تحقیقات بنیادی( مبنایی یا پایه ای) ، کاربردی ، عملی
به این تحقیقات گاه تحقیقات مبنایی یا پایه ای هم میگویند. در این تحقیقات ممکن است نظریه ای انشاء شود یا اصول ، فرضیه ها یا قضایای نظریه ای مورد آزمایش قرار میگیرد. این تحقیقات زمان بر و هزینه براست و معمولآ بوسیله مراکز علمی و دانشگاهی انجام میشود.
الف )تحقیقات بنیادی تجربی: در این تحقیقات داده ها ی اولیه و اطلاعات با توجه به فکر محققو استفاده از روش آزمایش ، مشاهده ، مصاحبه ، و .. گرد آوری و به روش آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
ب ) تحقیقات بنیادی نظری : در این تحقیقات داده ها ی اولیه و اطلاعات به روش کتابخانه ای گرد آوری و سپس با روشهای مختلف استدلال ، مورد تجزیه و تحلیل عقلانی واقع شده و نتیجه گیری میشود.
نتیجه این نوع تحقیق فراهم شدن زمینه لازم جهت گسترش کمی یا کیفی محصولات بر پایه فناوری های موجود است.
این تحقیقات به لحاظ زمانی زودتر از تحقیقات بنیادی است ، در آمد زا ومورد استفاده بیشتر سازمانهای دولتی و خصوصی و کارخانه ها و گاه مراکز دانشگاهی واقع میگردد.
این تحقیقات را باید تحقیقات حل مسئله یا حل مشکل نامید - نوعى تحقیق کاربردى که نتایج آن مستقیماً براى حل مسئله خاصّ بکار گرفته مىشود. تحقیقات عملى نوعاً خصلت محلى و موضعى دارد و معمولاً خاصیت تعمیمپذیرى زیاد ندارد. این تحقیقات نیز بر دادههاى تحقیقات بنیادى تکیه دارند؛ زیرا از معلومات و قوانین آنها استفاده مىشود. چون تحقیقات عملى با هدف رفع مشکل انجام مىشود، هرکس که با مشکل روبرو باشد مىتواند آن را انجام دهد.
گروه اول : تحقیقات تاریخی : تحقیق تاریخى با استفاده از اسناد و مدارک معتبر انجام مىشود تا از این طریق بتوان ویژگىهاى عمومى و مشترک پدیدهها و حوادث تاریخى و دلایل بروز آنها را تبیین کرد؛ مثلاً تحقیق تاریخى مىتواند به بررسى اوضاع و احوال دولتها و نحوهٔ عمل آنها و نوع روابطشان با مردم پرداخته، عوامل سقوط آنها را تشخیص داده، براساس آن نظریه ارائه دهد. تحقیقات تاریخى همواره با مشکلات فراوان روبروست که مهمترین مشکل آن عدم حضور محقق در صحنهٔ واقعه است تا بتواند بهطور زنده اطلاعات و مدارک مورد نیاز را گردآورى کند؛ در نتیجه، منبع عمدهٔ اطلاعات و دادههاى او اسناد، شواهد و مدارکى است که مىتواند حول مسئله تحقیق به آنها دسترسى پیدا کند.
مشکل دیگر تحقیقات تاریخی، سازمان دادن اطلاعات و مدارک گردآورى شده است؛ یعنى محقق زمانى مىتواند به تجزیهوتحلیل یک واقعه بپردازد که امکان برقرارى ارتباط بین اسناد و مدارک و ساختن تصویرى از وضعیت و خصوصیات زمان حادثه وجود داشته باشد؛ مسلماً این کار نیز مستلزم کامل بودن مدارک است که احتمال دارد گاه محقق نتواند مدارک مورد نیاز را جمعآورى نماید. در این صورت، یا قادر به نتیجهگیرى و شناخت پدیده نیست، یا ناچار است بعضى گسستگىهاى بین مدارک بدست آمده را با حدس و گمان و تفسیر پر کند و تصویرسازى نماید؛ در چنین شرایطى ارزش علمى کار وى در معرض تردید قرار مىگیرد.
سوال بخش گروه اول
1- دلیل اینکه بعضى از صاحبنظران ارزش تحقیقات تاریخى را به دلایل زیر ضعیف مىدانند چیست ؟
۱. محقق در صحنه حضور ندارد و نمىتواند متغیرها را شناسایى و کنترل نماید.
۲. امکان تهیه مدارک کافى برایش وجود ندارد و براى به نتیجه رساندن تحقیق ناچار است به حدس و گمان و تفسیر شخصى متوسل شود.
۳. بعضى از منابع کسب اطلاع مانند نقل قولهاى سینه به سینه سندیّت و اعتبار ندارد.
سوال بخش گروه اول
2- در چه زمانی میتوان گفت تحقیقات تاریخی یک محقق دارای اعتبار علمی برخورداراست ؟
* محقق تاریخى دقت کافى داشته باشد.
* مدارک و اسناد را بررسى و ارزیابى کند و اسناد و شواهد معتبر را مبناى تحقیق خود قرار دهد.
* تا حد امکان مدارک و شواهد مورد نیاز را کامل نموده، بین آنها ارتباط منطقى برقرار کند.
* از دخالت دادن نظریات شخصى و تعبیر و تفسیرهاى غیرمنطقى خوددارى نماید و با استفاده از شیوه مقایسهٔ مدارک و شواهد و تحلیل منطقى آنها، گسستگىهاى اسناد را برطرف کند.
گروه دوم : تحقیقات توصیفی :( وضعیت شدن موضوع )
در تحقیقات توصیفى محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و مىخواهد بداند پدیده، متغیر، شىء یا مطلب چگونه است. بهعبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسى مىکند و به توصیف منظم و نظامدار وضعیت فعلى آن مىپردازد و ویژگىها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسى مىنماید. هم جنبهٔ کاربردى دارد و هم جنبهٔ مبنایی مانند بررسى وضعیت کارکنان یک اداره، بررسى وضعیت دانشآموزان یک شهر، بررسى وضعیت اقتصادى یک روستا، مطالعهٔ آداب و سنن مردم یک منطقه، مطالعهٔ ویژگىهاى جمعیتى یک کشور.
گروه سوم : تحقیقات همبستگی یا همخوانی :
این تحقیقات براى کسب اطلاع از وجود رابطه بین متغیرها انجام مىپذیرد؛ ولى در آنها الزاماً کشف رابطهٔ علت و معلولى موردنظر نیست. در تحقیق همبستگى بر کشف وجود رابطه بین دو گروه از اطلاعات تأکید مىشود؛ اینها اطلاعاتى است که درخصوص یک متغیر در دو جامعه یا دو موقعیت گردآورى شده، یا اطلاعاتى است که درخصوص دو یا چند متغیر در یک جامعه تهیه شده است. در این تحقیقات محقق مىخواهد بداند که آیا بین دو چیز یا دو گروه اطلاعات رابطه و همبستگى وجود دارد یا خیر؛ و اگر چنین ارتباطى وجود دارد، از چه نوع و میزان آن چقدر است. همانطور که گفته شد نتایج این تحقیقات الزاماً رابطهٔ علت و معلولى را اثبات نمىکند؛ یعنى حتماً نمىگوید که عامل الف باعث پیدایش ب مىشود، ولى ممکن است چنین ارتباطى را نیز توضیح دهد.
در این نوع تحقیق همبستگى بین دو مجموعه یا داده مورد مطالعه قرار مىگیرد که این دادهها ممکن است دربارهٔ دو متغیر در یک جامعه باشد؛ مثلاً همبستگى بین تغییرات قد با تغییرات وزن افراد یک جامعه همچنین، دادهها ممکن است دربارهٔ یک متغیر در دو جامعهٔ جداگانه باشد؛ مثل قضاوت دو گروه از دانشجویان دختر و پسر دربارهٔ مدیریت یک دانشگاه یا استاد درس خاص.
سوال بخش گروه سوم
1- منظور از تحقیقات همبستگی مثبت و تحقیقات همبستگی منفی چیست ؟
تحقیقات همبستگى مثبت
همبستگى مثبت آن است که جهت تغییر در یک متغیر با جهت تغییر در متغیر دیگر همسو باشد؛ مثلاً جهت تغییرات هر دو ممکن است افزایشى یا کاهشى باشد؛ یعنى اگر یکى افزایش یافت دیگرى نیز افزایش مىیابد و برعکس اگر یکى کاهش یافت دیگرى نیز کاهش مىیابد، مانند رابطهٔ بین شیب رودخانه و شدت آن یا رابطهٔ بین قدرت خرید مردم و حجم تقاضا. اگر ضریب همبستگى بین صفر تا ۱+ باشد، گفیته مىشود که جهت همبستگى مثبت و تغییرات متغیرها همسو است. مسلماً، هرچه مقدار آن به صفر نزدیک باشد، همبستگى مثبت ضعیفتر و هرچه به ۱+ تمایل پیدا کند همبستگى مثبت شدیدتر خواهد بود.
تحقیقات همبستگى منفى
همبستگى منفى آن است که جهت تغییرات یک متغیر با جهت تغییرات متغیر دیگر همسو نباشد. یعنى اینکه افزایش یکى با کاهش دیگرى همراه باشد، مانند رابطهٔ بین تورم قیمتها و قدرت خرید مردم. اگر ضریب همبستگى بین صفر تا ۱- باشد، گفته مىشود که جهت همبستگى منفى بوده؛ تغییرات متغیرها همسو نیست. بازهم هرچه مقدار عددى به سمت صفر میل کند، همبستگى منفى ضعیفتر و هرچه به سمت ۱- تمایل پیدا نماید همبستگى منفى شدیدتر خواهد بود.
گروه چهارم : تحقیقات علّى:
در اینگونه تحقیقات کشف علّتها یا عوامل بروز یک رویداد یا حادثه یا پدیده موردنظر است؛ بنابراین، پس از آنکه واقعهاى روى داد، تحقیق دربارهٔ آن شروع مىشود. در اینجا محقق در متغیرها دخل و تصرّفى نداشته، اساساً حضور ندارد و آنها را نمىشناسد، بلکه تحقیق علّى را انجام مىدهد تا این متغیرها و عواملى را که باعث بروز واقعه شده است؛ شناسایى کند. براى مثال، خانه یا محل کارى دچار آتشسوزى شده، اتومبیل یا کارخانهاى از کار افتاده، برق خانهاى قطع شده، انسانى مریض شده یا سیلاب غیرمنتظرهاى جارى شده است. در همهٔ این موارد محقق مىخواهد علت یا عوامل حادثه را بشناسد تا نسبت به پیشگیرى مسئله مشابه در آینده اقدام کند.تحقیقات علّى معمولاً از نوع کاربردى هستند و نتایج آنها براى جلوگیرى از تکرار حوادث و وقایع نامطلوب، یا توسعهٔ وقایع و حوادث مطلوب مورد استفاده قرار مىگیرد. تحقیقات علّى از جهتى به تحقیقات تاریخى شباهت دارد؛ زیرا محقق باید اسناد و مدارک را جمعآورى و واقعه را بازسازى نماید تا بتواند علت یا علل را تشخیص دهد.
سوال بخش گروه چهارم
1 - سه دسته متغیر یا عاملی را که در بروز حادثه موثر در تحقیقات علی است بیان کنید؟ یا ( متغیر های تحقیقات علی را ذکر کنید؟ )
الف) متغیرهاى اصلى که نقش مؤثر و مثبتى در بروز پدیده داشتهاند.
ب) متغیرهایى که نقشى بازدارنده و منفى در بروز پدیده داشتهاند.
ج) متغیرهاى زمینهساز که هموارکنندهٔ راه براى اثرگذارى متغیرهاى اصلى بوده، از خاصیت تسهیلکنندگى برخوردار بودهاند.
گروه پنجم : تحقیقات تجربی :
این نوع تحقیقات به علوم تجربى و طبیعى اختصاص دارد و در حوزهٔ علوم انسانى مطرح نیست؛ زیرا این تحقیقات براساس وجه مشخصهٔ اصلى خود یعنى کنترل متغیرها و مشاهده پدیده و سنجش رابطهٔ علت و معلولى بین متغیرها و حضور فعال محقق در صحنهٔ آزمایش شناخته مىشوند. اگرچه بخش عمدهٔ تحقیقات علوم تجربى و طبیعى در آزمایشگاهها و با کنترل دقیق متغیرها انجام مىپذیرد، اینگونه تحقیقات منحصراً در حوزهٔ علوم تجربى و طبیعى انجام نمىشود، بلکه در سایر حوزهها نیز از آن استفاده مىشود. بدین لحاظ، تحقیقات تجربى در حوزهٔ علوم انسانى بویژه روانشناسی، تعلیم و تربیت، جامعهشناسی، جغرافیاى انسانی، مدیریت، تربیتبدنی، اقتصاد و مانند آن کاربرد دارد. اما تفاوتى که تحقیقات تجربى در حوزهٔ علوم طبیعى و تجربى با تحقیقات علوم انسانى دارد، این است که دقت و کنترل محقق در حوزهٔ علوم طبیعى بر محیط آزمایشگاه و انتخاب متغیر و کنترل آنها همراه با نظارت بر فرآیند آزمایش مؤثرتر از تحقیقات تجربى در حوزهٔ علوم انسانى است. با وجود این، از این جهات براى محقق علوم انسانى مشکلات زیادى وجود دارد و نمىتواند با دقت محقق علوم تجربى عمل کند.
در اینجا ذکر نکتهاى درخصوص تفاوت تحقیقات تجربى و همبستگى ضرورى بهنظر مىرسد. تحقیقات تجربى بر شناخت رابطهٔ علت و معلولى بین متغیرها تأکید دارد و سخن از مطالعهٔ رابطهٔ یک سویه و تأثیر متغیر مستقل (علّت) بر متغیر تابع (معلول) است و در پایان محقق بهطور قاطع نظر مىدهد که چنین رابطهاى وجود دارد یا ندارد؛ مثلاً محقق براى سنجش تأثیر روش تدریس نوع الف بر پیشرفت تحصیلى دانشآموزان نسبت به روش قبلى (نوع ب)، باید ار روش تحقیق آزمایشى استفاده کند و در پایان در صورتى که واقعاً روش الف مؤثرتر از روش ب بود، با صراحت اعلام کند که روش الف موفقتر از روش ب است. اما در تحقیق همبستگى هدف محقق الزاماً کشف روابط علت و معلولى نیست، بلکه قصد دارد میزان درجات همبستگى میان عملکرد و یا چند متغیر را در یک گروه یا عملکرد یک عامل را در دو یا چند گروه مشخص کند؛ بنابراین، ضریب همبستگى به خودى خود رابطهٔ علت و معلولى را بیان نمىکند، هرچند محاسبهٔ این ضریب گام اول براى پیداکردن روابط علت و معلولى بین متغیرها محسوب مىشود؛ زیرا اگر رابطهٔ علت و معلولى بین دو یا چند متغیر محرز باشد به احتمال زیاد همبستگى و رابطهٔ بالایى میان آنها وجود دارد.
سوال بخش گروه پنجم
1- تحقیقات تجربی در چه حوزه های علوم انسانی کاربرد دارد ؟
روانشناسی – تعلیم و تربیت – جامعه شناسی – جغرافیای انسانی – مدیریت – تربیت بدنی – اقتصاد .
2- تفاوت تحقیقات تجربی در حوزه ی علوم طبیعی و تجربی با تحقیقات علوم انسانی چیست ؟ زیرا دقت و کنترل محقق در حوزه ی علوم طبیعی بر محیط آزمایشگاه و انتخاب متغیر و کنترل آنها همراه با نظارت بر فرآیند آزمایش موثرتراست از تحقیقات تجربی در حوزه علوم انسانی است.
3- تفاوت تحقیقات تجربی و همبستگی چیست ؟
تحقیقات تجربی بر شناخت رابطه ی علت و معلولی بین متغیرها تآکید دارد و محقق درپایان تحقیق به طور قاطع نظر میدهد که چنین رابطه ای وجود دارد یا ندارد اما در تحقیق همبستگی هدف محقق الزامآ کشف روابط علت و معلولی نیست بلکه قصد دارد میزان درجات همبستگی میان عملکرد و یا چند متغیر را در یک گروه یا عملکرد یک عامل را در دو یا چند گروه مشخص کند، بنابر این ضریب همبستگى به خودى خود رابطهٔ علت و معلولى را بیان نمىکند، هرچند محاسبهٔ این ضریب گام اول براى پیداکردن روابط علت و معلولى بین متغیرها محسوب مىشود؛ زیرا اگر رابطهٔ علت و معلولى بین دو یا چند متغیر محرز باشد به احتمال زیاد همبستگى و رابطهٔ بالایى میان آنها وجود دارد.
نظرسنجی ابزار ارزشمندی برای ارزیابی وضعیت افکارعمومی در هر موضوعی به شمار میاید.
نظرسنجی عبارت است از اجرای اقدامات و تلاشهای سازمان یافته برای نشان دادن عقاید مردم نسبت به یک موضوع، در یک محل خاص و در یک مقطع زمانی معین. )فرخی، ۱۳۸۳، ۱۰)
یا نظرسنجی مجموعهای از اقدامات سازمان یافته و روشمند برای سنجش عقاید عمومی موجود در یک جامعه یا بخشی از آن است که نتایج آن مبین جهتگیری ذهنی روانی جامعه باشد. (حاجیانی، ۱۳۸۴)
۱ـ رجوع مستقیم به افکارعمومی که عمدتاً از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام میشود.
۲ـ رجوع غیر مستقیم که از طریق تحلیل محتوای پیامهای مندرج در مطبوعات، پیامهای رسیده به روابط عمومی سازمان و تحلیل برنامههای رادیو و تلویزیون، سخنرانیها و… صورت میگیرد.
«افکار عمومی روح جامعه، میوه ارتباط گسستناپذیر بین انسانها به حساب میآید.»
افکار عمومی به طور کلی به مجموعه عقاید، نظرات و تصورات عموم افراد جامعه اطلاق میشود که در یک مقطع زمانی مشخص درباره یک موضوع خاص شکل میگیرد.
پیمایش یکی از روشهای تحقیق اجتماعی است که در آن اعضای جامعه آماری به پرسش در مورد موضوع مورد مطالعه محقق،پاسخ میدهند. آنها این کار را از طریق پرکردن ُپرسش نامه ایّ که در اختیار آنها قرارمیگیرد و یا بطور شفاهی از طریق (مصاحبه) انجام میدهند. به عقیده برخی از جامعه شناسان ، پیمایش بهترین شیوه روش تحقیق جامعه شناسانه است.پیمایش شیوه سیستماتیک جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه رودر رو، تلفنی و یا پرسشنامه خوداجرا است که از طریق پست برای اعضای جامعه آماری فرستاده میشود و باز میگردد.
از طریق پیمایش میتوان دادههای بسیار گستردهای را در باب باورها، ارزشها، نگرشها، کنشها و سایر اطلاعاتی که درباره صفتهای فرد باشند گردآوری کرد. همچنین میتوان در باب صفاتی که ویژگی سیستم باشند، اطلاعات دست اول جمعآوری کرد.
در کنترل میباشد. در تحقیقات پیمایشی کنترل مستقیم ممکن نیست نمیتوان متغیر مستقل را دستکاری کرد و تأثیر سایر متغیرهای بیگانه را تحت کنترل درآورد اما در یک آزمایش محقق سعی میکند همه متغیرهای بیگانه را کنترل کند و بعد با دستکاری متغیر مستقل به بررسی تأثیر آن بر متغیر وابسته میپردازد. در چنین شرایطی است که محقق میتواند مطمئن باشد که متغیر مستقل قبل از وابسته اتفاق افتاده است.
متغیر مستقل : متغیری است که بر دیگر متغیرها تآثیر میگذارد و از آنها تآثیر نمیگیرد.
متغیر وابسته : متغیری است که از دیگر متغیرها تآثیر میگیرد و بردیگر متغبرها تآثیر نمیگذارد .
پیمایش اجتماعی نیازمند جامعه دموکراتیک و باز است که در
آن افراد احساس امنیت کنند. تحقیق پیمایشی دشوارترین تحقیق است؛ چون بیرون کشیدن
واقعیت از افراد دشوار است. مخصوصا در برخی کشورها با توجه به اقتضائات آن کشور
پاسخها عمداً هنجاری است. افراد بهشدت تحت تأثیر وجدان جمعی قرار دارند. افراد در
ارائه پاسخ، سود و زیان خود را محاسبه میکنند. در این روش پاسخگو فعال است و
طوری جواب میدهد که پرسشگر میخواهد. درنتیجه باید برای دریافت واقعیت با دقت
رفتار شود.
مزایا :(پنج مورد)
* تحقیق پیمایش بهترین روش موجود برای آن دسته از پژوهندگان اجتماعی است.
* پرسشنامه های استاندارد شده ،با داده هایی که از همه پاسخوگویان بدست می آیند شباهت داردارد.
* پیمایش ها انعطاف پذیرند، می توان درباره موضوعی معین سوال های زیادی کرد .
* تحقیقی پیمایشی از لحاظ کم هزینه بودن و میزان داده ها و میزان داده هایی که جمع آوری می شوند دارای امتیازهایی است.
* استاندارد کردن داده های جمع آوری شده.
معایب :(دومورد)
* تنها به جنبه های خاصی از اعتقادات و کنش های فرد می پردازد و زمینه ای را که این اعتقادات و کنش ها در آن جریان دارند، در نظر نمی گیرد.
* قادر به یافتن علیت بین پدیده ها نیست، زیرا تنها همبستگی میان دو پدیده را نشان می دهد. همبستگی هم دلیل بر علیت نیست.
۱ - انتخاب موضوع تحقیق. ۲ تعیین سوال تحقیق. ۳ تعیین نوع تحقیق؛( توصیفی است یا تبیینی؛)..۴ تعیین نظریه )چارچوب نظری تبیینی( جهت آزمایش. 5 - بیان فرضیه .6- تعیین متغیرهای تحقیق.7 -تعریف مفاهیم و تهیه شاخص ها و معرف ها. 8- واحد تحلیل . 9-تعیین روش نمونه گیری. 10- تعیین حجم نمونه. 11 –گردآوری داده ها (از طریق پرسشنامه، مصاحبه ، مشاهده ). 12-کدگزاری 13-تحلیل مقدماتی داده ها )داده آمایی. (14 - تحلیل داده ها 15- ارزیابی فرضیه ها. 16-اظهار نظر و پیشنهاد.17-نوشتن گزارش تحقیق .
واحدی که اطلاعات درباره آن جمع آوری می شود.
در پژوهش هایی مثل پیمایش اجتماعی پس از تکمیل و جمع آوری پرسش نامه ها و کنترل پاسخ ها مرحله کدگذاری Coding)) آغاز می شود. کدگذاری روشی است که به وسیله آن پاسخ های سوالات ابزار جمع آوری اطلاعات، مثل پرسشنامه، به صورت عدد درمی آیند. مخصوصاً در تحلیل کامپیوتری این کار معمولاً صورت می گیرد.
نوعی کدگذاری مجدد و نیز خلق متغیرهای جدید و اصلاحات لازم.
صورت مسئله باید به شکل سؤالى نوشته شود.
از جملات خبرى خوددارى گردد.
مسئله باید بطور واضح تعریف گردد.
از کاربرد اصطلاحات و واژگان ارزشى باید خوددارى شود.
اصطلاحات و مفاهیم اختصاصى و تخصصّى باید تعریف شود.
سؤالات ویژه تحقیق باید نوشته شود.
فرضیه گمانى است موقتى که درست بودن یا نبودنش باید مورد آزمایش قرار گیرد.
1 ) فرضیه باعث میشود ، مطالعهٔ موضوع تحقیق جهت دار باشد. یعنی از مطالعه منبع غیر مرتبط اجتناب گردد.
2 ) فرضیه باعت حساس تر شدن محقق در جنبه های موقعیتی و معنی دار مسئله میگردد.
3 ) فرضیه باعث درک بهتر محقق از مسئله تحقیق وبهتر شدن جمع آوری اطلاعات میشود.
4 ) فرضیه باعث میشود چهارچوبى براى تفسیر اطلاعات جمع آورى شده و نتیجه گیرى از آن ارائه گردد.
مبیّن وجود حالات، شرایط، صفات، ویژگى هاى اشیاء و اشخاص، موقعیت ها، پدیده ها و رخدادهایى هستند که نسبت وقوع رویداد، صفات، ویژگى هاى اشیاء و پدیده ها را توضیح مى دهد.
از وجود رابطه صحبت مى کند، چه رابطه هاى همبستگى و چه رابطه هاى علّى که مبیّن رابطهٔ علت و معلولى مى باشند . در تحقیقات علّى بسته به موضوع و اهمیت و مقیاس آن محقق مى تواند یک یا چند فرضیه را صورت بندى کند.
فرضیه اى که مورد آن احتمال و حدس قوى ترى نسبت به دیگر متغیرها و فرضیه ها وجود داردرا فرضیه اهم گویند.
* فرضیه باید قدرت تبیین حقایق را داشته باشد.
* فرضیه باید بتواند پاسخ مسئله تحقیق را بدهد.
* فرضیه باید قابلیت حذف حقایق نامرتبط با مسئلهٔ تحقیق را داشته باشد.
* فرضیه باید قابلیت آزمون را داشته باشد.
* فرضیه نباید با حداقل و قوانین مسلم و اصول علمى تأیید شده و پذیرفته شده مغایرت داشته باشد.
* فرضیه باید ناظر بر واقعیت و حقیقتى باشد که محقق قصد کشف آن را دارد
* فرضیه باید به مطالعه و پژوهش جهت بدهد و راهنماى فعالیت هاى محقق باشد .
* فرضیه باید بصورت جملهٔ خبرى باشد.
* اصطلاحات و واژه هاى اختصاصى باید در فرضیه خوب باشد. تا برای دیگر ان قابل فهم باشد.
* فرضیه ها باید مختص مسئله تحقیق باشند.
* فرضیه ها با توجه به چارچوب نظرى تحقیق تدوین مى شوند.
* باید بین فرضیه ها و سؤال هاى ویژه یا فرعى تحقیق تناظر صورى و محتوایى وجود داشته باشد.
فرضیه و سؤال به لحاظ محتوایى با هم ارتباط منطقى داشته باشند.
پس از تعریف مسئله، محقق اقدام به تدوین فرضیه مى نماید . او براى نوشتن فرضیه باید با در نظر داشتن سؤالات ویژهٔ تحقیق و نیز متغیرهاى مورد مطالعه، تعداد فرضیه هاى خود را مشخص کند. تعداد فرضیه ها باید به آن اندازه باشد که نیاز تحقیق را پاسخ دهد و از نتایج آزمون فرضیه ها شناخت واقعى و کاملى از پدیده یا روابط بین متغیرها بدست آید. در عین حال، فرضیه هاى متعدد باید به گونه اى تنظیم شوند که مجموعاً یک واحد کلى و یک سیستم را تشکیل دهند و هماهنگ و همسو باشند. در تحقیقات علمى بسته به ماهیت تحقیق و قلمرو و مقیاس آن تعداد فرضیه ها ممکن است از یک تا چندین مورد باشد؛ از این رو، تعداد آنها مهم نیست بلکه انسجام، نظام یافتنى و هماهنگ بودن آنها مهم است . محقق باید آنها را بصورت ساده، روان و کوتاه به شکلى تدوین کند که اولاً مبین وجود رابطه بین متغیرها یا چگونگى وضعیت پدیده ها و اشیاء باشد؛ ثانیاً آن را به شکل جملهٔ خبرى صورت بندى کند؛ ثالثاً مى تواند در آغاز جمله از عبارت به نظر مى رسد استفاده نماید؛ مثلاً فرضیهٔ مربوط به تأثیر متغیر مستقل شغل در متغیر تابع مهاجرت را مى تواند به این شکل تدوین کند : بنظر مى رسد عامل کمبود شغلِ درآمدزا در سکونت گاه هاى روستایى شهرستان الف، در مهاجرت روستائیان به سکونتگاههای شهرى تأثیر دارد . پس از آن که محقق فرضیه یا فرضیه هاى تحقیق خود را تدوین و صورت بندى کرد آنگاه با تشکیل جدولى به ارزیابى آنها مى پردازد. نکتهٔ قابل توجه این است که لازم است واژه هاى اختصاصى و تخصّصى فرضیه تعریف شود، هرچند تعریف واژه هاى عادى یا متداولى که در فرضیه بکار مى رود، ضرورتى ندارد.
کلیه عناصر و افرادى که در یک مقیاس جغرافیایى مشخص )جهانى یا منطقه ای( داراى یک یا چند صفت مشترک باشند را جامعه آماری گویند.به دو شکل یکی شانس انتخاب شدن را به تمامى افراد جامعه بدهد و شکل دیگربراى انتخاب نمونه از بین افراد جامعه، روش وضعى و غیراحتمالى را در نظر میگیرد.
همهٔ افراد جامعه شانس مساوى براى انتخاب شدن به عنوان عضو نمونه را ندارند و در انتخاب افراد براى نمونه محقق نظریات خود را دخالت مى دهد و به افراد خاصى در جامعه چشم مى دوزد. نتایج بدست آمده از چنین مطالعه اى قابلیت تعمیم ندارد؛ یعنى محقق نمى تواند مقادیر محاسبه شده براى صفات یا شاخص هاى نمونه را به جامعه آمارى تعمیم دهد و پارامترهاى جامعه را از آن استنباط نماید. اینگونه نمونه ها را نمونه هاى تورش دار نیز مى گویند .
نمونه عبارت است: از تعدادى از افراد جامعه که صفات آنها با صفات جامعه مشابهت داشته و معرف جامعه بوده، از تجانس و همگنى با افراد جامعه برخوردار باشند.
از این رو نمونه گیرى عبارت است: از مجموعه اقداماتى که براى انتخاب تعدادى از افراد جامعه به نحوى که معرف آن باشند، انجام مى پذیرد.
الف ) نمونه گیری تصادفی ساده - ب ) نمونه گیری طبقه ای - ج ) نمونه گیری خوشه ای
در این نوع نمونه گیری به هر یک از افراد جامعه احتمال مساوی داده می شود تا در نمونه انتخاب شود. به عبارت دیگر اگر حجم افراد جامعه N و حجم نمونه را n فرض کنیم، احتمال انتخاب هر فرد جامعه در نمونه مساوی n/N است.
شیوه اول به صورت قرعه کشی : باید با توجه به چارچوب نمونه گیری از میان افراد جامعه یک نمونه به حجم نمونه مورد نظر از میان افراد فهرست شده به حکم قرعه انتخاب کرد.
شیوه دوم با استفاده از جدول اعداد تصادفی : باید حجم جامعه مورد نظر را N قرار داد. سپس به تعداد ارقام تشکیل دهنده حجم جامعه ، ستون یک رقمی در جدول اعداد تصادفی منظور داشت . پس از آن یک نقطه شروع به طور تصادفی برای انتخاب واحدها اختیار کرد. سرانجام عمل انتخاب را از این نقطه آغاز کرده و هر عددی که کوچکتر یا مساوی N باشد را به عنوان نمونه انتخابی منظور داشت.
در نمونه گیری طبقه ای، واحدهای جامعه مورد مطالعه در طبقه هایی که از نظر صفت متغیر همگن تر هستند، گروه بندی می شوند، تا تغییرات آنها در درون گروه ها کمتر شود. پس از آن از هر یک از طبقه ها تعدادی نمونه به صورت تصادفی انتخاب می شود. معمولا برای طبقه بندی واحدهای جامعه، متغیری به عنوان ملاک در نظر گرفته می شود که با صفت متغیر مورد مطالعه بستگی داشته باشد.برای مثال به منظور بررسی نسبت قبول شدگان در پایه پنجم آموزش ابتدایی در شهر تهران و رابطه آن با محل جغرافیایی دبستان.
در صورتی که فهرست کامل افراد جامعه مورد مطالعه در دسترس نباشد می توان افراد جامعه را در دسته هایی خوشه بندی کرد. سپس از میان خوشه ها به تصادف نمونه گیری به عمل آورده و تمام حجم خوشه را سرشماری می کنیم.
اخذ تصمیم درباره حجم نمونه, از لحاظ تامین میزان دقت نتایج نمونه گیری و صرفه جویی در مقدار وقت و هزینه, از اهمیتی خاص برخوردار است.
روش اول ) محقق با در نظر گرفتن عواملی شخصا نسبت به برآورد حجم نمونه یا تعیین درصد مشخصی از جامعه اقدام می کند .
روش دوم ) محقق از تکنیک ها و روش های آماری استفاده میکند یعنی محقق برای انجام آن به دانستن اطلاعات و پارامترهایی درباره جامعه ای که قصد انتخاب نمونه از آن را دارداقدام کند. عواملی مانند حجم و اندازه جامعه - میزان تجانس جامعه یا پراکندگی صفت یا صفات جامعه - امکانات ،مقدورات و زمان.
الف ( باید محقق نمونه خود را بیش از حداقل افزایش دهد تا به اعتبار نتیجه تحقیق خود بیفزاید. یعنی ( آزمایش محقق از نمونه چنین بار باشد ) .
ب ) محقق ممکن است تنها با یک صفت رو به رو نباشد و بخواهد چند صفت را از جامعه مطالعه کند .
ج ( محقق میتواند به صورت گمانه زنی بخشهایی از جامعه را بررسی کند.
د(توصیه میشود محقق به طور سنجیده ای تعداد خوشه ها یا مراحل را کاهش دهد.
ه ( در تحقیقات توصیفی زمینه یاب و پیمایشی و نیز تحقیقاتی که نمونه گیری آنها از نوع طبقه بندی احتمالی است ،بهتر است محقق حجم و تعداد نمونه را بیشتر در نظر بگیرد.
1 ) سودمندی و برخوردار بودن از جامعیت.
2 ) داشتن اعتبار و کفایت وصول به مقصود.
3) داشتن وضوح و برخورداری از طبقه بندی و تعاریف بدیهی.
4) برخورداری از سرعت در نمونه گیری.
5) اقتصادی بودن عملیات نمونه گیری.
6) قابلیت تعریف و تفسیر صحیح .
1) استفاده از اطلاعات و مدارک موجود : محقق بدنبال اطلاعات جدید نیست بلکه می تواند نسبت به جمع آوری اطلاعاتی که از قبل تهیه شده اند استفاده کند.
2) مشاهده : مشاهده ثبت دقیق تمام جوانب بروز حادثه ویژه یا رفتار و گفتار فرد یا افراد از راه حواس و یا سایر راه های ادراکی ( کمک گرفتن از ابزار خاص ) می باشد.
3) مصاحبه : به صورت حضوری یاغیر حضوری از افراد یا گروهی ار آنان پرسش می شود.
4) پرسشنامه : پرسشنامه شامل دسته ای از پرسش هاست که برطبق اصول خاصی تدوین گردیده است و به صورت کتبی یه افراد ارائه می شود و پاسخگو بر اساس تشخیص را خود جواب ها رادر آن می نویسد.
مصاحبه، یکى از انواع خبرگیرى مستقیم است که بهوسیله آن، عقاید و افکار شخصیتهاى مهم جامعه و یا نظرهاى مردم عادى کوچه و بازار را درباره موضوعات مختلف بهویژه مسائل روز بهدست مىآورند. مصاحبه، گاهى نیز براى گرفتن اطلاعات خاصى است که در اختیار شخصیّت طرف مصاحبه قرار دارد و روزنامهنگار بهوسیله تماس با این شخصیّت، اطلاعات بهدست آمده را در اختیار مردم قرار مىدهد.
هنر پرسیدن پرسش های درست و به دقت گوش دادن به آنچه که مصاحبه شونده
مصاحبة خبری: گزارش و حاصلی است از فراگرد ارتباط میان دو سوی ارتباط، به منظور دستیابی به واقعیتی که دارای یک یا چند ارزش خبری است
مصاحبة فردی: هدف، بیشتر کسب آگاهی و شناساندن افراد )خبرساز یا عادی و غیر معروف(، عقاید، افکار و نظرهای آنان در زمینه های سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، علمی و ...
مصاحبة گروهی:آگاهی از عقاید، افکار و نظر تعداد زیادی از افراد جامعه مورد توجه و نظر است و خبرنگاراطلاعات خود را از چندین نفر به دست می آورد.
مصاحبه شفاهی: مصاحبه گر با طرح سؤال مستقیم از مصاحبه شونده و گرفتن پاسخ های مستقیم از او به صورت شفاهی انجام میدهد.
مصاحبه کتبی: مصاحبه شونده ناگزیر است به پرسشنامه ای که به او داده می شود به صورت کتبی پاسخ دهد.
مصاحبه گسترده )درسطح( : بیشتر "به صورت سطحی" به مسائل مختلف می پردازد و گرچه ممکن است سؤالات متعددی نیز در آن مطرح شود اما هدف، ریشه یابی و بررسی علت و معلول موضوع مورد مصاحبه نیست.
مصاحبه عمقی،: در این نوع از مصاحبه، ریشه یابی ها و کشف زوایای ناشناخته و پنهان یک موضوع، مدنظر است.
مصاحبة هدایت شده: ( سوالات جهت دار مصاحبه گر با مصاحبه شونده )معمولاً هم سؤال و هم جواب معطوف به زمینه و موضوع خاصی است و سؤالات در جهتی از پیش تعیین شده پرسیده می شود و بالطبع پاسخ ها هم به همین ترتیب در این جهت پیش می رود.
مصاحبة آزاد: پرسشگر می تواند درباره مسائل و موضوعات مختلف، سؤالات متعددی را مطرح کند و پاسخ های لازم را بگیرد.
1) توصیف محیط مصاحبه و حرکات مصاحبه شونده ضروری نیست.
2) ذکر تکیه کلام مصاحبه شونده یا عبارت هایی که او در مصاحبه زیاد تکرار می کند در اکثر مواقع لازم است.
3) در مصاحبه فردی، هدف اصلی شناساندن طرز فکر، عقیده و نظر مصاحبه شونده است.
1) درمصاحبه گروهی انتخاب افراد باید با موضوع مصاحبه منطبق باشد.
2) درمصاحبه گروهی تعداد مصاحبه شوندگان اندازه معینی ندارد.
3) درمصاحبه گروهی برای همه مصاحبه شوندگان باید سوال یکسان باشد. برای اینکه پاسخ ها را بتوان با یکدیگر ترکیب کرد.
4) پرسش باید ساده و روشن طرح شود تا مصاحبه شونده بتواند مفهوم مطلب را به سرعت دریابد.
مطالب ناگفته که تا قبل از مصاحبه انتشار نیافته، به مخاطبان ارائه می شود.
مخاطب مطالب را به طور مستقیم از منبع مسئول دریافت می کند.
مخاطبان با منابع خبری آشنا و به توانایی های آنان آگاه می شوند.
مخاطب با گرفتن اطلاعات مصاحبه شونده به ارزیابی روند امور می پردازد.
مصاحبه با هدف گردآوری اطلاعات: مقصود اصلی از این نوع مصاحبه به دست آوردن واقعیت ها یا روشنگریدرباره موضوعی است و می توان آن را به صورت مستقیم یا ضبط شده پخش کرد و شامل مصاحبه با متخصصان،سخنگویان رسمی یا شاهدان عینی است
مصاحبه های بیانگر عقیده یا تشریح کننده:
همین که مطالب در دسترس قرار گیرد به فردی نیاز دارید که آنها را برای شما و مخاطبان تعبیر و تفسیر کند.
مصاحبه های پاسخگو محور: هدف از این نوع مصاحبه آن است که از فردی که در قبال اتخاذ تصمیم و ارائه طرحی مسئول بوده بخواهد که دلایل خود را برای مبادرت ورزیدن به رشته ای از اقدامات اظهار و توجیه کند.
مصاحبه های عاطفی یا احساسی:
مشکل ترین نوع مصاحبه برای بسیاری از خبرنگارها سوال رایج که معمولاً می پرسند این است: "درباره ... چه احساسی دارید؟" این قالب قابل درک است چون خبرنگاران می کوشند وضع درونی مصاحبه شونده را کشف کنند. موضوع هر چه باشد، مصاحبه هایی که پاسخ هیجانی تولید کنند به پرسش هایی با احساس و غیرمداخله جویانه نیاز دارند.
الف( کسب اجازه از مصاحبه شونده جهت انجام مصاحبه.
ب(مصاحبه شونده چنانچه در حالت ضربه روحی است مصاحبه را اجرا نکنید.
1) ارتباط زنده میان مصاحبه گر و مصاحبه شونده
2) افشای غیرمنتظره قضیه ای از سوی مصاحبه شونده
3) نگاه افشاگرانه به یک موقعیت یا شخصیت.
4) عرضه اطلاعات تازه.
الف ) مصاحبه گران باید خود را همدل و هم صحبت نشان دهند.
ب ) مصاحبه گران باید با ذکر اهمیت مطالعه، پاسخگویان را به مشارکت در این امر علاقه مند کند.
پ ) مصاحبه گران باید اهمیت مطالعه، شیوه انتخاب پاسخگویان و ماهیت محرمانه بودن مصاحبه را دوستانه توضیح دهند.
* پرسشها باید مطابق با پرسشنامه پرسیده شود، اما می توان به صورت غیر رسمی سوال کرد.
* مصاحبه باید در فضایی غیررسمی و آرام انجام شود و مصاحبه کننده باید از ایجاد این ذهنیت که آنچه انجام می شود یک امتحان است، خودداری کند.
* هر سوال را به آرامی و با تامل بخوانید. سرعت کند و آرام به مصاحبه کنندگان این امکان را می دهد که منظورشان را واضح تر کنند و به پاسخ دهندگان نیز این فرصت را می دهد که سوال را درک کنند و جواب خود را آماده کنند.
* پرسشها باید به همان ترتیب پرسشنامه پرسیده شود.
* پرسش هایی را که به اشتباه تفسیر یا درک می شوند باید تکرار و روشن کرد.
الف( مصاحبه برای جمع - آوری اطلاعات: هدف از چنین مصاحبه ای، جمع آوری اطلاعات، اخبار یا عقاید در مورد یک موضوع یا شخص است.
ب( مصاحبه جهت ارزشیابی: در این گونه مصاحبه، معمولاً شخصی که دارای موقعیت شغلی بالاتری است برای مقام پایین تر از خود سؤالاتی را مطرح می کند تا از پاسخ های دریافت شده به موارد مرتبط بکار پی ببرد. اطلاعاتی نظیر، چگونگی انجام کار، کیفیت و شرایط فعلی، امکان انجام بهتر کار
ج( مصاحبه اقناعی: مصاحبه گر قصد دارد، نظر، عقیده، رفتار و یا برخورد مصاحبه شونده را نسبت به موضوعی تغییر دهد. همراه پیشر فت مراحل مصاحبه این انتظار وجود دارد که مصاحبه شونده به هدف یا اهداف مصاحبه گر
نزدیک تر شود و عکس العمل متناسب نشان دهد.
د( مصاحبه جهت راهنمایی و مشاوره: در چنین مصاحبه هایی، معمولاً مصاحبه گر از نظر روان شناختی، شخص آگاهی است و قصد دارد با ارائه سؤالات و دریافت واکنش ها، شخص مصاحبه شونده را راهنمایی کند و به هدف خاصی برساند.
ه( مصاحبه تودیعی: این مصاحبه معمولاً زمانی انجام می شود که کارمندی قصد خروج از سازمانی را دارد. در این مصاحبه سعی می شود علت های مختلف عدم مطابقت و علل اختلاف میان کارمند و کارفرما که موجب خروج کارمند شده است، کشف شود.
ر) مصاحبه استخدامی: مصاحبه جهت استخدام یا پذیرش، کاربردترین و معمول ترین نوع مصاحبه است که هر شخصی به احتمال زیاد در طول زندگی در آن شرکت می کند.
هر مصاحبه ای دارای:
یک مقدمه: در حقیقت راهگشای ورود به مرحلة اصلی است.
یک بخش اصلی: در برگیرندۀ بیشترین بحث انجام شده و شامل گفت وگوهای دو جانبة طرفین است.
یک انتهاست: ضمن یک نتیجه گیری کلی از خلاصة گفت وگو، مصاحبه به پایان می رسد.
* تنظیم یا انتخاب برنامه مصاحبه )مجموع پرسش ها، اظهارات، تصاویر، یا دیگر محرک هایی که موجب بیان پاسخ می شوند( و یک مجموعه قواعد یا رویدادهای خاص برای استفاده از برنامه
* اجرای مصاحبه )سعی در دریافت پاسخ ها یا بروز وقایعی که می بایست طبقه بندی شوند(.
* ثبت پاسخ ها )توسط یادداشت برداری، تجهیزات الکترونیکی یا وسایل دیگر(.
* تهیه رمزهای عددی )مقیاس یا دیگر نظام های عددی که پاسخ های ثبت شده به آنها تبدیل شوند و نیز مجموعه قواعد تبدیل آنها(.
* رمزگردانی پاسخ های مصاحبه.
سوالات کلی: که پاسخهای کلی را به دنبال دارند؛ پاسخ کلی موجب طولانی شدن مدت مصاحبه می شود و باعث می شود که کنترل مصاحبه در دست مصاحبه شونده باشد و طرح سوالات کلی محیط مصاحبه را گرم و صمیمی می کند.
سوالات جزئی: در آن مصاحبه شونده مجبور می شود که با سوال به صورت مستقیم مواجه شود؛ مدت مصاحبه کوتاه می شود و کنترل مصاحبه در دست مصاحبه کننده خواهد بود.
هسته اساسی روش مصاحبه را "زبان" تشکیل می دهد و از آنجا که واژه ها و قواعد زبانها نسبت به فرهنگ ها و ارزش های حاکم بر آنها با یکدیگر متفاوتند، نمی توان سوالی را که در جامعه مطرح می شود، همیشه به همان صورت در جوامع دیگر نیز به کار برد. این تفاوتها فقط در بین دو جامعه وجود ندارد، بلکه در داخل یک جامعه نیز هر یک از گروه های اجتماعی دارای هنجارها، ارزش ها و معیارهای گوناگونی هستند که در زبان خاص آن گروه متجلی می شود.
عامل اول ) هنگامی که پاسخگو هیچ گونه جبهه گیری خاصی در مقابل سوالات و مطالب ندارد، اما محقق و پرسشگر، آگاهانه )مثلاً مغرضانه( و یا ناآگاهانه )در اثر اشتباه( موانعی در راه ارائه پاسخ ها ایجاد کرده، به افکار پاسخگو جهت داده و موجب جبهه گیری او می شوند.
عامل دوم ) وقتی که پاسخگو تمایلی به پاسخ دادن و گفتن مطالب و واقعیت ها ندارد و در ذهن او موانعی برای گفتن واقعیت ها وجود دارد.
انواع خطاهای با اهمیت در یک مصاحبه::
- خطاهایی که ناشی از قصد عمدی پاسخ گو در فریب دادن یا گمراه کردن هستند.
- مشکلاتی که به طور موقتی با پاسخ گو پیوند دارند.
- خطاهایی که به موقعیت روانی پاسخ گو مربوط هستند.
- خطاهای غیرعمدی پیرامون موارد بالا.
انواع اطلاعات گمراه کننده در یک مصاحبه::
- اطلاعات سودار یا تحریف شده که در نتیجه قصد پاسخ گو برای اثر گذاشتن بر نتیجه تحقیق ارائه می گردد.
- اطلاعات نمایشی که به منظور افزایش لطف و جاذبه اطلاع دهنده و اجتماع، طرح ریزی شده است.
- اطلاعات اغراق آمیز که توسط اصلاح طلبان و به قصد استفاده از تحقیق برای نمایش و اصلاح اجتماع ارائه می شود.
- جلوگیری از کوشش هایی که به منظور کسب اطلاعات در مورد مسائل خاصی مانند پدیده جنسی، قدرت و طبقه اجتماعی به عمل می آید.
- دلیل تراشی برای رفتارهایی که مورد پذیرش جامعه نیستند.
- اطلاعاتی که به دلیل جاه طلبی های شخصی، خود بزرگ نمایی، حمایت از خود یا حل و فصل عداوت های شخصی تحریف می شوند. - از پیش آماده کردن پاسخ ها بر اساس شایعات و دیگر انواع ارتباط در مورد تحقیق که منجر به ارائه پاسخ هایی با سبک یکسان و کلیشه ای می شوند.
اولین قضاوت درباره پرسشگر با قیافه ظاهری او شروع می شود که نمی باید با انتظارات و ارزش های پاسخگو مغایرت داشته باشد. بایدپرسشگران وضع ظاهری و لباس خود را با شرایط خاص جامعه مورد مطالعه وفق دهند.
عامل جنس نیز می تواند تعیین کننده باشد. در بیشتر موارد اگر پرسشگر و پاسخگو هم جنس باشند، مصاحبه راحت تر انجام می شود )خصوصاً وقتی سوالات مربوط به مسایل شخصی و خصوصی باشد(.
زبان یا نحوه سخن گفتن پرسشگر است که باید با ارزش ها و انتظارات پاسخگو منطبق باشد. (مثلاً پرسشگری که بخواهد درباره قشر بالای جامعه تحقیق کند اما الفاظ و لهجه ای دور از انتظارات پاسخگویان داشته باشد، ممکن است با مشکل برخورد کند(.
مصاحبه باید در زمانی انجام شود که پاسخگو با خاطری آسوده بتواند در مصاحبه شرکت کند. ومحلی که برای مصاحبه در نظر گرفته می شود پاسخگو بتواند خود را بر روی سوالات متمرکز کند و حواسش در پی کارهای ضروری دیگر نباشدو پرسشگر بتواند با پاسخگو تنها باشد تا شخص دیگری به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مصاحبه شرکت نکند.
نکته در مورد مدت مصاحبه
مدت هر مصاحبه نباید از حدود ۳۱ تا ۳۱ دقیقه تجاوز کندو در تحقیقات طولانی و چندین روزه بهتر است که پرسشگران روزانه بیش از چهار ساعت )وقت خالص( مصاحبه نکنند و بین مصاحبه ها آنقدر فاصله بگذارند تا بتوانند مصاحبه های بعدی را با آمادگی، تمرکز و اشتیاق بیشتری انجام دهند.
مصاحبه می بایست حتی الامکان همانند صحبت روزمره با حالتی کاملاً طبیعی انجام گیرد و سوالات در طول یک صحبت مطرح شوند. پرسشگر می باید نه سوالات را از روی پرسشنامه بخواند و نه جوابها را در مقابل پاسخگو یادداشت کند. به طور خلاصه ایده آل آن است که پاسخگو اصلاً متوجه نشود که سوالاتی از او به عمل آمده است.
پرسشهای زمینه ای یا خصیصه ها: این پرسشها برای کسب اطلاع از خصوصیات پاسخگو است،پرسشهایی در مورد جنس، سن، شغل، قومیت، مذهب و ... در این گروه جای میگیرند.
پرسشهای رفتاری: این پرسشها برای اطلاع از رفتارها و فعالیتهای پاسخگویان مناسب است، چراکه رفتار پاسخگو مد نظر است و در صدد کشف فعالیتهای آنها هستیم مانند پرسش :روزی چند ساعت ازبرنامه های تلویزیونی استفاده میکنید؟
پرسشهای اعتقادی: کانون توجه این پرسشها تعیین چیزی است که پاسخگو آن را درست میداند. . مثلا به نظر شما مشارکت محلی تا چه اندازه بر توسعه محلی تاثیر دارد؟، تا چه حد موافق هستید.
پرسشهای نگرشی: کانون توجه این پرسشها تعیین چیزی است که پاسخگو آن را مطلوب میداند. مثلاً به نظر شما شهروندان محله باید در فعالیتهای محلی شرکت کنند؟
پرسشهای دانشی : این پرسشها به دنبال ارزیابی و سنجش دانش و آگاهی پاسخگو میباشد نظیر سواد رسانهای، سواد انرژی، مطالعات فرهنگ سازمانی.
پرسشهای پرسشنامه باید روشن، غیرمبهم و سودمند باشد، بنابراین جمله بندی پرسشنامه اهمیت فراوانی دارد . ادبیات پرسشنامه باید متناسب با فضای فرهنگی و اجتماعی ) نگرشهای فرهنگی، سطح سواد و... ( باشد.
ادبیات پرسش باید ساده و کوتاه باشد: در پرسشنامه از کلمات نامأنوس، لاتین و تخصصی استفاده نکنید، و در کابرد کلمات به زمینه های فرهنگی و اجتماعی پاسخگو توجه کنید.
پرسش نباید دو جهی باشد: یعنی یک پرسش تنها یک پاسخ را در ذهن پاسخگو متبادر کند، مانند این پرسش دو وجهی میزان تحصیلات والدین شما چقدر است؟
پرسش نباید جهت دار یا ارزشی باشد: نباید به دنبال پاسخ مطلوب خود یا موسسه متولی پژوهش باشیم استفاده از کلماتی نظیر آیا موافق هستید که ، به نظر من و ... در پرسشنامه مطلوب نمیباشد .
از پرسشهای منفی تا آنجا که امکان دارد استفاده نکنید . و از پرسشهایی استفاده کنید که پاسخگو نسبت به آن دانش یا اطلاع کافی داشته باشد
سوالات شما باید هدفمند باشد: یعنی سوالاتی را مطرح کنید که در صدد پاسخ به فرضیات باشد همچنین از بیان سوالات تکراری و اضافی خودداری کنید .
اعتبارو روایی : توانایی ابزار مورد نظر در اندازه گیری صفتی که پرسشنامه برای اندازه گیری آن طراحی شده است و شامل روایی صوری، روایی محتوی، روایی سازه، روایی پیش بینی و .... می باشدمانند اندازه گیری یک ویژگی در جامعه )مانند تعهد سازمانی.(
پایایی: می توان گفت پایائی به دقت، اعتماد پذیری، ثبات یا تکرار پذیری نتایج آزمون اشاره دارد. برای اندازه گیری پایائی یک پرسشنامه شاخصی به نام ضریب پایائی وجود دارد(مقدار آن بین صفر و یک در نوسان است) این ضریب هر مقدار به یک نزدیک تر باشد، پرسشنامه از پایایی بیشتری برخوردار است.
رابطه بین روایی و پایائی را می توان چنین بیان کرد که یک آزمون باید پایا باشد تا بتواند روا باشد.یعنی اگر آزمونی را در شرایط یکسان چند بار تکرار کنیم، تقریبا نتایج یکسانی داشته باشد و هر قدر سوالات پرسشنامه ویژگی های مورد نظر را بهتر بسنجند، پرسشنامه دارای روایی بیشتری است.( برای مثال یک آزمون ریاضی برای اندازه گیری محتوا و هدف های درس تاریخ، روا )مناسب( نیست. اما این آزمون می تواند مطالب ریاضی را که اندازه می گیرد با دقت )به طور پایا( اندازه گیری کند. پس برای این که یک آزمون روا باشد باید نخست پایا باشد. یعنی پایایی شرط روایی است اما روایی برای پایایی ضروری نیست (.
الف( روایی محتوا:: اطمینان میدهد که ابزار مورد نظر به تعداد کافی پرسش های مناسب برای اندازه گیری مفهوم مورد سنجش را در بر دارد. هر قدر عناصر مقیاس گسترده تر و قلمرو مفهوم مورد سنجش را بیشتر در برگیرند، روایی محتوا بیشتر خواهد بود.
ب( روایی وابسته به معیار :: این نوع روایی زمانی مطرح می شود که ابزار اندازه گیری تفاوت میان افراد را بر پایه معیاری که قرار است آن را پیش بینی کند، فراهم می سازد.
پ(روایی سازه:: روایی ساخت یا سازه مشخص میکند که نتایج به دست آمده از کاربرد یک ابزار اندازه گیری، تا چه حد با نظریه هایی که آزمون بر محور آنها تدوین شده است، تناسب دارد.
(چهار نوع مقیاس ) : مقیاس اسمی - مقیاس ترتیبی یا رتبه ای - مقیاس فاصله ای - مقیاس نسبی
توضیح مقیاس نسبی : خصوصیات ممتاز مقیاس نسبی داشتن نقطه ای دقیق برای شروع است که آن را صفر مطلق می نامیم و از این رو ، نارسایی نقطه دلخواه برای شروع در مقیاس ترتیبی را جبران می کند. صفر مطلق مقیاسی معنا دار در یک مقیاس اندازه گیری است. این مقیاس قوی ترین مقیاس اندازه گیری بین چهار مقیاس موجود است. مثال: قبل از پیوستن به این سازمان در چند سازمان کارکرده اید؟
پس از اتمام مرحله گرد آورى اطلاعات، محقق انبوهى از اطلاعات را در اختیار دارد باید اطلاعات موجود را استخراج و طبقه بندى نماید تا براى مرحله اساسى تجزیه و تحلیل آماده شود با توجه به ماهیت تحقیق و روش موردنظر محقق باید طرح استخراج و طبقه بندى اطلاعات را تهیه کند اگر تحقیق ماهیتاً آمارى باشد بصورت پیمایشىاز طریق پرسشنامه و کارت باشد، کار استخراج و طبقه بندى باید مطابق آن طراحى شود که یا بصورت دستى استخراج میشودو یا بصورت رایانه ای یعنی کدگزاری میگردد. اگر تحقیق ماهیتاً آمارى نباشد یعنی شیوهٔ تجزیه وتحلیل نیز استدلالى و عقلانى باشد، استخراج و طبقه بندى اطلاعات بصورت دیگرى مطرح مى شود که با تحقیقات آمارى تفاوت دارد؛ از این رو، محقق ناگزیر است با در نظر داشتن ماهیت تحقیق، نوع اطلاعات، ابزار سنجش و گردآورى داده ها، روش تجزیه وتحلیل و ... ، طرح خود را براى استخراج و طبقه بندى داده ها و اطلاعات گردآورى شده تهیه نماید.
1- پرسشنامه: هر پرسشنامه باید داراى شماره و کُد ویژه باشد.
2- منطقه و ناحیه: اگر پرسشنامه در سطح منطقه وسیعى اجرا مى شود و جامعه مورد مطالعه از گستردگى جغرافیایى برخوردار است، باید به هر یک از واحدهاى تقسیمات جغرافیایى )استان، شهرستان یا بخش و ...( که ویژه اى اختصاص داده شود .
3- صفحات: هر یک از صفحات پرسشنامه باید کد اختصاصى داشته باشد که ترکیبى از شماره پرسشنامه و شماره صفحه خواهد بود.
4- سؤالات:هر یک از سؤالات به کُد نیاز دارند؛ ولى شماره ترتیب سؤال نقش کُد را ایفا مى کند.
5- گزینه ها: گزینه هاى مربوط به پاسخ هاى احتمالى که در مقابل یا ذیل هر سؤال درج مى شود، نیاز به کُدگذارى دارد.
اطمینان از حُسن اجراى عملیات میدانى و نیز اعمال اصلاحات لازم
استخراج داده ها به شیوهٔ دستى: محقق یا محققان براى هر یک از سؤالات پرسشنامه ها جداول ویژه اى در نظر گرفته، تک تک سؤال ها و پاسخ ها را در تمامى پرسشنامه ها بررسى نموده، پاسخ ها را به آنها منتقل نمایند و در پایان فراوانى و جداول توزیع مربوط به هر یک از آنها را تنظیم کنند و به دو شیوه ی دستی سؤالات باز و سؤالات بسته انجام میگیرد.
استخراج داده ها به شیوهٔ ماشینى: در پرسشنامه یا ابزار سنجش امکان وجود هر دو نوع سؤال باز و بسته وجود دارد
1- به هدف و فرضیه ها و سؤالات ویژه تحقیق توجه داشته باشد و پاسخ هاى غیرمربوط را حذف کند.
2- پاسخ هاى خلاصه شده باید از همدیگر متمایز بوده، با هم تداخل نداشته باشند.
3- عنوان کلى تر باید در برگیرندهٔ عناوین جزئى تر بوده، پاسخى از قلم بیفتد.
4- گزینش عناوین کلى نباید آنقدر وسیع و فراگیر باشد که امکان سنجش و ارزیابى متغیرها و فرضیه هاى تحقیق فراهم نیاید.
5- فراوانى هاى عناوین جزئى را با همدیگر جمع کند و مجموعه را بعنوان فراوانى عنوان کلى در نظر بگیرد.
الف) شیوهٔ تجزیه وتحلیل کیفى:: چون داده هاى بسیارى از تحقیقات علمى کمّى نبوده، جنبه آمارى ندارند، معیار و مبناى دیگرى غیر از روش هاى آمارى باید براى تجزیه وتحلیل آنها بکار رود. این مبنا و معیار در تجزیه وتحلیل هاى کیفى مشخصاً عقل، منطق، تفکر و استدلال است.
ب) شیوهٔ تجزیه وتحلیل کمى یا آمارى:: این شیوه که به روش تجزیه وتحلیل آمارى نیز شهرت دارد، در مورد اطلاعات و داده هاى کمّى بکار مى رود. در تحقیقات علوم انسانى روز به روز روش هاى کمّى توسعه مى یابند و محققان سعى مى کنند پدیده ها، متغیرها ویژگى ها، ارزش ها و باورها را اندازه گیرى و کمّى نمایند
ارزش هر تحقیقی علاوه بر محتوا که مسئولیت آن با نویسنده است، به منابع و مآخذ استفاده شده و ارجاع دقیق آن بستگی دارد در ارجاع باید یک بار در طول گزارش مقاله یا طرح تحقیقی منابع را ذکر نمود و یک بار در پایان کار که در هر مورد باید اصول خاصی را رعایت نمود. در زمینه ارجاع در طول گزارش مقاله یا طرح تحقیقی به دو صورت می توان عمل نمود:
الف( پانویسی ب( ارجاع متنی
منظور از پانویسی آن است که محقق در پایان مطالب هر صفحه که از منابع خاصی استفاده کرده است با نوشتن یک شماره، در انتهای همان صفحه یک خط افقی کشیده می شود(مانند مثال 1) و در زیر آن همان شماره انتهای مطلب(مطالبی که بصورت نقل قول مستیم است داخل گیومه قرار می گیرد) نوشته می شود و مشخصات منبع مورد استفاده به ترتیبی که در ادامه خواهد آمد نوشته خواهد . ««بی هنجاری یا بی ضابطگی کامل از نظر تجربی امکان پذیر نیست»»
گاهی در مقالات علمی به جای پانویسی از ارجاع متنی استفاده می شود. به این صورت که بعد از پایان هر مطلب استفاده شده از یک یا چند منبع خاص در داخل پرانتز بصورت زیر ارجاع داده می شود:
1- نام خانوادگی نویسنده حتی در مواردی هم که کتاب یا مقاله ترجمه شده باشد سپس یک کاما.
2- سال تالیف یا ترجمه سپس دو نقطه.
3- شماره صفحه کتاب یا مقاله که مطلب مورد نظر از آن استفاده شده است و سپس بعد از پرانتز نقطه گذاشته می شود.
مثال:
مرتن از جمله جامعه شناسان پیرو مکتب اصالت واقعیت اجتماعی است که کوشیده است طرقی را که در آن رفتار نابهنجار تولید می شود، نشان دهد. لذا وی این صورتهای اختلال رفتاری را نه یک مسئله آسیب روانی و نه یک مسئله خاص فردی بلکه به عنوان یک مسئله اجتماعی و برخاسته از ساخت اجتماعی در نظر می گیرد.
1- نام و نام خانوادگی نویسنده نوشته شود .
2- نام کتاب ذکر گردد و زیر آن خط کشیده شود، یا نام کتاب با خط مایل(شکسته Italics ) تایپ شود.
3- اگر کتاب مورد استفاده دارای چند مجلد است، شماره جلد استفاده شده ذکر شود.
4- اگر کتاب مورد استفاده دارای مصحح یا مترجم است نام آن ذکر گردد.
5- صفحه یا صفحات مورد استفاده ذکر شود. در ذکر صفحات مورد استناد باید توجه داشت که اگر از یک صفحه استفاده شده است می نویسیم ص شماره صفحه(مثال: ص 250) و اگر از چندین صفحه استفاده شده است می نویسیم صص شماره صفحات(مثال: صص 60-250) یعنی صفحات 250تا260
1- نام و نام خانوادگی نویسنده.
2- عنوان مقاله در داخل گیومه.
3- نام مجله که زیر آن خط کشیده می شود و یا با خط مایل(شکسته Italics ) تایپ می شود.
4- شماره یا دوره مجله.
5- صفحه مقاله.
مثال:
((در اصطلاح خرافات یعنی اخبار و اعمال و عقیده های بی اساس و باطل )).
کتابنامه همان منابع و مآخذی است که در پایان مقاله، کتاب یا طرح پژوهشی نوشته می شود.
1- نام خانوادگی سپس کاما و نام کوچک نویسنده.
2- سال تالیف و ترجمه کتاب(البته در پایان مشخصات کامل یک منبع نیز می آید) سپس کاما .
3- نام کتاب بصورت مایل(شکسته Italics ) یا پر رنگ(Bold ) سپس کاما.(البته نام کتاب بیشتر بصورت پر رنگ شده(Bold ) نوشته می شود).
4- نام مترجم یا مصحح سپس کاما.
5- اگر کتاب دارای چند مجلد است، شماره جلد استفاده شده سپس کاما.
6- محل چاپ سپس دو نقطه.
7- نام انتشارات سپس کاما.
8- نوبت چاپ سپس نقطه.
مثال:
کتاب با یک نویسنده:ساروخانی، باقر (1373)، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، جلد اول، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ دوم.
کتاب انگلیسی:
Turner, Jonathan H. (1998) The Structure of Sociological Theory, New York: Wadsworth Publishing Company, (Sixth Edition
کتاب با دو نویسنده: کوزر، لوئیس و روزنبرگ، برنارد (1378)، نظریههای بنیادی جامعه شناختی،ترجمه فرهنگ ارشاد، تهران: نی، چاپ اول.
کتاب با بیشتر از دو نویسنده: سرمد، زهره و دیگران (1379)، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران: آگاه، چاپ چهارم.
یک جلد از کتاب چند جلدی که هر جلد عنوان جداگانه ای دارد: ماله، آلبر، و ایزاک، ژول(1343)،تاریخ عمومی، ج 2، تاریخ روم، ترجمه غلامحسین زیرک زاده، تهران: ابن سینا.
کتاب بدون ذکر نام ناشر، تاریخ و محل نشر: میر کمالی، سید محمد[بی تا[ ، نظارت و راهنمایی تعلیماتی،[[بی جا ]، [بی نا ].