارد، ساز و کار خاصی برای امر اطلاع رسانی و اطلاعیابی تعریف کرده است. پیدایش و توسعه رسانههای غیر رسمی یا نیمه رسمی جهانی با عنوان وبلاگ نیز که روزانه بر تعداد آن ها افزوده میشود، تاثیر بسزایی بر امر اطلاع رسانی در مدلهای جدید با محوریت کاربر دارد. این مسئله حجم محتوای تولید شده را در جهان تا حد زیادی افزایش میدهد، از سویی دیگر میزان مشارکت اجتماعی کاربران را بیشتر کرده و به موازات آن آگاهی روزآمد کاربران را نیز ارتقاء میبخشد. در نتیجه ورود به عصر جامعه اطلاعاتی و تولد و گسترش رسانههای الکترونیکی و اینترنتی، مرز میان رویداد و مردم را باریکتر از قبل معرفی کرده است.
از نظر مفهومی
1- 1- رسانه های منطقی مانند زبان نوشتاری ،زبان گفتاری
-2 رسانه های فیزیکی مانند TV و رادیو
ازنظر نوع ارتباط
1- رسانه های شخصی : پیام را از پیام دهنده به تعداد گیرنده مشخص می فرستند مثل نامه و تلفن
2- رسانه های جمعی : پیام را به عده نامحدودی مخاطب با سرعت زیاد منتقل میکند.
رسانه های جمعی را می توان به پنج گروه کلی تقسیم کرد:
) 1 رسانه های چاپی مانند: روزنامه، مجله، کتاب و
) 2 رسانه های پخش مانند: تلویزیون، رادیو، سیستم صوتی و...
) 3 رسانه های کامپیوتری مانند: اینترنت، بانک اطلاعاتی و ...
) 4 رسانه های خیابانی مانند: پوسترهای تبلیغاتی خیابان ها، بدنه های اتوبوس، تابلوهای خیابانی...
5 ( نشریات که به 4 دسته تقسیم میشوند:الف) رسانه های چاپی : که به روی کاغذ چاپ میشوند. ب) نشریات الکترونیک : محتوای یک نشریه چاپ عینآ از رادیو پخش شود . ج ) رسانه های دیجیتال : محتوای این رسانه از صفر تا صد است که بر روی اینترنت قرار میگیرد با فرمت htmiمنتشر و توسط browserفرد خوانده میشود.د ) رسانه های سایبر: همانند نشریهای دیجیتا ل هستند اگر چیزهایی شبیه به لینک متن ، تصویر یا ویژگیهای دیگر متفاوت از نسخه های چاپی ، به آن اضافه شود رسانه سایبر گویند.
1- آموزش : ماهیت رسانه بطور ذاتی به عنوان نظام های آموزشی در کنار آموزش مدرسه ای و به ویژه مادام العمر برای عموم شهروندان نقش مهمی دارد.
2- خبری و اطاع رسانی:نقش پی جویی ، گرد آوری در مورد رویدادهای مختلف داخلی و خارجی و انتقال آن به عموم مردم است.
3- تفریحی و سرگرمی : رسانه های جمعی: ایجاد برنامه ی مناسب و تسکین خستگی ، اضطراب و نقش روانی اجتماعی است
4- همگن سازی:رسانه ها موجب نزدیکی سلیقه ها و خواست ها و انتظارات افراد مسشود.
5- تعلق اجتماعی :میزان مشارکت افراد زیاد جامعه در خصوص اطلاع از حوادت پیرامون زیاد میشود.
6- تبلیغی : نقش ترغیب افراد برای خرید کالا و استفاده از خدماتی را در رسانه معرفی میکند.
نقش رسانه ها با انتقال اطلاعات به ما به اشکال مختلف در نحوه زندگی، اندیشه و احساسات ما و حتی فرزندان ماتعیین کننده است.نقش تعیین کننده ای در توسعه فرهنگی کشورها دارند.رسانه ها در عصر ارتباطات ، در همه ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری باعث توسعه شاخص های همچون اجتماعی واقتصادی مانند درآمد سرانه ، توزیع ناخالص ملی و نرخ مرگ و میر بر معیار آموزش و اطلاعات و در حقیقت عنصر دانایی اجتماعی کارایی و نقش دارد. وسایل نوین ارتباط جمعی نقش زیادی در بالا بردن آگاهی های گوناگون و ضروری به عهده می گیرند و جامعه را در نیل به تعالی و ترقی همه جانبه یاری می کنند.رسانه ها با اتخاذ سیاست های پویای اجتماعی و ترکیب آن با سیاست های فرهنگ گرا می توانند عامل توازن و پیوند دادن به باورهای اصیل اعتقادی و سنت های بارور جامعه باشند و با گسترش تصریح آفرینندگی و افزایش رشد فرهنگی به توسعه همه جانبه کشورها کمک کرده و باعث پویایی افکار شوند.
کلمه فرهنگ مرکب از دو جزء "فر" و " هنگ" ،به معنی "کشیدن" ونیز"تعلیم و تربیت" است.
در زبان انگلیسی و فرانسوی به معنای کشت و کار یا پرورش بوده است .
در زبان های رومانیایی و انگلیسی ازآن معنای پرورش، به سازی، تذهیب یا پیشرفت اجتماعی را استنباط می کردند.
به مجموعه در هم تافته ای از اعتقادات ، آداب و رسوم ، اخلاقیات و ...که افراد جامعه از آن تبعیت می کنند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
کلیّتِ درهم تافتهای شاملِ دانش، دین، هنر، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست میآورد.
فرهنگ و دارای عناصری مانند هنجارها ، باورها ،ارزشها
به مجموعه ای از صنایع اطلاق می شود که محصولات آن ها درون مایه فرهنگی و معنوی دارند، و برای غنی سازی حیات درونی و پالایش روح به کار می روند
رسانه ها با تحولاتی مختلف از بعد فن آوری تجهیزاتی در ساخت فرهنگ عمومی باورها و افکارعمومی موثر است. .تأثیر در فرهنگ اجتماعی با استفاده از ابزارهائی است که آن ابزارها امکان این تأثیرگذاری را معین می کند مطبوعات به عنوان یکی از این ابزارها و صدا و سیما به عنوان ابزاری دیگر در این راستا مطرح است. در جوامع ابتدایی فرهنگها زودتر شکل میگیرند و دیرتر از بین میروند. در جامعه ی کوچک گاهی حرف یا حرکت فرد میتواند تآثیر طولانی در زندگی آنان داشته باشد ولی جوامع بزرگتر گردد این نقش کمرنگ تر خواهد شد. در جامعه ی امروز آداب و رسوم و باور و اعتقادات از مهمترین شاخصه های سازنده ی فرهنگ بشریند از بین بردن این موارد میسر نیست چرا که با چالشی بنام رسانه روبروست.البته رسانه های جمعی خصوصآ تلویزیون و روزنامه ها نقش مهمی دارند تا ملت برای نگهداری باورهای پیشینیان تلاش نمایند و نگذارند داشته های گذشتگان به راحتی فراموش شود .
رسانه ها در تنویر افکار عمومی و ایجاد فضای مناسب برای گفتگو و برخورد سالم و سازنده ی نظرات و ارتقاء سطح آگاهی و تعالی و دانش عمومی نقش مهمی دارند بدیهی است توسعه ی فرهنگی بدون آنها شکل نمیگیرد.
رابطه و نسبت رسانه و فرهنگ، متقابل و دوسویه است؛ یعنی این دو ضمن آنکه از یکدیگر تأثیر میپذیرند بر یکدیگر تأثیر نیز میگذارند و تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند. رسانه صدا و سیما تأثیر گسترده و عمیقی بر فرهنگ جامعه میگذارد. از این رو در مهندسی فرهنگی، این رسانه جایگاه ویژه و ممتازی دارد. این جایگاه ایجاب میکند تا هم در طراحی و اجرای مهندسی فرهنگی به رسانهها و بهویژه صدا و سیما اهمیت خاصی داده و در جهت تقویت و پشتیبانی مادی و معنوی از آنها گام برداشته شود و هم رسانهها با درک عمیق از جایگاه و توان تأثیرگذاری خود در جهت تحقق اهداف «مهندسی فرهنگی» برنامهریزی کنند و بکوشند از تمامی فرصتها و امکانات موجود در جامعه برای به ثمر نشستن مهندسی فرهنگی بهرهبرداری نمایند.
مهندسی فرهنگی چیزی جز طراحی نظام مدیریت فرهنگی نیست.
در حقیقت با اجرای مهندسی فرهنگی درصددیم که به یک نظام مدیریتی پیوسته، منسجم، هدفمند و قوی دست یابیم که بتواند اهداف و سیاستهای فرهنگی کشور را به نحو مناسب محقق کند. اما در مهندسی فرهنگ، به هیچ وجه بهدنبال رسیدن به یک نظام مدیریتی نیستیم، بلکه منظور از آن ساماندهی محتوایی و شکلی فرهنگ و ارتقا و بهروز سازی آن برای پاسخگویی به نیازهای موجود و فرارو و نیز مواجهه با رقابت با سایر فرهنگهاست.بر این اساس میتوان گفت: مهندسی فرهنگی عبارت است از طراحی جامع و منسجم نظام [مدیریت] فرهنگی براساس مبانی نظری و مدل دقیق، روشن و روز آمد و همچنین تعیین مناسبات آن با سایر نظامها (سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و حقوقی) و مهندسی فرهنگ عبارت است از بازپژوهی و نظریهپردازی در حوزۀ فرهنگ اسلامی – ایرانی بهمنظور دستیابی به مبانی، چارچوب، ساختار و شاخصهای دقیق، روشن (متمایز) و روزآمد برای فرهنگ ایرانی – اسلامی (نظریه و مدل فرهنگی). همان طور که از تعاریف پیداست، تا قبل از دستیابی به محتوای فرهنگی منسجم و مورد قبول نمیتوان به حوزه مهندسی فرهنگی وارد شد.
دیدگاه اول؛ فعالیت این رسانه ،مساوی با مهندسی فرهنگی است.
دیدگاه دوم؛ صدا و سیما کارگزار و عامل در مهندسی فرهنگی است.
رسانه ها ، به عنوان ابزارها و فناوری نوینی که در اختیار بشر قرار گرفته اند ، همراه خود فرهنگ و تحولات اجتماعی را نیز به بار می آورند.
اول آنکه مهندسی فرهنگی فعالیتی است که از حوزه نظر و طراحی شروع، و به حوزه عمل کشیده میشود.
دوم آنکه مهندسی فرهنگی یک جریان و برنامه مستمر است که گذشته، حال و آینده را در بر میگیرد.
نکته سوم رسانهها به شدت تحت تأثیر تحولات اجتماعی هستند. ( برای آنکه از این تحولات عقب نمانند و در مواجهه با گرایشات غالب بر جامعه به حاشیه رانده نشوند با آنها همراه میشوند)
نکته چهارم آن است که طرح کلان مهندسی فرهنگی اساساً نمیتواند به وسیله یک نهاد یا سازمان انجام شود، بلکه فعالیتی جمعی است و فقط با مشارکت جمعی مجموعهای از نهادهای مؤثر بر فرهنگ جامعه باید اجرا گردد.
رسانه ها به طور اعم و تلویزیون به شکل خاص
رسا نه ها با تصویرسازی و جهت دهی به تصویرهای ذهنی به تولید و انتقال جنبه های اسطوره ای فرهنگ و اطلاعات معنا از طریق استفاده از نشانه ها (مانند خبر و فیلم ) و نمادها (تصویر و کارهای هنری ) به عنوان ابزار های سودمند انتقال نماد و حامل های معنایی مبادرت میورزند. اما وضعیت استفاده از رسانه حتی اگر اختصاص به نوعی رسانه داشته باشد مثلا تاریک بودن تالار نمایش , درس معلم , ویژگی های وضعی رسانه اند.این ویژگی ها وضعی اند چه به آسانی میتوان آنها را از یک رسانه منتزع کرد, به صورت دیگری به کار گرفت, یا حتی به رسانه دیگری بست.این ویژگی ها در منتهای مراتب مختصات رسانه اند.
1- رسانه و اعتماد سازی : (اعتماد سازی در زمینه سیاستهای کلی یک جامعه و نظام) در ترسیم اهداف ،اولویت ها و تبیین برنامه ها و همچنین بسیج جامعه نقشی بسزا داشته باشد. با امر اجرای برنامه با آگاهی کامل مردم و همراهی عمومی ایشان با کمترین مشکل و درگیری قابل انجام خواهد بود.
2- رسانه و انعکاس واقعیت ها: (انعکاس واقیت های اقتصادی و اجتماعی). در این امر رسانه باید به هیچ وجه جانب گروهها و نهاد های خاص و مختلف را نگیرد و برای دو سوی جریان یعنی مخالفین و موافقین فرصت کافی برای اظهار نظر و اعلام نظرات خود را در نظر بگیرد.
3-رسانه و نقد سازنده: (نگاه واقع بینانه به مسئل جامعه و به خصوص اقتصادی )خود یک نقد سازنده است. بطور حتم اگر رسانه ای بتواند نقش خود را در انعکاس بدون کم و کاست و واقعی یک اتفاق و ماجرای اقتصادی ،اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رعایت کند خود گام مهمی در ایجاد و شکل دهی افکار عمومی برای نقد مسائل برداشته است.
رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن معنا و مفهوم موردنظر خود (پیام) را به گیرنده منتقل می کند. به عبارت دیگر، رسانه تصویری ، وسیله حامل پیام از فرستنده به گیرنده است. فیلم، رادیو، تلویزیون، ماهواره و سینماو... نمونه هایی از رسانه هستند.
25- سادنی مید درباره ویژگی های مشترک وسایل ارتباط جمعی، چه می گوید؟
▪ تعداد گیرندگان رسانه های تصویری جمعی نسبتاً زیاد است.
▪ ترکیب گیرندگان بسیار متنوّع
است.
▪ با
ارسال پیام از طریق وسایل ارتباط جمعی،
نوعی تکثّر پیام به وجود می آید.
▪ توزیع پیام سریع است.
▪ هزینه برای مصرف کننده کم است.
وسایل ارتباط جمعی معاصرچون مطبوعات وخبرگزاری ها مهمترین وسیله ارتباط سیاسی به شمار می آیند. رسانهها به ویژه مطبوعات، گزارشگر وقایع سیاسی و منعکس کننده مذاکرات مجامع سیاسی و نهادهای قانون گذار تریبونی برای بیان عقاید سیاسی و وسیلهای در دست احزاب و سازمانهای سیاسی برای بسیج افکارعمومی محسوب و به کار میروند. رابطهی نزدیک بین سیاست و رسانهها را میتوان از امتیازاتی شمرد، که در جوامع مختلف ازسوی حکومتها برای آنها منظور شده است .بنابراین رسانهها همواره بخش جدایی ناپذیر درامر نشر اندیشهها و رابطی درمناقشات بین طرفین دعوا برسرقدرت سیاسی، ایدئولوژی های سیاسی، دولت و اپوزیسیون و مردم بوده اند. به عبارتی نهادهای سیاسی درابتدایی ترین جوامع تا پیچیده ترین آنها، برای اعمال قدرت بدون به کارگیری عامل ارتباطی نمیتواند موجودیت داشته باشد. رسانه ها موجب ارتباط نهادهای سیاسی مختلف می شوند. ارتباطات سیاسی و نظامهای حاکم براین رسانه ها سعی در استفاده ابزاری ازرسانه ها برای رسیدن به اهداف خود دارند. این نظام ها، بدنبال کنترل رسانه ها هستند.
ارتباطات سیاسی، انتقال اطلاعات مناسب ازنظر سیاسی از یک بخش نظام سیاسی، به بخش دیگر و میان نظام های اجتماعی و سیاسی است.اطلاعات مناسب به مسائل واقعی و انتقال اندیشه، فرهنگ ها و نگرش ها نیز مربوط می شود.ارتباطات برای همه رفتارهای سیاسی و اجتماعی مهم است. بدون ارتباطات، سیاست و جامعه نمی تواند وجود داشته باشد. ارتباطات سیاسی، عنصر پویای نظام سیاسی است. ارتباطات سیاسی بخشی از نظام سیاسی نیست. بلکه جزئی جدایی ناپذیر از نظام ارتباطات جامعه است.
عوامل طبیعی، تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی
الف) مدل دستکاری کردن: براساس این مدل، صاحبان ابزار تولید درجهت
منافع خودشان وسایل تولید فرهنگ و اندیشه را درجامعه کنترل میکنند. این مدل
برپایه فلسفه مارکسیسم استواراست.
ب) مدل هژمونی( سرکردگی): این مدل نیز بر پایه فلسفه مارکسیسم
استواراست . هژمونی درلغت به معنای حاکمیت نوعی اندیشه در جوامع، طی دوره ای خاص
است. این مدل، ایدئولوژی را بهتر از ساختار و منافع اقتصادی میبیند. ماننددیدگاه،
روزنامه نگاران و روشنفکران درجامعه .
ج) مدل کثرت گرا: بر اساس دیدگاه "ماکس وبر" طرح ریزی شده است، تنها به طبقه بندی جوامع از نظر اقتصادی توجه نمیشود. بلکه موقعیتهای سیاسی و منزلت های اجتماعی نیز در آن وارد میشود. "جهت گیری" در رسانهها با توجه به نیاز مخاطبان و ازسوی بازار مشخص می شود. محتوای رسانه ها متنوع میشود و سانسوری در کار نخواهد بود. دراین مدل، آزادی بیان حق همگان محسوب میشود.
1 - نظام آمرانه یا استبدادی:
این نظام ازنظرتاریخی، قدیمی
ترین نوع محسوب می شود و مبتنی برحق آمرانه و مطلق حکومت دربرابر رسانه هاست. بهطوری
که اداره وکنترل این وسایل درانحصار دولت است و پیامهای آنها همانند و در یک قالب
تهیه و پخش میشوند. آلمان نازی و اسپانیای فرانکو از این نمونهاند.
2 - نظام آزادی گرا:
این دیدگاه، ریشه درجنبش های روشنفکری قرون 17و 18 میلا دی دارد و
متأثر از نظرات " جان لاک " و به خصوص " جان میلتون " می
باشد، که برای اولین باردیدگاه " آزادی مطبوعات " را مطرح کرد. ویژگی
عمده این نظام رسانه ای، عقل گرایی، لزوم وجود بازار آزاد تبادل اندیشه و پذیرش
مسئولیت نظارتی رسانه ها برکارهای دولت می باشد.
3 - نظریه کمونیستی:
ریشه درافکارفلسفی "کارل
ماکس" دارد. این رویه پس ازانقلاب اکتبر روسیه درسال 1917 توسط
"لنین" به کار گرفته شد. بر پایهی این نظر،آزادی مطبوعات درجوامع غربی
چیزی جز استثمار توده ها نبوده است. بنابراین دولت مجازاست آنها را به عنوان
ابزار توسعه به کارگیرد.
4 - نظریه مسئولیت اجتماعی:
این نظام درشروع قرن بیستم
درآمریکا پیدا شد. دیدگاهی که توسط حقوق دانان و سندیکاهای
مطبوعاتی عنوان شد.مهمترین نکته دراین نظام، حقوق گروه ها، محورکردن جامعه و ایجاد
انگیزه برای گفتگوی بیشتر میان افراد بود. به این معنا که باید درجامعه، برای
افراد و اندیشهی آنها ارزش قائل شد. این دیدگاه، بهترین شکل کنترل ونظارت برکار
رسانه ای ازطریق سندیکاهای رسانهای است.
5- نظریه انقلابی توسعه ای:
این نظریه یک دیدگاه جهان
سومی به حساب می آید، که به دو نوع نظام آمرانه و کمونیستی شباهتهای زیادی دارد.
دراین نظام، رسانه ها درکنترل مستقیم دولت می باشند ولی مسئولیت پیشبرد اهداف
توسعه ای را دنبال می کنند.
6- نظریه مشارکت دموکراتیک:
این دیدگاه، به کنترل افراطی محتوای ارتباطات توسط رسانه ها انتقاد میکند و خواستار مشارکت نهادهای دیگر گروههای کوچک در امر تولید و مالکیت وسایل ارتباط جمعی است.
الف ) ارتباط رهبران جامعه با مردم.
ب ) ارتباطات بین گروه های سیاسی.
ج ) ارتباط بین خواسته های مردم و اهداف سیاستمداران.
د ) ارتباط بین احزاب و مردم جای می گیرند.
1- رسانههای همگانی.( مهمترین منبع اینگونه اطلاعات راتشکیل می دهند مانند تلویزیون )
2- گروههای فشار و احزاب سیاسی .( در روابط دوسویه میان سیاستمداران و بوروکراتها و انواع مختلف فعالان سیاسی و بخش های خاص یا معین افکار عمومی در جامعه، اهمیت دارند(.
3- روابط غیررسمی بین افراد وگروه ها). رهبران عقاید به عنوان کانالهای اطلاعات، به عنوان منابع فشار اجتماعی برای پیروی کردن از هنجارهای گوناگون و به عنوان منابع حمایت از به هم پیوستگی گروهی در رفتار اجتماعی و سیاسی عمل میکنند).
*رسانههای همگانی بدون تردید نقش بسیار مهمی در شکلگیری افکار عمومی دارند. هرچند توافقی درباره ماهیت این نقش وجود ندارد .
*رسانههای همگانی، مهمترین منبع اطلاعاتی درباره مسائل سیاسی در کشورهایی مانند انگلیس هستند. تحقیقات گسترده در این زمینه، این حرف را ثابت کرده است.
*در مورد نقش رسانهها نیز،درتعیین دستورکار تصمیم گیری سیاسی، نمی توان تردید کرد. نمونه در جریان "واترگیت" که به رسوایی و سقوط "نیکسون".
*بررسی آثار رسانهها در کنترل اجتماعی، اجتماعی شدن یا تغییرات نهادی یا فرهنگی دشوار است. مانند :رژیمهای توتالیتر، آشکارا از رسانهها برای اعمال کنترل اجتماعی و نفوذ در فرایند اجتماعی شدن استفاده میکنند.
* اما رابطه بین رسانه ها وحکومت درکشورهایی همانند بریتانیا و آمریکا بسیار پیچیدهتر است. کمونیستها معتقدند، که رسانه ها بدنبال تأمین منابع سرمایه داران هستند و برای گفتههای خود نیزدلایل مختلفی ارائه می دهند.
1 - نظام آمرانه یا استبدادی:: این نظام ازنظرتاریخی، قدیمی ترین نوع محسوب می
شود و مبتنی برحق آمرانه و مطلق حکومت دربرابر رسانه هاست. آلمان نازی ، اسپانیای
فرانکو وکره شمالی از این نمونهاند.
2 - نظام آزادی گرا::. ویژگی عمده این نظام رسانه ای، عقل گرایی، لزوم وجود بازار آزاد
تبادل اندیشه و پذیرش مسئولیت نظارتی رسانه ها برکارهای دولت می باشد.
3 - نظریه کمونیستی:: . بر پایهی این نظر،آزادی
مطبوعات درجوامع غربی چیزی جز استثمار توده ها نبوده است. بنابراین دولت مجازاست آنها را به عنوان
ابزار توسعه به کارگیرد.
4 - نظریه مسئولیت اجتماعی:: مهمترین نکته دراین نظام، حقوق گروه ها،
محورکردن جامعه و ایجاد انگیزه برای گفتگوی بیشتر میان افراد بود. به این معنا که
باید درجامعه، برای افراد و اندیشهی آنها ارزش قائل شد. این دیدگاه، بهترین شکل
کنترل ونظارت برکار رسانه ای ازطریق سندیکاهای رسانهای است.
5- نظریه انقلابی توسعه ای:: این نظریه یک دیدگاه جهان سومی به حساب می آید،
که به دو نوع نظام آمرانه و کمونیستی شباهتهای زیادی دارد. دراین نظام، رسانه ها
درکنترل مستقیم دولت می باشند ولی مسئولیت پیشبرد اهداف توسعه ای را دنبال می کنند.
6- نظریه مشارکت دموکراتیک:: این دیدگاه، به کنترل افراطی محتوای
ارتباطات توسط رسانه ها انتقاد میکند و خواستار مشارکت نهادهای دیگر گروههای
کوچک در امر تولید و مالکیت وسایل ارتباط جمعی است.
1- تایم وارنر که در سال 2003 بزرگترین شرکت رسانه ای دنیا بود.2-کمپانی والت دیسنی،3- نیوز کور پوریشن متعلق به روبرت مرداک که پایگاه اصلی اش در استرالیاست،4- ایاکام در آلمان5- برتلزمان در آلمان هستند.
36- امپریالیسم خبری یعنی چه؟
امپریالیسم خبری در حقیقت به معنی سلطه جویی انحصاری در شریان های خبر رسانی جهان است. در این بخش به طور تخصصی، امپریالیسم بر روی حجم، نوع، محتوا، کیفیت، کمیّت، زمان و مکان یک خبر کار می کند. برای نخستین مرتبه واژه امپریالیسم خبری را یورهوک کنن رئیس جمهور وقت فنلاند در گردهمایی کارشناسان ارتباطی یونسکو در دانشگاه تامپر فنلاند در سال 1971 عنوان کرد.
1- وابستگی فرهنگی ـ در این بخش امپریالیسم خبری سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه می دهد. پیامد بمباران خبری امپریالیسم خبری از خودبیگانگی فرهنگی، تمدن وارداتی و بی هویتی است که با آخرین دستاوردهای تکنولوژی عرضه می شود.
2- پرداختن به ارزش های خبری مطابق میل دست اندرکاران ـ امپریالیسم خبری عمدتاً با طرح مسائل نمایشی و در حقیقت کم اهمیت، اذهان مخاطبان بین المللی خود را از پرداختن به حقایق فاجعه آمیز جوامع تحت سلطه باز می دارد.
خبرگزاری های آسوشیتدپرس ـ یونایتدپرس ـ رویتر ـ فرانس پرس ـ و ایتارتاس
به معنی تسلط شرکتی جریانهای جهانی اطلاعات و مدیریت متمرکز افکار عمومی جهانی است.
1- میزان تمرکز مالکیت وسایل ارتباط جمعی:: (توضیح)
دولت می تواند با اعمال مالیات های سنگین از ادامه فعالیت یک رسانه جلوگیری کند. در حقیقت مالکان وسایل ارتباط جمعی تحت تاثیر مالکان سرمایه و یا مالکان قدرت(حاکمان) هستند و محتوای رسانه را بر اساس خواسته های آنها تنظیم می کنند.
2- آگهی های تجاری به عنوان اصلی ترین منابع درآمد وسایل ارتباط جمعی.
3- اعتقاد و وابستگی وسایل ارتباط جمعی به اخبار و اطلاعاتی که دولت، سازمان های مهم تجاری و متخصصین صاحب نام به عنوان منابع اصلی ارتباطی و خبری در اختیارشان می گذارد.
4-انتقاد از وسایل ارتباط جمعی.
5-ضدیت با کمونیسم که از هر خبرنگار حرفه ای انتظار می رود این ضدیت را در حدی بیمارگونه اعلام دارد.
دودهه قبل واژه ای وارد فرهنگ ارتباطات و اطلاعات شد که غریب می نمایاند. ً انقلاب ارتباطات و اطلاعات ً .بسیاری از افراد به معنای دقیق این واژه آگاه نبودند و نمی دانستند تثبیت انقلاب چه تغییری در زندگی بشر رخ می دهد. تئوریسین های علوم ارتباطات برای بیان اهمیت این انقلاب که ـ پس از انقلاب های اقتصادی و صنعتی و سیاسی و فرهنگی ـ مدعی تحولات زیربنایی بود، اعلام کردند انقلاب ارتباطات و اطلاعات مبانی قدرت را جابجا می کند.
تا قبل از رنسانس در غرب مبنای قدرت، قهر و سلطه بود و هرکس زورش بیشتر قدرتش بیشتر. پس از آن مبنای قدرت زمین شد و ما شاهد بروز فئودالیسم بودیم
ولی در پی انقلاب صنعتی اول و دوم در قرون 18 و 19 مبنای قدرت از زمین به ابزار تولید و سرمایه منتقل شد و
تا سالهای پس از جنگ جهانی دوم ابزار تولید و جنگ افزارهای نظامی مبنای قدرت را تشکیل می دادند و جنگ سرد امریکا و شوروی نیز برسر این دو موضوع بود اما از اواخر دهه 70 میلادی
و با ظهور اینترنت های اولیه و انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات صحنه جهانی تغییراتی بزرگی را شاهد بود و مقوله ای به نام رسانه وارد معادلات قدرت شد.
1- رسانه به مثابه ابزار:: براساس این تئوری رسانه ها به ابزاری در دست سیاستمداران و صاحبان کمپانی های بزرگ اقتصادی تقلیل یافتند. در این رویکرد رسانه ها به خاطر پرهزینه بودن اداره آنها گریزی جز تن سپردن به منافع و مصالح اصحاب و ارباب قدرت ندارند هرچند سعی می کنند خود را مستقل نشان دهند از این جهت طرفداران این نظریه هر رسانه ای را ارگان نهاد و دستگاهی می دانند و آن را به جایی منسوب می سازند. بعنوان مثال وقتی می گویند روزنامه نیویورک تایمز حتماً قید وابسته به دموکراتها در امریکا را ذکر می کنند یا وقتی نحوه سخن FoxNews می شود قید تلویزیون دولتی گنجانده می شود.
2- رسانه فعال مایشاء:: صاحب قدرت و اراده کامل برای تولید، انتقال و القای پیام. طرفداران این نظر گاهی چنان به قدرت رسانه ها باور دارند که گویی همه عالم خلق شده است که این رسانه باشد و به اظهار نظر و موضع گیری درقبال مسائل بپردازد. و گویی تنها این رسانه ها هستند که می توانند مشکل یابی و گره گشایی کنند و به عبارت دیگر رسانه ها حلقه مفقوده زندگی بشر هستند.
3نظریه تعاملی قدرت و رسانه:: رابطه تعاملی و دو جانبه قدرت ( اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی ) و رسانه تاکید می کند. به این معنا که رسانه چون تولید کننده و رساننده پیام است در خلأ به تولید و پردازش پیام نمی پردازد بلکه ضمن داشتن اهداف و تقید به رسالتهای خود که هم مادی و هم ارزشی است از ارباب قدرت و مصالح و منافع آنها تأثیر پذیر است. رسانه ضمن اینکه مزدور و سرسپرده ارباب قدرت نیست در عین حال سرجنگ و ستیز هم با چارچوب های موجود ندارد و البته به میزانی که آگاهانه و مستقل تصمیم گیری می کند و در تصمیم سازی ها ایفای نقش می نماید قدرتمند است. امروزه تئوری سوم یا نظریه تعاملی قدرت و رسانه تقریباً فراگیر شده و جامعیت یافته است.
1- تعاملی بودن :: بر رابطه دو سویه مخاطب و رسانه شکل گرفته و قوام یافته.ویژگی امروزه رسانه ها به مخاطب به عنوان یک واقعیت جهت ساز نگاه می کنند یعنی به علائق وسلائق مخاطبان نه تنها اهمیت می دهند یعنی حتی اگر قصد ایجاد تغییرات در مخاطب را دارند از مجرای نیاز مخاطبان عبور می کنند. شدت وحدت تعاملی بودن در رسانه های جهان متفاوت است. نباید از این مهم غافل بود، رسانه هایی که کاملاً مطیع خواسته ها و تمایلات مخاطبان هستند در طول زمان به ورطه لودگی، سطح نگری و حتی ابتذال می افتند. شبکه های پورنوگراف ماهواره و اینترنتی مطیع و سرسپرده تامین یکی از سطحی ترین نیازهای مخاطبان یعنی نیازهای جنسی هستند ولی آیا کسی امروز در دنیا وجود دارد که این شبکه ها را موفق در جذب مخاطب معرفی کند؟
2- جمع زدایی و تخصصی شدن:: زمانی سخن از داشتن و نداشتن رادیو و تلویزیون و روزنامه صبح و عصر بود ولی امروز سخن از شبکه اختصاصی و روزنامه تخصصی است. زمانی مردم همگی بیننده یک کانال تلویزیونی بودند و همه اعضای خانواده یک روزنامه را می خواندند. اما امروز پدر کانال یک را می بیند، مادر کانال 2، پسر کانل 3 و دختر کانال 4 ودیگری وب گردی را ترجیح می دهد ضمن اینکه هریک مجله متفاوتی را آبونه هستند. از این رو اغلب سازمان های رادیویی و تلویزیونی بزرگ جهان به تعریف و تحدید شبکه های رادیویی و تلویزیونی خود پرداخته اند تا مخاطب خاصی را تعریف و با آن ارتباط برقرار کنند. در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ینز این هویت گذاری صورت گرفته است شبکه 1 سیما شبکه ملی و عمومی، شبکه 2 سیما شبکه فرهنگی، شبکه 3 سیما شبکه جوان و ورزش، شبکه 4 شبکه فرهیختگان، شبکه خبر شبکه اطلاع رسانی نام گذاری شده است و شبکه های استانی و برون مرزی ، آموزش ، مستند و ورزش نیز تعریف و هویت خود را یافته اند.
3ـ ناهم زمانی: امروز مخاطبان رسانه مجبور نیستند برای تامین نیازهای خود اعم از، تفریحی، عاطفی و احساسی خود به تطبیق نیازهای خود با برنامه ریزی های رسانه مدنظر بپردازند بلکه انتظار دارند رسانه ها براساس نیازهای ایشان برنامه ریزی کنند. بعنوان مثال امروز شهروندان برای کسب خبر کم صبر و بی حوصله شده اند و نمی توانند چند ساعت منتظر بمانند تا از شبکه مشخصی و در ساعت معینـی به کسب خبر بپردازند بلــکه برای رفع نیاز خود به یکی شبکه ها و رسانه ها بویژه رسانه های اینترنتی مراجعه می کنند. شاید یکی از دلایل اقبال گسترده مردم به رادیو پیام و شبکه خبر سیما فاصله کوتاه بخش های خبری آنهاست یا زیرنویس های online شبکه العالم.
4ضرفیت بیشتر:: ویژگی آخری ، ظرفیت زیاد و تقریباً نامحدود رسانه ها در عصر حاضر است. ظرفیت ذخیره و انتشار اطلاعات در رسانه های امروز با گذشته قابل مقایسه نبود. زمانی برای تهیه بسته خبری هنر سردبیر جستجوی بهتر و دقیق برای یافتن خبرهای مورد نیاز مخاطبان بود ولی امروز هنر سردبیر دروازه بانی خبر و انتخاب بهترین ها از کلکسیون خبرهای مورد نیاز مخاطبان است. آنچه که امرزو بعنوان بمباران اطلاعاتی می شناسیم همین است.
1- روایت مسلط:: مهمترین هدف خود را انگاره سازی با هدف تامین منافع و مصالح قدرتهای جهانی قرارداده اند.
2- روایت انعفالی:: این روایت سرجنگ و ستیز عریان و بی پرده با روایت و قرائت رسانه های مسلط ـ بدون بکارگیری تاکتیک های موثر ـ دارد.
3- روایت موثر:: آنچه که من روایت موثر است متعلق به عملکرد رسانه های کشورمان است
1ـ پیگیری جدی خط اختلاف بین شیعیه و سنی
2- وارد کردن سلفی ها و وهابی ها در عراق و گشوده بال کردن آنها با سه هدف.
هدف شماره 1) یکی اقدام علیه شیعیان برای تامین.
هدف شماره 2 ) نشان دادن چهره ای سیاه از اسلام با نشان دادن سربریده گروگانها .
هدف شماره 3) نشان دادن اوج قدرت و قساوت دشمن امریکا یعنی القاعده یا به قول رسانه های امریکایی مسلمانان ستیزه جو .
3- حذف چهره های کلیدی ومحبوب و در عین حال مستقل، از صحنه سیاسی عراق برای جا بازکردن برای مهره های خارج نشین و سرسپرده آمریکا .
4- تاخیر در برگزاری انتخابات و ایجاد ساختارهای انتصابی برای در دست داشتن کنترل اوضاع.
5- مشارکت و دخالت بعثی های سابق و عوامل استخبارات و بی توجهی به خواسته های مردم و نفرت دیرین ایشان از بعثی ها .
6- فرافکنی افکار عمومی از چالش های امریکا در عراق با تبلیغات بی اساس علیه ایران آن هم با استفاده از مهره های امریکایی عراقی تبار.
7- محدود نشان دادن مخالفت مردم عراق با اقدامات امریکا با تقلیل آن به درگیری طرفداران مقتدی صدر در نجف .